ادامه بازدید میانکاله...

جمعه صبح زود همگی سر حال و با نشاط برای بازدید از تالاب حاضر شدیم.

ساعت حدود ۸:۳۰ به محل رسیدیم و آماده حرکت برای دیدن این منطقه بسیار زیبا شدیم.



دوستان در حال نظاره ی پرندگان



منطقه بسیار زیبای تالاب میانکاله



بهاره (دوست عزیزم) - چه لذتی دارد دیدن پرنده های زیبا


آزاد کردن فلامینگوی نجات یافته توسط محیط بانان منطقه که هدف گلوله شکارچیان قرار گرفته بود
ممنون از تلاش محیط بان ها که مراقب پرنده های مهاجر هستند



فلامینگو آزاد شد... صحنه بازگشت به طبیعت برای این پرنده واقعا دیدنی بود



من! جامانده از دوستانم!



بهاره و من



وارد شدن به محدوده شکارچیان و تله گذاری برای پرندگان که در آن منطقه شکار ممنوع اعلام شده است اما چه می توان گفت از کسانی که بدون اجازه شکار، پرندگان مهاجر را هدف گلوله خویش قرار میدهند.



جمع آوری تله هایی که شکارچیان در منطقه درست کرده بودند توسط گروه
دست مریزاد دوستان عزیز



جمع رفتگران طبیعت با شعار: زباله کمتر، زندگی بهتر
به تمام دوستان که برای پاکسازی منطقه، همت کردند و با تمام وجود در این کار سهیم بودند، دست مریزاد گفته و برای همه ایشان سلامتی آرزو می کنم.



و این سگ ها نظاره گر ما...!



بعد از کلی گشت و گذار در تالاب برای صرف ناهار به منزل آقای رستمکلاهی بازگشتیم.
واقعا صاحب خانه برای ما سنگ تمام گذاشتند. تهیه غذای محلی برای یک گروه ۳۲ نفری که در آخر برنامه هم چند نفری به ما ملحق شده بودند.



مینا ، مریم ، شیما و بهاره



پ.ن: از همه ی دوستان که برای اولین بار افتخار آشنایی با ایشان را داشتم صمیمانه تشکر می کنم که ما را به جمع صمیمی خود پذیرفتند. در کنار ایشان سفری بسیار خاطره انگیز داشتیم.
        از سرپرست محترم سرکار خانم مریم عطاریه برای تمامی زحماتشان واقعا سپاسگزاری می کنم.
        همچنین از جناب عباس محمدی و محمود بهادری که از دوستان پدر عزیزم بودند و با گرمی با ما برخورد کردند، ممنونم.
        آقای حر منصوری که نهایت تلاششان برای شناسایی پرندگان منطقه تالاب میانکاله را نیز بر عهده داشتند، از طرف تمام گروه از ایشان تشکر می کنم.

گزارشی از بازدید تالاب میانکاله... ۳ و ۴ بهمن ماه

خانه کوهنوردان تهران به همراه دوستان عضو انجمن دیده بان کوهستان برنامه ای علمی در تاریخ پنج شنبه و جمعه ۳ و ۴ بهمن ماه برگزار نمودند.

از دوستان بابت ارائه این برنامه بسیار عالی واقعا سپاسگزارم. سرپرست این برنامه سرکار خانم مریم عطاریه عزیز بودند.

و اما گزارش من:

پنج شنبه ساعت ۶:۳۰ صبح تمام همراهان این سفر جلوی درب خانه کوهنوردان تهران نزدیک مترو دروازه دولت که ۳۲ نفری هم بودیم، جمع شدند. ساعت ۶:۴۵ با یک مینی باس حرکت کردیم.

کمی که گذشت همه دوستان شروع به معرفی خود کرده و سابقه فعالیتشان در زمینه کوهنوردی و طبیعت گردی را بیان نمودند. ساعت ۸:۳۰ برای صرف صبحانه در یک رستوران بین راهی توقف نموده و یک ساعتی در آن جا سپری شد.

پس از صبحانه که حدود ساعت ۹:۳۰ تمام شد به سمت پل ورسک و غار سپهبد خورشید حرکت کردیم. برای تماشای پل ورسک که پیاده شدیم واقعا سوز سرما با تمام وجود حس میشد. ( نمیدونم شاید من خیلی سرمایی باشم!)

به خاطر زمان اندک برای دیدن غار سپهبد خورشید نتوانستیم از مینی باس پیاده شویم!

آشنایی با تالاب میانکاله

طبق تعریف کمسیون تالاب های کشور،‌ تالاب ناحیه ای از مظاهر طبیعی و خدادادی است که در روند پیدایشش، خاک آن توسط آبهای سطحی و زیرزمینی به صورت اشباع درآمده و در طی یک دوره کافی و شرایط عادی محیطی تشکیل شده است و دارای توالی زیستی می باشد. این مجموعه دارای جوامعی از گیاهان و جمعیت هایی از جانوران ویژه است که امکان سازگاری در چنین نقاطی را دارند.تالاب میانکاله را شاید بتوان یکی از آخرین سنگرهای حیات وحش پرزخم و حادثه ی سرزمین های جنگلی و سبز شمال ایران نام برد.تالاب میانگاله اولین تالاب بین المللی در فهرست تالاب های کنواسیون رامسر است و به عنوان یکی از ذخایر زیست محیطی کره ی زمین از سوی یونسکو به ثبت رسیده است.تالاب میانکاله با وسعت ۶۸۸۰۰ هکتار از شمال به دریای خزر، از شرق به آشوراده (در فاصله‌ی کم و در روبه‌روی بندر ترکمن)، از جنوب به خلیج گرگان و از غرب به بندر جدید امیر آباد متنهی می شود. پناهگاه میانکاله از تالاب میانکاله، خلیج گرگان و شبه جزیره میانکاله تشکیل شده است که یکی از زیستگاههای مهم و با ارزش پرندگان آبزی و خشکزی به شمار می آید.تاکنون حدود 126 گونه پرنده آبزی در تالاب میانکاله شناخته شده است.
مهاجرت پرندگان به تالاب میانکاله هر سال از اوایل شهریور ماه آغاز میشود و همه ساله با سرد شدن  عرصه های شمالی دریای خزر، بالغ بر یک میلیون پرنده (خشکزی، آبزی و کنار آبزی) شامل انواع فلامینگو، خوتکا، اردک، غاز، قو، پلیکان، چنگر، قوی مشکی، قوی سفید، عقاب سرسفید و... برای گذرانیدن فصل به تالاب میانکاله که یکی از ذخیره گاههای زیستی کره زمین است مهاجرت می کنند.
پرندگان در هنگام بالا آمدن آب که هر صبح اتفاق می افتد لب ساحل هستند و در نواری پیوسته و طولانی از یک سر تالاب در آب نشسته اند. این پرندگان برای پیدا کردن غذا و تغذیه شان که معمولاً از موجودات ریز آب هستند به ساحل می آیند و در این موقعیت از فاصله ای دور و با دوربین های شکاری قوی بهتر می توان تماشایشان کرد. انگار که آنها هم برای تماشا آمده باشند!!
مجموعه‌ای از شنزارهای ساحلی، ‌اراضی باتلاقی، آبگیرها،  مرداب جنگلی و زمین‌های پست و گره افتاده، اقلیم مناسبی برای انواع گیاهان، جانوران و ماهیان در تالاب میانکاله به این شرح است: گونه‌های گیاهی (انارترش وحشی، تمشک، سازیل، ازگیل، داغداغان، سیاه تلو، سپیدار، علف شور، جگن و علف هفت بندوتی)، جانوران (گرگ، شغال، روباه، ‌جوجه تیغی، گربه وحشی، گراز و فک دریای خزر)، ماهی‌ها (کپور، کفال، کلمه، ماهی سفید، سوف، ماش و کاراس).

سرپرست عزیز پس از آشنایی با تالاب صحبت هایی راجع به تهدیداتی که برای میانکاله وجود دارد، کردند. از جمله می توان به شکار در منطقه، وضعیت تغذیه پرنده ها ، جاده ای که برای پالایشگاه از وسط میانکاله قرار است احداث شود، نام برد.

سپس اطلاعاتی در رابطه با دشت ناز که محل زندگی گوزن زرد ایرانی است به ما دادند. لازم به ذکر است که دشت ناز و جنگل سی سنگان جزء جنگل های جلگه ای ایران هستند.

ساعت ۱۴:۳۰ توقفی برای ناهار داشتیم که ورودی دشت ناز محلی برای صرف ناهار را انتخاب شد.

ساعت ۱۵:۱۵ برای دیدن گوزن زرد داخل دشت ناز شدیم... واقعا دیدن گوزن هایی که پشت هم در حال دویدن بودند چه لذتی داشت...













طبق برنامه ما باید به روستای شاه کیله می رفتیم. حدود ساعت ۱۸ به منزل آقای رستمکلاهی رسیدیم و با استقبال گرمی از طرف خانواده ایشان رو به رو شدیم.



گزارش ادامه دارد...

سفر نمک ، گرمسار با حضور همراهان ژاپنی ، قسمت سوم غار دربند شهمیرزاد

گزارش های قبلی :
سفر نمک ، قصر نمک گرمسار با حضور همراهان ژاپنی ، قسمت اول کوهدشت کهن

سفر نمک ، گرمسار با حضور همراهان ژاپنی ، قسمت دوم حبله رود


سومین بخشی که در تور گرمسار روز جمعه 17 آبان 92 بازدید داشتیم ، غار دربند شهمیرزاد بود ، این غار در منطقه در بند در بین دو شهر مهدیشهر و شهمیرزاد واقع شده است ، غاری با قدمت حدود 150 میلیون سال


تابلو هایی که کاش دو زبانه بود ، تا مسافرین ورودی به ایران نیز بتوانند از آن استفاده کنند


آماده حرکت به سمت غار دربند مهدیشهر


مسیر پله ایی غار دربند که از ابتدا شروع پیاده روی تا دهانه غار حدود 300 متر ارتفاع دارد



مسیر حرکت
نمایی از منطقه دربند از ارتفاعات مسیر غار




محوطه دهانه غار


داخل غار دربند شهمیرزاد


همسفران




زیبایی های غار هر چند در زیر غباری از دوده کم دیده می شوند ولی هستند تا روزی به خوبی دیده شوند


عکس پایانی و خروج از غار دربند شهمیرزاد


به امید برنامه ایی دیگر در سرزمین زیبای ایران

سفر نمک ، گرمسار با حضور همراهان ژاپنی ، قسمت دوم  حبله رود

در ادامه برنامه تور گرمسار در روز جمعه 17 آبان 92 بازدید از مسیر رودخانه دائمی گرمسار و استان سمنان ( حبله رود ) داشتیم ، رودخانه ایی که شاهرگ حیاط کشاورزی منطقه دشت گرمسار است . دیدن گنبدهای نمکی در یک سمت و در سمت مقابل تپه های خاکی و دژ هایی که قدمت  3800 ساله دارد . نام آن استون آوند و استون قلعه نیز نام نهاده اند ( نقل از آقای حسنی ) ، نه تنها برای ما بلکه برای دوستان همسفرمان نیز جالب بود .













در هتل سنگسر ( مهدیشهر ) ، همراه با آقای مرادی و مرتضی


نمایی از ورودی هتل سنگسر ( هژبر یزدانی )


و نمادهای از ایران باستان در ورودی هتل


سفر نمک ، قصر نمک گرمسار با حضور همراهان ژاپنی ، قسمت اول کوهدشت کهن

جمعه 17 آبان 92

ساعت 6 صبح سفرمان از میدان آرژانتین تهران آغاز شد ،

سفر نمک ، سفر به قصر نمک گرمسار ( معدنی که با کمی توجه هیچ از قصر کم ندارد ) با حضور 10 نفر از دوستان ژاپنی و 4 ایرانی در قالب یک تور ژئوتوریسم در منطقه گرمسار ، بازدید از گنبدهای نمکی ، قلعه های اطراف حبله رود گرمسار و عار دربند شهمیرزاد با حضور و توضیحات کارشناسان در گرمسار ، جناب آقای حسنی ، دختر محترمشان نیلوفر خانم  ، آقای میرآخوری و در سمنان استاد ارجمند جناب آقای مرادی انجام شد .

برنامه ایی هر چند در قالب گردشگری ولی بسیار آموزنده و جالب ، وقتی اشتیاق در موضوع در میان همسفرات باشد ، حس می کنی که سفر ارزش خود را دارد ، علاقه و احترام ژاپنی نه تنها مثال زدنی بلکه آموزنده است .

بخش اول : بازدید از معدن نمک کوهدشت کهن گرمسار

قبل از ورود به معدن فعال کوهدشت کهن ، توضیحات آقای میرآخوری از مسئولین منابع طبیعی گرمسار  در خصوص ژئومورفولوژی منطقه ، تعداد 34 معدن فعال موجود در منطقه و اهمیت موضوع نمک و تامین بیش از 70 درصد نمک کشور و صدور آن به کشورهای مختلف ، مطالب بسیار جالبی بود که شنیدن آن و دانستن اش غرور خاصی را ایجاد می کرد و عدم رسیدگی و پیگیری های مثمر ثمر نیز نکات قابل تعمق در گفته های آقای میرآخوری بود ، نیلوفر خانم حسنی نیز کارشناس ارشد رشته گردشگری و علاقمند به موضوع معادن نمک و گنبدهای نمک صحبت های تکمیل را همراه با پدر بزگوارشون آقای حسنی ارائه نمودند .

ورودی معدن که عرض جاده آن به اندازه یک کامیون می باشد ، لغزنده است ، نه به خاطر آب و یا برف و یخ بلکه به خاطر سیقلی شدن یخ ، که مینی بوس موقع بیرون آمدن از معدن چندین بار سر خورد

و بخش هایی که در جاده داخل معدن باید پیاده طی شود

عکس نمکی که از کف معدن توسط یکی از همراهان ژاپنی برداشته شده است



و خوشحالی این عزیزان وصف ناپذیر بود


و جمعی که مشتاق فراگرفتن هستند ، باورشان سخت است در دل کوه نمک جای دارند


و کمبود نور که مانع نورافشانی بیشتر ذرات نمک در محیط معدن می شود


و چقدر مشتاق اند


و دیدن نمک هایی که در حد 100 % خلوص استخراج می شود


حتی کف معدن نیز موضوعی برای توجه است


و لودرهای حمل نمک نیز موضوعی برای دیده شدن هستند


و ذوق سوار شدنشان به پشت وانت در داخل معدن و در تاریکی که به آرامی در درون معدن حرکت کنند ، و تنفس درمحیطی که نه تنها آلودگی نیست که خود تمیز کننده مجاری تنفسی است ، جالب و دیدنی است .


و رنگ در رگه های نمک خود شوق آفرین است


در شکاف های نمک ایجاد شده فرو می روند



تا عکسی به یادگار با خود ببرند

و بیمارستانی از جنس نمک که قرار است ساخته شود تا در خدمت توریسم سلامت باشد ، زمان آنرا را چه کسی رقم خواهد زد ، عزم دولتی یا همت بخش خصوصی ، کدام سرمایه گذار در خدمت سلامت جامعه خواهد بود با افتتاح بیمارستان نمکی تا به بهبود بیماری ای آسم در کشور و مسافرین ورودی کمک رسانی کند ، عکس زیر دهانه ورودی ایجاد شده برای احداث بیمارستان نمک است ، فعلا رها شده و کاری روی آن انجام نمی شود . یعنی نیاز به چنین مکان هایی نداریم ... چرا نیاز داریم ولی برنامه و همت تصمیم گیران را می طلبد


و دسته جمعی عکسی را در خروجی معدن می گیرم


این گزارش ادامه دارد



پ ن :
- تشکر ویژه از آقای حسنی عزیز و دخترشون بابت همراهی و هماهنگی در گرمسار
- تشکر ویژه از آقای مرادی بابت همراهی در سمنان و شهمیرزاد
- تشکر از همسفرانی که بهترین بودند
- و عکس ها که به دلیل نداشتن نو کافی آن کیفیت لازم را که دوست داشتم ندارند . منتظر عکس های جناب - آقای حسنی هستم که به صورت حرفه ایی از برنامه عکاسی نمودند
- باز هم خواهم نوشت و عکس های بیشتری قرار خواهم داد ، دو باره به نشاط کوهستان سر بزنید


گنبد نمکی کوهدشت کهن، گرمسار

نام انگلیسی:  Kouhdasht Kohan Salt Dome   

نام فارسی :   گنبد نمکی کوهدشت کهن 

 

 

موقعیت جغرافیایی  

گنبد نمکی کوهدشت گرمسار در موقعیت جغرافیایی N351454 E540926 در استان سمنان واقع است. معدن کوهدشت در جنوب شرقی گرمسار و در شرق تهران واقع و جزء سازند قم است. معدن مذکور محل بالا آمدن گنبد نمکی با پوشش گچ و نمک است. در داخل این گونه گنبد های نمکی محل گیر افتادن نفت (تله های نفتی) است. به دلیل وجود گوگرد دربرخی نفت ها به آن نفت ترش می گویند. در این معدن اقدام به استخراج از افقی بالاتر نموده اند تا در کف دچار نفوذ آب و مجبور به تخلیه آن نگردند. معدن مورد بازدید جزء معدود معادن (معادن مشابه در کرمان ٬ هرمز) زیر زمینی نمک در جهان است. علت روباز نبودن معدن مذکور بارندگی در منطقه است که موجب تخریب معدن روباز و شسته شدن نمک می گردد. معدن کوهدشت یک شیفت کاری در روز فعال است. نمک  سازنده ی این معدن از رسوبات تبخیری است و این رسوب متعلق به اینفرا کامبرین است. نمک دارای خلوص ۹۸ درصد و در حدود ۸۰ درصد نمک استان را تعیین می کند. میزان استخراج ١۵۰۰۰۰ تن در سال  و ارتفاع تقریبی گنبد از سطح جاده ی دسترسی در حدود ٣۰ متر است.

 

نحوه ی استخراج این معدن به روش اتاق و پایه با پایه های نا منظم است و پایه ها بوسیله باقی گذاشتن ستون های نمکی ایجاد شده است. در مرحله ابتدای استخراج اقدام به حفر تونل به عرض ۵ و ارتفاع ١۵ متراست. در این معدن قطر پایه ها در حدود ١۵ متر در نظر گرفته شده است تا درزمان محاسبات صرفه جویی و ایمنی معدن بالا برود. اتاق های قسمت های مختلف بوسیله ی رمپ هایی با شیب های ١۰- ۵ درجه به یکدیگر متصل می شوند. در این معدن دو جبهه کار با ارتفاع سه متر وجود دارد که بوسیله ی حفاری اولیه دو پله در دو جهت مختلف ایجاد می شود که بعد از چالزنی و خرج گذاری در یک جبهه آتشباری انجام و در زمان بارگیری و حمل و نقل در جبهه ی دوم آتشباری انجام می شود و به طور مداوم این آتشباری و بارگیری در دو جهت انجام می شود. در مورد آتشباری یک بازنشسته ی شهربانی به طور دائم  در استخدام معدن است. به دلیل وجود ارتفاع ۲۰ متری اتاق ها و تونل ها تهویه به شیوه ی طبیعی انجام می شود و به همین دلیل در آخر ساعت کاری انفجار انجام و در شیفت بعدی اقدام به بارگیری و تخلیه می نمایند.

 

نحوۀ استخراج نمک از آن باعث شکل گیری غاری دستکن شده و گردشگران می توانند با هماهنگیهای از پیش انجام شده توسط آژانسهای مسافرتی با پلیس راهنمایی و رانندگی از آن بازدید کنند چرا که اتوبوسهای مسافرتی اجازۀ عبور در مسیر این معدن را ندارند. معمولا برای ساختن تونل درجاده ها از یک قالب خاص الگو برداری می شود ( قالبی که استحکام، دوام و امنیت تونل را تضمین کند) اما برای حفر دهانه و شکل گیری این غارنمکی تنها فاصلۀ ارتفاع از سطح و عرض در نظر گرفته شده، بدین معنی که به طور تقریبی ارتفاع دو برابر عرض است( به شکل مستطیل ). در ورودی غار، دیواره ها تیره و طوسی رنگ و هر چه به عمق آن نردیکتر شویم رو شنتر و براقتر دبده می شوند، درواقع زمان را پشت سر میگذاریم . نزدیک شدن به سطوح روشنتر گویای این مطلب است که زمان حفر آن نقطه از غار به حال نزدیکتر است. ( مرجع این قسمت : سایت کویرهای و بیابان های ایران )

دهانه اژدها ، گرمسار

اسفند ماه 90   ، گرمسار  ، تپه های رنگی 

از این پدیده ای زمین شناسی کم نیستند ، در بسیاری از جاهای محتلف از کنار چنین جاذبه هایی زیبا گذر می کنیم ولی اگر شما هم راه تان به سمت گرمسار افتاد ، می توانید تصاویر بهتری تهیه کنید ، شک نکنید . عکس های زیر در یک سفر دو نفری همراه با دوست خوبم آقای علی سعیدی در اسفند ماه سال 90 تهیه شده است . تقدیم شما





گزارش بازدید از گنبدهای نمکی ، معدن نمک و غار نمکی گرمسار

اسفندماه 90

  بخش نخست : غار نمکی گرمسار

با سلام و درود

در ابتدا امر به اطلاع عزیزان می رساند تمامی عکس های این پست توسط دوست عزیزم علی سعیدی تهیه شده است و همراه با گزارش سفر تقدیم حضورتان می گردد .

برنامه سفر به ایوانکی و گرمسار در استان سمنان روز جمعه 26 اسفند 1390 به صورت دو نفره بنده و دوست و همنورد عزیزم علی سعیدی اجرا شد و دستاوردهای آن از دیدگاه های مختلف ارزشمند بود که در این گزارش به پاره ایی از آنها اشاره می کنم .

 

ژئوتوریسم گردشگری آگاهانه و مسئولانه در طبیعت با هدف تماشا و شناخت پدیده ها و فرآیندهای زمین شناختی و آموختن نحوه شکل گیری و سیر تکامل آنهاست .به طور کلی ژئوتوریسم نوعی گردشگری طبیعی بر پایه دانش زمین شناسی است.

برای جداسازی ژئوتوریسم و اکوتوریسم مثالی می آورم تا تفاوت آن به روشنی بیان شود :

رشته هایی مانند کوهپیمایی و کوهنوردی از زیر مجموعه های اکوتوریسم هستند ، اما هدف و فعالیت اکوتوریسم و ژئوتوریسم ها که در بخشی از طبیعت که شامل  تپه ها و کوهها انجام می شود یکسان نیست . برای یک ژئوتوریست ، هدف کوه پیمایی یا کوهنوردی نیست و سفر به اینگونه جاها برای شناخت و مطالعه پدیده ( تپه ، دره ، کوه و .... ) و چگونگی پیدایش و ساختار آن است . این در حالی است که یک اکوتوریست برای کوهنوردی ورزشی یا تفریحی ، بازدید از چشم اندازها و تماشای گیاهان و جانوران هدف هایی این گونه به طبیعت سفر می کنند  .

گرمسار علاوه بر کویری بودن ، از لحاظ وجود گنبدهای نمکی و معادن نمک بسیار حائز اهمیت است، وجود گنبدهای نمکی می تواند پایه گذار گردشگر نمک باشد که از زوایای مختلف قابل بررسی خواهد بود که به صورت خلاصه می توانیم به موزه نمک ، سازه های مختلف نمکی مانند هتل های کوچک نمکی ، سونای نمک برای بیمارانی که از آسم رنج می برند ، سازه های درخشان و یا تجهیزاتی که از نمک ساخته شده و مانند لوسترهای درخشان نمکی قابل عرضه باشند ، انواع کاردستی با نمک و .... هزاران محصول و امکانات نمکی دیگر که جا دارد توجه ویژه ای از این لحاظ به منطقه داشته باشیم به خصوص محل اتصال جاده تهران گرمسار و قم گرمسار داشته باشیم که حدود 27 معدن نمک دارد و تعداد زیادی از آنها بلااستفاده رها شده است .

موزه نمک :

این را بدانیم که در دنیا نمک به عنوان یک جاذبه ویژه گردشگری محسوب می شود ، موزه نمک مانند موزه چای لاهیجان می تواند بیان کننده تاریخچه ، فرهنگ و رسوم مرتبط باشد . در موزه نمک اشکال و عناصر فرهنگی توسط سنگ نمک ساخته شده و عرضه می شود ، موزه نک می تواند شامل انواع نمک و سنگ نمک بارنگ ها و ناخالصی های مختلف که خودشان جلوه های ویژه ایی از طبیعت هست باشند و یا ابزار آلات استخراج و فرآوری و حمل آن از دوران گذشته تاکنون و عکس های مربوطه می تواند بیانگر فرهنگ خاص زمان های متوالی باشد .

تصویر شماره 1 : کوههای سرخ رنگ در منطقه کویری گرمسار تصویر تپه های حوالی ایوانکی و گرمسار را نشان می دهد که اشکال زمین شناسی خاصی را شکل داده اند ،

 Snow Forecast     Snow Forecast    Snow Forecast

گزارش کامل

سفری دیگر به سرزمین نمک

زیبایی ها طبیعت را دوست دارم

هر آنچه که می بینی تصویری از زیبایی ها خالق متعالی است ، فرقی نمی کند برگی خشکیده باشد ، سنگی نقش گلسنگ گرفته باشد یا بچه غورباغه ای کوچک که اتفاقی در کنار من قرار گرفته باشد، تمام اینها نشانه هایی از عظمت و زیبایی خداوند است .
.








خوشحال شدم از دیدارتان

شاد و با نشاط باشید

تشکر از محمدحسین عزیز بابت ارسال این تصاویر از برنامه کجور به سی سنگان

سفری دیگر به سرزمین نمک و بازدید از غار دربند مهدیشهر

سفری دیگر به سرزمین نمک

مشخصات غار دربند مهدیشهر
- این غار در فاصله 2 کیلومتری شمال شهر مهدیشهر در کمرکش کوه لهر مشرف به منطقه زیبای دربند مهریشهر واقع شده است
- این غار یکی از بزرگترین غارهای آهکی ایران محسوب می گردد که در گذشته محل سکونت انسان بوده است .
- طول غار 114 متر ، ارتفاع از سطح دریا آزاد 2000 متر ، ارتفاع دهانه از پای کوه 300 متر عریض ترین قسمت آن 26 متر و بلندترین نقطه سقف آن به ارتفاع حدود 30 متر می باشد .
- بلندترین استالاگمیت این غار با ارتفاع 14 متر که در ایران بی نظیر می باشد
- بر طبق کاوشهای انجام شده دیرین ترین آثار بدست آمده از غار متعلق به سده پنجم هجری قمری و همچنین سکه های طلایی به خط کوفی مربوط به دوره سلجوقی است .
- ساختار غار متعلق به دوران زمین شناسی و از سنگهای آهکی و رسوبی تشکیل شده است .
- این غار دارای تالار بسیار بزرگی است که در انتهای آن حوضچه بسیار جالب و کم عمقی پر از آب زلال غیر قابل شرب دیده می شود .


تصاویری از این غار و گزارش مربوط به سفری دیگر به سرزمین نمک را ببینید

گزارش تصویری برنامه آسمان کوه


گزارش تصویری برنامه آسمان کوه

جمعه 10 آبان 92

نام برنامه : آسمان کوه

مکان : شهرستان نظرآباد ، روستای هیو ،امامزاده موسی ، قله  آسمان کوه در البرز غربی

نوع برنامه : گلگشتی ، کوه پیمایی ، آموزشی


نفرات شرکت کننده در برنامه





در مسیر جاده خاکی بین پارکینگ و امامزاده

صرف صبحانه در محل امامزاده پس از جارو کردن کل صبحانه


موقعیت امامزاده موسی عکس از ازتفاعات اطراف


دور نمایی از قله آسمان کوه


استراحت در بین مسیر


در مسیر صعود به قله آسمان کوه


صعود گروه اول به قله آسمان کوه


دور نمایی از قله شاه البرز و سد طالقان

تبریک به بهروز بابت اولین صعود اش به قله


نفرات صعود کننده به قله آسمان کوه


و دوستانی که پذیرایی شان قابل تقدیر است


و عزیزانی که در آخرین لحظات خودشان را به برنامه رساندند


همراه با خسرو و غلامرضا در قله آسمان کوه



بازگشت پس از یک صعودی خوب در هوایی خوبتر


رسیدن به محل امامزاده


پس از ادای نماز ظهر و عصر در محل امامزاده ، این مکان مقدس را در میان دره ایی زیبا با درختانی که رنگ پاییز به خود گرفته اند ترک می کنم .


و عکس پایانی را با دوستانی که سه روز آموزشی را در کنار هم بودیم می گیریم


تا درودی دیگر ....

بدرود

پ ن :
در این برنامه :
گلگشتی = خانواده ها مسیر سبکی را تا محل چشمه طی کردند
کوه پیمایی = یک گروه مستقیم به سمت قله حرکت کردند ، بخش آموزشی در قالب یک تیم انجام شد.

زیبایی از این دست ... لطفا ببینید

در مسیر کجور به سی سنگان مناظر بی بدیلی از زیبایی ها در معرض دید هستند که یکی از یکی زیباتر و چشم نوازتر ، دوربین ها هر چند دیجیتال هستند و محدودیتی در گرفتن تصاویر نیست ولی حس دیدن و از نزدیک لمس کردن چیز دیگری است ، هر کدام از تصاویر داستانی در دل خود دارند ، تقابل شان با محیط اطراف بسیار زیبا و رویایی است و حس بوییدن ، لمس کردن و احساس کردن و خیلی از موارد دیگر می طلبد که آنها را از نزدیک ببینیم شاید این تصاویر انگیزه ای باشد تا از طبیعت پاک بازدیدی هر چند کوتاه داشته باشیم ، این قارچ های رویده بر تن درخت هنوز شاید خانگی نشده باشند و اگه همه بشود آنها را در منازل و آپارتمان ها کشت کرد ، لطافت و زیبایی آزاد بودن را نخواهد داشت ، می شوند همان پرنده های در قفس که از طراوت و چالاکی شان چیز نمانده است و فقط حفظ ظاهر می کنند تا بلکه دیده شوند و البته شاید نمی خواهند دیده شوند ولی ما همواره در تلاشیم تا آنها را در اسارت ببینم و این دیدن را هیچگاه نخواهم دید .


عشق به طبیعت عشق به تمام زیبایی هاست

گزارش برنامه کجور به سی سنگان نوشهر ( قسمت دوم )

گزارش های قبلی همین برنامه  :

پاییز رنگارنگ در برنامه جنگل پیمایی کجور به سی سنگان

در مسیر ، هوا مه گرفته و ابری ، لطافت جنگل و اکسیژن خالص ، نیازمند ریه هایی که بکشد آنرا در خود و سلامتی را هدیه دهد .



گذر از عرض رودخانه ، تکرار آنها برای چندین و چند بار ، تا هیجان را حس کنی ، آدرنالین را تشرح کند و لذت ببری پس از هر بار عبور موفقیت آمیز ، اگر به آب هم بزنی بشود برایت خاطره ، خاطره ایی که فراموش نمی شود ، مثل برنامه جنگل نوری اِساس در سواد کوه که در حین کمک به همسرم هر دو با افتادیم داخل آب و گرفتیم دست هم را خندیدیم ، هنوز آن خنده ها با ورود به جنگل تکرار می شود ...




و تماشای زیبایی ها چشم ها را بینا می کند نسبت به زندگی و نسبت به آنچه هستی و نسبت به خود هستی ، که زیبایی هایش کم نیستند ، کافی است چشم شسته شود در زیر قطرات باران پاییز تا ببینی آنچه را که دیدنی است .


دل می زنی بر پیوندهای خودمان و دوستی های جدیدی که همراهی مان کند ، با هم خندیدن را تمرین می کنیم تا خدایی نکرده بهم نخندیم .


و در دل جنگل قدم می گذاریم ، می رویم تا گمشده خویش را بیابیم ، در جاده زیبایی ها و مهربانی ها


و گاهی می ایستیم ، لحظاتی از زمان و مکان را در قاب عکسی به یادگار نگه می داریم تا گوشزد کند که اینجا خالص ترین زیارتگاه خداوند است ، اگر اندیشه کنیم . و به هر آنچه که باید دیده شود نگاه کنیم


و اینجا جایی است که کدورت ها با آن بیگانه اند ، بزرگمردانی چون دکتر ماندگار واسطه می شود تا کدورت ها کنار گذاشته شود و چه لذتی دارد شاهد لحظات در آغوش دعوت شدن کسانی که شاید به خاطر حرفی ، به جا یا نا بجا دور مانده اند از صفای دوستی ها .


و هرکس مثل منی که کمک کند این ارتباطات ها بیش از پیش صمیمی شود ، و باز هم در پس زمینه خنده ها محمدحسین را ببینیم که از اون ته های دل خوشحال است و نخواهد گذاشت روابط از مرز خوبی ها گذر کند


.....



بزن اون دست قشنگه رو معطل چی هستی ... هاشم آقا هم ذوق زده شده


بریم تا یک عکس 360 درجه بگیریم ، گاهی این علامت 360 با یک دایره کوچک روی آن تو ذهن من رژه می رفت اینجا یادم اومد اون هم به کمک علی که سعی کرد با موبایل خود یک تصویر 360 درجه بگیره ، موبایل درجا می چرخید و عکس می گرفت ، البته فرصت نشد من عکس گرفته شده را ببینم ولی خوب به دور آن حلقه زدیم تا شاید در یکی از زوایای آن دیده شویم ....


من هنوز به دنبال بهار عاشق هستم ، پاییز بهاری که عاشق شده ، رنگ هایش شادبخشه و مناظره اش خاطره انگیز ، برگ های درختان گالری طبیعت ها را راه اندازی کرده که هر بیننده ایی چاره ایی جز تحسین نخواهد داشت ..




چقدر حاضرید هزینه کنید تا چنین صحنه های رویش گل را در نمایشگاه طبیعت ببینید ...


و یا چنین اوج و همزیستی خود درس ایستادگی و زندگی است


تک برگی از شاخه جدا شد گفتم :
ای برگ زرد پاییزی به کجا ؟
مگر فصل خزان است ؟
گفت : خزان ؟ خزان چیست ؟
گفتم پس کجا ؟
گفت : خزان در دل ماست
الان فصل پیوستن است
گفتم : به که؟؟؟
گفت به آن برگهایی که زیر درخت گرد امده اند تا زیبائی درخت را صد چندان کنند
گفتم : مبارک است
گفت : مبارک است  

برگ ها را باید درک کرد


و عشق پاییز را باید باور کرد




همسرم که کل مسیر را با عشق و علاقه تمام همراهی کرد

و دوستان همراه که نظاره گر زیبایی ها هستند


زیبایی های منطقه





تقدیم به بهجت خانم


عبور از رودخانه
 
آخر برنامه در کنار دریای خزر ساحل سی سنگان ،
از راست : محمدحسین ، عباس و آقا محسن


علی آقا و پسر گل هاشم اقا


میهمان دکتر برای یک فنجان چای و نبات


تقدیم شما
http://neshate-koohestan.blogfa.com/

و یک روز خوشی که با هم خندیدیم .... ایام به کام
پ ن :
تشکر فراوان از محمدحسین عزیز بابت حمایت برنامه
نوشته تک برگ از علی بیات

یک محل ، دو تصویر با یک ماه فاصله

در زمان بارش ، آب رودخانه ها افزایش می یابد ، در طراحی برنامه های طبیعت گردی و کوهنوردی به مسئله باید دقت نمایید ، برنامه جنگل  پیمایی کجور به سی سنگان در 3 مهر 92  و 3 آبان 92 تغییرات بوجود آمده را نشان داد ، مسیرهایی که به راحتی در 3 مهر 92 عبور می کردیم ، در 3 آبان 92 پس از یک بارندگی دیگر عبور از رودخانه راحت نبود و تنه هایی درختی که به عنوان پل استفاده می شد در اثر جریان شدید آب جابجا شده بودند . و سرعت جریان آب در برخی قسمت ها زیاد بود به طوری که عبور از آن را بدون طناب و حمایت های لازم دشوار می نمود ، این پست را از آن جهت نوشتم که دوستان طبیعت گردم حواس شون را در چنین موارد جمع کنند چه بسا افرادی که گذر از عرض رودخانه برایشان دشوار است و یا لباس خشک کافی پس از خیس شدن در رودخانه به همراه ندارند .....

در ضمن به تاریخ گزارش ها توجه داشته باشیم ، شرایط آب و هوایی زمان گزارش بدانیم و از آخرین اطلاعات مربوط به پل و محل های گذر تا آنجا که می توانید کسب اطلاع کنیم . تا تغییرات بوجود آمده در منطقه را قبل از درگیر شدن با آنها بدانیم .

3 مهر 92

پاییز رنگارنگ در برنامه جنگل پیمایی کجور به سی سنگان

تاریخ اجرای برنامه : 3 آبان 92

مقدمه :

پاییز رنگارنگ و اغوا کننده از نظر تنوع رنگ و زیبایی طبیعت جنگلی را در این برنامه بسیار زیبا دیدیم و از آن گذر کردیم ، تلاش کردیم بخش های بسیار ناچیز آنرا در قالب عکس هایی به شما عزیزان هدیه دهیم تا ببینیم این طبیعت بی شک خالص ترین زیارت گاه خداست . گویی نقص در تمام آن چه داریم توان انتقال دیده ها را از ما سلب می کند ولی در حد توان نگاه مون می خواهم با اشتراک تصاویر چشمان زیبا بین شما عزیزان را نیز به این زیبایی های طبیعت سوق دهم ، باشد تا لحظاتی لب هایتان را به جلوه های زیبای طبیعت خوشحال ببینیم ....

   این طبیعت زیبا بی شک زیباترین زیارتگاه خداست..جایی که زمینش بوی بوسه های باران میدهد.ابر به زمین نشسته اش لمس تن آسمان است انگار....
درختانش بوی زندگی میدهند..رودهایش تقدیر گذشت هستند..آهنگ جاری شدن ..بوی زلالی .. وشبنم هایش همه ،بوی پاکی ها...

تقدیم شما 

نفرات :

محمدحسین ، هاشم آقا و پسرش ، عباس ، حبیب ، علی ، محسن ،مرتضی ، سهیلا ، بهجت ، همسرم و من


این برنامه جنگل پیمایی بسیار متفاوت بود ، بدون شب مانی در مسیر ، من دقیقا یک ماه پیش یعنی 3 مهر 92 همراه با تعدادی از دوستان این مسیر را پیموده بودیم ،بدین صورت که شب ساعت 24 از تهران خارج شدیم ، شبانه مسیر را طی کردیم و صبح زود به مبداء حرکت ( کجور ) رسیدیم و همان موقع نیز حرکت مان آغاز شد و عصر همان روز به نزدیک پارک جنگلی سی سنگان در نوشهر رسیدیم و پس از پایان برنامه نیز به تهران بازگشتیم . 

http://neshate-koohestan.blogfa.com/گزارش جنگل پیمایی کجور به پارک سی سنگان نوشهر(2)

مختصات برخی نقاط کجور به نوشهر

تقدیم به شما

با طبیعت مهربان باشیم

همزیستی

تصاویری کحور به نوشهر

پاییز

زندگی جاری است


با پیشنهاد دکتر مجدداً این مسیر را در تاریخ 3 آبان 92 انجام دادیم ، شب قبل بارندگی شدید باعث پرآبی رودخانه ها ، گل آلود شدن مسیر و طراوت بسیار با نشاط جنگل شده بود ، وجود هوای مه آلود و نیز هر از گاهی نوازش قطرات باران زیبای این برنامه را چند برابر کرده بود و البته همراه دوستانی که برای اولین بار در برنامه حضور داشتند و نیز حمایت عزیز بزرگوارمان از برنامه نیز مزید بر علت شده بود که یک روز بسیار زیبا را در میان درختان جنگلی ، خزه ها و طبیعت پاک جنگل سپری نماییم که سرشار از اکسیژن خالی بود ... جالی همه شما خالی

زمانبندی برنامه :
حرکت از تهران ( غرب تهران )   ساعت 24 روز پنجنشنبه 2 آبان 92
حرکت از  مبداء حرکت در کجور  ساعت 6:30 صبح روز جمعه 3 آبان 92
رسیدن به انتهای مسیر در روستای توریستی ملا کلا نوشهر ساعت 17 روز جمعه
بازگشت به تهران ساعت 24  روز جمعه 3 آبان 92


مبداء حرکت ... کجور


مرتضی ( بابای حسن ) که اولین برنامه ایی که با ما همراه شد

آسمان جنگل هنگام شروع برنامه


من و مرتضی در کنار محمدحسین عزیز


توقفی برای صرف صبحانه در نزدیک معدن ذغال سنگ

بعد از صبحانه ، شاد و با نشاط در نزدیکی معدن ذغال سنگ



من و همسرم در همین مکان


خانم هایی که در برنامه حضور داشتند ، جای خانم ناظم و آرام نیز خالی بود


خوش آمدگویی پاییز رنگارنگ را از ابتدای مسیر در کنار خود حس می کردیم

و جریان رودهایش را که به یمن بارندگی شب قبلی پرآب و گل آلود نیز بود ...


هاشم آقا که صبورانه نفرات را در گذر از رودخانه یاری می کند ، از رودها باید می گذشتیم


تمام تصاویر طبیعت زیبا بود ، خزه ها و قارچ های طراحی شده در کنارشان قشنگی طرح طبیعت را به رخ می کشید


و هاشم آقا در کنار پسرش نیز از زیبایی های برنامه بود ...


عشق به طبیعت و آبشارهای منطقه را در چهره تک تک افراد به ویژه  بهجت خانم می شد مشاهده کرد


طراوت و نشاط

مسیر جنگلی در برخی قسمت ها گل آلود بوده و حرکت را کند می کند ، این مسئله باید در برنامه های جنگل نوردی مد نظر قرار گیرد که در مواقع بارندگی و بعد آن حرکت گروه به دلیل لغزندگی و چسبندگی به زمین کند می شود .



تذکرات :
وسیله نقیله : مینی بوس به رانندگی آقای سبزی ، بسیار خوش اخلاق و صبور
در مسیر آنتن دهی موبایل به جز در ابتدا و انتهای مسیر ندارد
چشمه آب در ابتدای مسیر و اواسط مسیر وجود دارد ، چشمه اول در مسیر قرار دارد و خواهید دید ولی چشمه دیگر در مسیر نیست و اگر راهنما همراه تان باشد می توانید پیدا کنید ، کمی در جای پرت قرار دارد ...
اگر می توانید برنامه را با یک شب مانی در مسیر طراحی کنید که بیشتر از فضای طبیعت جنگل استفاده کنید
این گزارش ادامه دارد ...........در قسمت دوم

پ ن :
تشکر از حامی محترم برنامه و همنورد عزیزمان محمد حسین

دشت هویج در مسیر صعود قله ریزان

تاریخ اجرای برنامه : 9 شهریور 1380

نفرات : افشین ابراهیمی ، غلامرضا حبیبی فر ، مجید ( خواهر زاده ام ) ، امیرصادق (پسرم ) و من











شمال شرقی دماوند

تاریخ اجرای برنامه 21 شهریور 82 .... ده سال پیش

نفرات : آرش امینی ، پرویز ستوده شایق

مبداء صعود : روستای گزانک

سر چشمه اول در مسیر



سر چشمه گل گل

پس از چشمه گل گل ، قبل از سنگ منار



سنگ منار و یال منتهی به پناهگاه تخت فریدون

دور نمایی از یخچال یخار در شرق دماوند


محل گردنه زین اسبی ، قبل از پناهگاه تخت فریدون


یال شمال شرقی بعد از پناهگاه تخت فریدون ، در شرایط وزش شدید باد


تصویری از پناهگاه تخت فریدون از محل فوق

محل کاسه قله دماوند



قله دماوند 21 شهریوز 82

گزارش برنامه پلنگ چال جمعه 19 مهر 92

جمعه 19 مهر 92

امروز رفتیم به سمت اردوگاه پلنگ چال ، در شمال غرب تهران ، به اتفاق همسرم زهرا و آرام خانم ، ساعت 6:15 صبح از میدان درکه راه مان آغاز شد ، در صبحگاه روز جمعه جا برای پارک خودرو به سختی پیدا می شد ، مجبور شدم پس از پیاده کردن زهرا و آرام خیلی پایین تر خودرو را پارک کنم ، این را گفتم که بدانیم وضیعت پارک خودرو چگونه  است همین . مسیر را از کنار رودخانه آغاز کردیم ، یک مسیر دیگر نیز وجود دارد که از کنار مسجد می گذرد ما آن مسیر را نرفتیم .

اگر شما هم اراده کنید می توانید به اتفاق خانواده ، دوستان یا همکاران ، به این محل بیایید و روزی خوش را در طبیعت پاک کوهستان و در کنار دره و آبشارهای کوچک که در این فصل کم آب اند را بگذرانید . کافی است خیابان جنوبی دانشگاه شهید بهشتی را ادامه دهید تا به میدان درکه برسید ، جای مناسب خودروی خود را پارک کرده و راه بیافتید ، تا هر جا که توان و وقت تان اجازه می دهد . اصلا نگران مسیر نباشد ، مسیر کاملاً مشخص است و  تا مسافت های زیاد رستوران سنتی و فروشگاه هایی هستند که نیازهای شما را برآورده می کنند ، در انتهای مسیر هم پناهگاه پلنگ چال دارای رستوران و محل توقف امن می باشد . البته طبیعی است که هزینه آنها کمی بالاتر است . اگر فلاکس چای با خودتان داشته باشید و مختصری نان و غذا کفایت می کند ، میوه هم خوب است .

  در ابتدای مسیر محمدحسین عزیز به همراه حبیب حاتمی ، علی آقا و برادرش و سهیلا  خانم را دیدیم ، و چقدر تجدید دیدار شیرین است ، جمع مان شد 5+3 نفر ، سه نفر ما بودیم و پنج نفر آنها  ، از فرصت استفاده کرده عکسی را به یادگار گرفتیم تا یادمان باشد که لحظات ی که در کوهستان هستیم لحظات فراموش نشدنی و ماندگار است .

سهیلا هم خوشحال بود و خانم ها هم با هم عکس گرفتند ، جای خانم ناظم و بهجت هم خالی بود



رستوران های بین مسیر نیز ، کارشان را از ساعات اولیه صبح شروع کرده بودند و فضای تفرجگاهی خود را آب و جار می کردند و اجناس ویترینی خود را با نظم خاصی می آراستند . هندوانه و انار و میوه های دیگر ...


و تخت هایی که به روش های سنتی آماده پذیرایی می شد ، و هندوانه که در خنکای صبحگاه در حوض های چند طبقه به طرز دلربایی چیده شده بود ، اینجا ورود به محله درکه در شهرستان شمیرانات می باشد .

درکه را از میان کوچه باغ هایش پشت سر گذاشتیم



نوشته های زیبا را با رنگ بر روی سنگ دیدیم ، ای کاش موارد زیست محیطی آن نیز رعایت می شد و با ابزارهای زیست سازگار این اشعار دیده می شد .


و حواس ام به زیبایی ها نیز بود ، گل هایی که زمانی نه چندان دور تزیین کوچه و جلوپنجره ها را عهده دار بودند ، امیدوارم این مهم مجدد به فرهنگ ما باز گردد و شاهد این باشیم که از کنار هر چنجره ایی گلی شکفته است .


زیبایی های مسیر نیز باعث شده بود تا عکس های دیجیتال زیادی تهیه شود


و قاصدک ها نیز پیام آوران شادی هستند


خطر ریزش سنگ در مسیر


بخشی از مسیرکه ایمن سازی شده ولی بازهم خطر در صورت بی احتیاطی وجود دارد


آبشارها با جریان کم آب هنوز زندگی را در مسیر جاری می سازند


خدایا شکرت برای سلامتی و تندرستی که عطا فرمودی ، و برای بودن در طبیعت پاک کوهستان


باور کنید سهیلا و آرام  نیم ساعت هم باهم نبودند ، اگر برنامه بیشتری با هم باشند رفاقت هایشان چقدر خواهد شد


دوستان پنج نفره مون به سمت ایستگاه پنجم تله کابین توچال راهی شدند و ما پس از یک ساعت توقف در پناهگاه پلنگ چال به سمت درکه باز می گردیم ....

این هم تابلو مشخصات نصب شده در کنار پناهگاه پلنگ چال


بفرمایید میان وعده ، بین صبحانه و ناهار


میهمان


در زیر آفتاب گرمابخش پناهگاه دمی می آساییم تا خدا را شکر کرده باشیم ، دوستان زیادی از کوهنوردان در پناهگا بودند ، دوست عزیزم رضا نصراللهی تیمی از هلال احمر را بدانجا آورده بود و شقایق جهانگیری تیم بانوان هلال احمر را راهنمایی می کرد . گروهی از عزیزان هم طناب می زدند و مهارت بسیار خوبی در این خصوص داشتند .


بازگشت



به یاد شیما


همنوردان


و فصل رنگ ها چه زیباست


پایان برنامه

گل باشید


تشکر ویژه از همسرم که حضورش دلگرمی زندگی ام و همقدمی اش قوت قلب ی است برای صعودهای دیگرم


پ ن :
- خیلی در قید و بند زمان بندی نبودیم
-  مسیری که معرفی شد بسیار مناسب برای خانواده ها و کوه پیمایی سبک می باشد ، امیدوار عزیزان با خواندن این گزارش همت نموده و به اتفاق خانواده و دوستان شان به این مسیر سری بزنند .

بوسه بر قله توچال با عطر سجاده و نماز

تاریخ اجرای برنامه : جمعه 12 مهر 92

برنامه کوهنوردی : صعود به قله توچال

مقدمه :

   توچال باید بر خود ببالد که یکی از بنده های خوب خداوندی  را همراه خود به دیدارش آوردم و او گویی به مراد خود رسیده است ، در بلندای قله توچال که برای اولین بار صعودمی کند ،سجاده اش را پهن کرده و نماز شکر بر پا می دارد. و خدا را هزاران بار شکر گزاری می کند برای سلامتی و سعادتی که در اختیارش قرار گرفته است  . حس و حال دوستانی که برای اولین بار قله ایی را صعود می کنند دیدنی و شنیدنی است . شما در اولین صعود تان چه حسی داشتید ....

دنیای کوهستان ، مانند خود زندگی است ، باید صعود کنی و برگردی مانند قطار زندگی ، که می آید و می رود ، زندگی کردن در مسیر و خلق دوستی هایی که ماندگارند و اگر چه به خاطره هم تبدیل شوند خاطرات خوشی خواهند بود . این بار در صعود به قله توچال ، همسرم همراهی می کرد و برخی دوستان هیات اجرایی صعود قلم که افتخار دیدارشان را در این صعود داشتیم ، هر چند زمان دیدار کوتاه بود ولی دنیایی از مهر و محبت مبادله شد .

و تشکر از همنورد عزیزم ، همسر مهربانم که در این صعود منت گذاشت و مرا همراهی کرد ، خیلی دلم تنگ چنین صعودی بود که خارج از زمانبندی های مرسوم بتوانیم به قله توچال صعود کنیم و این مهم امروز محقق شد  ، جا دارد ابتدا به همسرم صعود قله توچال را که برای اولین بار صورت می گرفت  تبریک بگویم .

و خوشحالی خودم را از دیدار برخی دوستان هیات اجرایی صعود قلم و عزیزان کافه کوهی نمی توانم پنهان کنم ، سرکار خانم صالحی که از قروه تشریف آورده بودند  ، خانم نریمانی از همراهان کافه کوه ، آقای شاه محمدی از استان گلستان  ، و جواد زارعی ( شازده کوچولو ) از استان همدان و بهرام عزیز از دوستان کافه کوه و مدیر سایت کوه نامه که از مسیر شیرپلا پس از صعود قله بازگشته بود و موفق به دیدارشان نشدم .

و جای بسیاری دوستان خالی بود که در هوای بسیار صاف و آفتابی در کنارشان بر توچال عزیز بوسه بزنیم .

گزارش :

صبح خورشید خانم بیدار نشده بود ، ما ( من و همسرم )  ساعت 4 صبح پشت در بسته پارکینگ ولنجک رسیدیم ، در بسته بود و اجازه ورود ندادند ، مجبور شدیم در یکی از خیابانهای اطراف ماشین را پارک کرده و خودمان از داخل پارکینگ به ایستگاه یک و مسیر جاده خاکی را به سمت ایستگاه دو آغاز کردیم ، هوا خنکای صبحگاهی داشت ، چراغ برق های تعبیه شده روشنایی لازم را مهیا می کرد ، نیازی به استفاده از هدلایت یا چراغ قوه نبود . 

تصویر تهران هم از ارتفاعات شمال آن چراغانی بود ، شب هایش گویا قشنگ تر از روزهای غبار گرفته اش می باشد .قبلا هم در گزارش ها نوشته ام ، این مسیر برای برنامه هایی که در شب اجرا می شود قابل توصیه می باشد . 

تماشای طلوع خورشید بسیار لذت بخش بود ، آرام آرام گوشه چشم آفتاب عالمتاب روشنایی را به همراه داشت تا تاریکی دیگر نباشد ....



و چقدر  تماشای طلوع خورشید را دوست دارم


سایه ها مان رفته رفته شکل می گیرند ، وزنی هم ندارند




مسیر هم رفته رفته شلوغ تر می شود ، از روی یال و از جاده افراد زیادی در مسیر هستند



به ایستگاه دوم ولنجک رسیدیم ، در حالی که هنوز تله کابین شروع به کار نکرده است


فاصله ها ، البته شیب مسیر را هم توجه داشته باشیم


ایستگاه دوم را پشت سر گذاشتیم


از طبیعت هم غافل نبودیم




تهران هم در بک گراند تصویر دیده می شود


آرام آرام به ایستگاه پنجم هم نزدیک می شویم


باد شدیدی قبل از ایستگاه پنجم توچال شروع به وزیده کرده


این وزش باد در ایستگاه هفتم توچال نیز ادامه دارد

در ادامه مسیرمان ، آفای زارعی و شاه محمدی را از دور می بینم و توقفی برای احوالپرسی داریم .
عکس هایی از دیدار با دوستان  بین مسیر ایستگاه هفت و قله توچال ، آنها قله را صعود کرده بودندو در حال بازگشت بودند ولی ما از اینطرف هنوز به قله نرسیده بودیم ،


از راست : آقای شاه محمدی ، جواد زارعی ( مدیر وبلاگ شازده کوچولو ) ، من ، همسرم ، خانم نریمانی ، خانم صالحی ( مدیر وبلاگ کومالیا )


این هم دوستی هایی از نوع کوهنوردی
همسرم ، خانم صالحی ، خانم نریمانی


پس از خداحافظی از دوستان به سمت قله به راه افتادیم و از دور جانپناه قله توچال دیده می شد


به قله توچال می رسیم



زهرا نماز شکر به جای می آورد ، صعود به توچال برایش ارزشمند است



پس از توقفی نیم ساعته ، عکس خدا حافظی از توچال را هم می گیرم

و پس از ترک قله به سمت ایستگاه هفت بر می گردیم

با تله کابین به ایستگاه پنجم توچال آمده و توقفی کوتاه در این محل داریم



تا درودی دیگر ... بدرود

شاد و با نشاط باشید

زندگی جاری است

هنوز زندگی در جنگل ها جاری است ، بودن شان امیدواری

تصاویری کحور به نوشهر

تصاویری از جنگل پیمایی کجور به نوشهر از نگاه دوربین عمو جابر .... ببینید

همنوردان در این برنامه

عموجابر

محمدرضا



سید حمید

اصغر



رضا


پرویز




مهران


طبیعت






مسیر



دوستی ها

همزیستی






با طبیعت مهربان باشیم

چه شرحی بنویسم !!!! بر این نازیبایی ها !!!

در مسیر جنگل پیمایی کجور به نوشهر در روزچهارشنبه 3 مهر 92 این تصاویر را گرفتم ، نمی دانم چه چیز به این دوستان باید گفته شود ، چرا باید با دستان خودمان طبیعت را نابود کنیم .... چرا های زیادی در ذهن دارم ولی ترجیج می دهم چیزی ننویسم شاید خودمان با طبیعت مهربان باشیم













تقدیم به شما

اینقدر با طراوت و با نشاط بودند که حیف ام می یاد شما هم آنها را نبینید ، این عکس ها را خودم گرفتم و به نظرم بسیار زیبا هستند تا نظر شما چه باشد .

تقدیم شما







مختصات برخی نقاط کجور به نوشهر


فایل جی پی اس را نتونستم برای آپلود آماده کنم برخی نقاط جنگل پیمایی کجور به نوشهر را تقدیم حضورتان میکنم

مختصات :

    292    25-SEP-13 5:47:58    N36 26.090 E51 44.104    1386 m        مبداء حرکت       
    293    25-SEP-13 5:54:19    N36 26.087 E51 44.100    1385 m               
    294    25-SEP-13 6:35:42    N36 27.135 E51 44.034    1246 m               
    295    25-SEP-13 6:52:33    N36 27.611 E51 44.271    1203 m               
    296    25-SEP-13 7:13:58    N36 28.258 E51 44.518    1142 m               
    297    25-SEP-13 7:14:52    N36 28.285 E51 44.544    1144 m               
    298    25-SEP-13 7:38:54    N36 28.978 E51 44.695    993 m               
    299    25-SEP-13 9:16:05    N36 29.723 E51 44.498    935 m                
    299 a 25-SEP-13 8:28:13    N36 29.239 E51 44.572    977 m               
    300    25-SEP-13 9:48:55    N36 30.110 E51 45.242    789 m               
    301    25-SEP-13 10:48:24    N36 30.755 E51 45.933    668 m               
    302    25-SEP-13 11:10:26    N36 31.065 E51 46.192    536 m               
    303    25-SEP-13 14:12:34    N36 31.957 E51 46.826    359 m               
    303.   25-SEP-13 13:16:06    N36 31.609 E51 46.096    500 m               
    303Cheshmeh    25-SEP-13 11:39:36    N36 31.115 E51 46.227    520 m           چشمه
    304    25-SEP-13 15:43:24    N36 31.918 E51 47.110    372 m               
    305    25-SEP-13 15:46:19    N36 31.980 E51 47.215    131 m               
    306    25-SEP-13 15:54:13    N36 32.063 E51 47.440    116 m               
    307    25-SEP-13 16:43:54    N36 33.107 E51 48.137    127 m               
    308Molakola    25-SEP-13 16:57:05    N36 33.314 E51 48.155    120 m       پایان مسیر


گزارش جنگل پیمایی کجور به پارک سی سنگان نوشهر(2)

چهارشنبه 3 مهرماه 92  سومین روز پاییز ، ساعت یک بامداد از تهران حرکت کردیم ، به کجور رفتیم ، ساعت 6 صبح جنگل پیمایی ما آغاز شد ، و ساعت 16:45 به انتهای مسیر ، دهکده توریستی ملاکلا رسیدیم و پایان یک روز خوش در جنگل به اتفاق همنودان خوب ام داشتیم .کل مسیر حدود 27 کیلومتر بود ( حدودی )

نفرات : اصغر یوسفیه ، محمدرضا یاوری ، پرویز ستوده شایق ، سیدحمید مصطفوی ، رضا لک ، مهران مصطفوی ،جابر یوسفلو

در ادامه تصاویر و گزارش این برنامه تقدیم شما بزرگواران می گردد .

نفرات شرکت کننده در برنامه ، سید حمید هم پشت دوربین هستش

ما ساعت یک و ده دقیقه بامداد از محل پژوهشگاه فضایی ایران واقع در طرشت تهران ، با یک دستگاه ون تویوتا، با هفت نفر حرکت کردیم ، این هم عکسی از ون خوشگل و VIP که در این برنامه استفاده کردیم ، با یک راننده با مرام

از مسیر اتوبان تهران به کرج و سپس راهی جاده کرج به چالوس شدیم ، ساعت 3 بامداد به پل زنگوله( سه راهی که به سمت یوش و بلده می رود ) رسیدم ، توقف کوتاهی داشتیم ، سپس ادامه مسیر به طرف چالوس داشتیم ساعت 4:30 به سه راهی کندولوس رسیدیم که به سمت کندولوس و کجور می رود از جاده چالوس خارج شدیم ، حدود 40 کیلومتر از جاده اصلی به سمت کجور ادامه مسیر دادیم . و به محلی رسیدیم که سمت چپ ما تپه بزرگی بود و در این محل از خودرو پیدا شده و از همین مسیر پیاده روی را آغاز کردیم . ( برخی از دوستان جاده فرعی خاکی را هم جلوتر می روند که ما اینکار را نکردیم . ) برای همین حدود یک ساعت به برنامه پیاده روی اضافه شد .

نشانه ایی که شما می توانید با دیدن آن از جاده آسفالته خارج شده ، سمت راست یک جاده خاکی را که به سمت پایین سرازیر می شود به سمت داخل دره حرکت کنید و در ادامه دره به سمت شمال در امتداد جاده خاکی حرکت کنید ، جاده خاکی را تا آخر بروید که به یک کارگاه ( شبیه کارگاه ذغال سنگ )  برسید .

ابتدای مسیر ، خارج شدن از جاده اصلی و ادامه خاده خاکی که به سمت دره سرازیر می شود


بعد از حدود یک ساعت در مسیر جاده به این چشمه می رسیم که آب آن برای خوردن مناسب می باشد


 
انتهای جاده خاکی ماشین رو به این کارگاه ختم می شود


از کنار این کارگاه عبور می کنید تا به رودخانه برسید


ادامه مسیر کاملاً پاکوب است ، پس دو ساعت برای صرف صبحانه توقف کردیم ، تصویر زیر موقعیت محل مورد نظر را نشان می دهد . این محل همانجایی است که چند سال پیش چند تن از کوهنوردان دانشگاه شریف دچار سیل شدند .


از کنار رودخانه عبور می کنیم و بارها به سمت چپ و راست آن جابجا می شویم



زیبایی ها را باراها و بارها دیدیم و برایمان خوشحال کننده بود


این عکس ها را بصورت ماکرو گرفته ام ، تقدیم شما


و نازیبایی ها را هم به چشم دیدیم که قلب مان را بدرد می آورد !!!

هر چند سه روز از پاییز گذشته ولی برگ ریزان جنگلی زیبایی خاصی داشت


و سنجاب کوچکی که حال زیاد خوشی نداشت


چند نفر دور  آتش این خاکستر بجای مانده بوده اند ...


بگذریم


امروز هوای جنگل عالی بود ، کمی تا قسمتی ابری و خنکای خاص جنگل که حرکت را برایمان زیباتر می نمود ، و مناظری که چشم ها را آرامش می داد . حیف که در چند تصویر این همه زیبایی و نشاط قابل انتقال نیست ، باید باشید و باشیم و حس کنیم .


چشمه آب زلالی تقریبا در اواسط مسیر جنگل پیمایی وجود دارد ولی به دلیل پوشش گیاهی پنهان است و پیدا کردن آن کمی دشوار ،


و جریان زندگی که در جنگل امتداد دارد

آبشاهای خزه ایی زیبا



ای کاش این آبشارهایی دیده نشوند شاید سالم تر بمانند ، خوشحال ایم که تعدادی هنوز کمتر دیده می شوند



ای کاش آبشاهای زیبا هم مانند این خرچنگ ها قابلیت استتار داشتند ، تا به چشم آلوده کننده های طبیعت دیده نشوند  ،فریاد طبیعت اینقدر بلنداست که عالم را گرفته است ، چون حال اش از دست ما انسانهای آلود ساز گرفته است ، اینن فریاد طبیعت طنین انداز است و گویا شنوایی گوش های ما اشکال دارد و یا نمی خواهیم چیزی را برای آیندگان سالم نگه داریم ...


بیایید از جنگل ها حفاظت کنیم ، اگر درختان بمیرند ، زندگی سالمی نخواهیم داشت



و به جانداران زیبای اش احترام بگذاریم ، طبیعت با بودن آنها زیباتر است

ببینیم و لذت ببریم و بگذریم ، و شرایط را بهتر از قبل برای آیندگان حفظ کنیم ، حفاظت از جنگل ها ندیدن آن نیست ، دیدن و مسافرت مسئولانه به آن است ، به قوانین حاکم بر محیط جنگل احترام بگذاریم و نسبت به سرنوشت آن حساس باشیم .


توقف برای صرف ناهار و البته استراحت



بالاخره یه عکس دسته جمعی گرفتیم
از راست : مهران ، جابر ، سیدحمید،اصغر ،رضا ، محمدرضا ، پرویز

مسیر زیبایی که در ادامه از آن گذر کردیم


این هم چشمه ایی در انتهای مسیر و روش آب خوردن از چشمه ، گاهی بچه هامون بلد نیستن از چشمه آب بخورن ، دنبال بطری آب و لیوان هستن ، اگر بهشون گفته بشه بره از چشمه آب بخوره حتی سختشه با دستهایش آب را مشت کرده و نوش جان کنه ، یکی از روش های وارد کردن و انس با طبیعت بردن آنها به طبیعت می بادش و استفاده بکارگیری روش های که تکنولوژی در آن نقشی نداشته باشه ، شاید باورش کمی مشکل باشه ولی من دیدم افرادی که آب خوردن از چشمه براشون سخت بوده ....
در مسیر کجور تا پارک جنگلی سی سنگان در نوشهر ما سه تا چشم داریم ، در اول مسیر ، در اواسط و انتهای مسیر ، عکس دو چشمه قبلی را دیدید این هم آخرین چشمه مسیر که جابر در حال خوردن آب بطور مستقیم می باشد . نوش جان


کنار ساحل دریای خزر و نزدیک پارک جنگلی سی سنگان در آمدیم تقریبا انتهای مسیر


آخرین عکس ما در طبیعت جنگلی


آخر مسیر در ملاکلا



و در داخل ون خوشگل ... هنگام بازگشت


کندوان ، رستوران کندوان ، آش رشته خوری ... در هوای سرد

شاد و با نشاط باشید

- تشکر از آقای یوسفیه برای هماهنگی برنامه
- تشکر از آقای یاوری بابت هماهنگی ماشین
- تشکر از همنوردان بابت حضورشون


اطلاعات تکمیلی :
 
كجور كجاست ؟  ، کوهپیمایی و جنگل پیمایی کجور تا نوشهر (حوالی پارک جنگلی سی سنگان)  ،  ،

مختصات :
مبداء حرکت        25SEP-13 5:47:58    N36 26.090 E51 44.104   

محل صرف صبحانه    N36 29.239 E51 44.572

محل چشمه       N36 31.115 E51 46.227

انتهای مسیر     N36 33.314 E51 48.155   ملاکلا

گزارش جنگل پیمایی کجور به پارک سی سنگان نوشهر

چهارشنبه 3 مهرماه 92  سومین روز پاییز ، ساعت یک بامداد از تهران حرکت کردیم ، به کجور رفتیم ، ساعت 6 صبح جنگل پیمایی ما آغاز شد ، و ساعت 16:45 به انتهای مسیر ، دهکده توریستی ملاکلا رسیدیم و پایان یک روز خوش در جنگل به اتفاق همنودان خوب ام داشتیم .

نفرات : اصغر یوسفیه ، محمدرضا یاوری ، پرویز ستوده شایق ، سیدحمید مصطفوی ، رضا لک ، مهران مصطفوی ،جابر یوسفلو

در پست های بعدی تصاویر و گزارش این برنامه تقدیم شما بزرگواران می گردد .

جنگل های دراز نو ، کردکوی

خرداد 88 شهرستان کردکوی ، جنگل های دراز نو

 درازنو دهکده ای ییلاقی وکوهستانی دربالاترین ارتفاعات کردکوی ازشهرستانهای استان گلستان است با ارتفاع2300مترازسطح دریاکه درهرچهارفصل سال به دلیل محیط طبیعی زیبای خود،پذیرای گردشگران ومسافران فراوانی است.خانه های کاهگلی،فضای طبیعی منطقه راجذاب ودیدنی کرده است.با نظاره کردن این منظره زیباازداخل این خانه ها،چنان نشاطی به انسان دست می دهدکه هیچ وقت این حالت درزندگی ماشینی به دست نمی آید.هرگاه ازپنجره داخل به بیرون بنگری،تابلوی زیباوبی نظیری ازطبیعت رامی بینی که نقاشی ازهرزاویه آن می توانداثرهنری ماندگاردنیاباشد.

دراز نوباقرارگرفتن درراس قله البرزوسرزمین مرتعی،گل وگیاهان رنگارنگ وحشی و دارویی،جنگل انبوه وسرسبز،وجودآبشار، چشمه و غار   یخچال  وهمچنین به دلیل داشتن چشم انداززیباومشرف به تمامی نقاط جلگه ای ازجمله کردکوی،گرگان،خلیج گرگان،میانکاله،بندرترکمن و...ازطبیعت زیباوازمناطق جالب ومنحصربه فرداستان گلستان است.این روستادرطول سال چه درماههای گرم وچه درماههای سرد،شلوغ میباشد.ازگذشته های دورريالمردم درازنوبرای خودخانه های چوبی وکاهگلی ساخته اندکه سکونت گاه تابستانی آنان می باشد.آب درازنوازدل چشمه هایی دردل کوه بیرون میآید.

ازدیگرمکانهای دیدنی این منطقه،غاریخچال است که درزیرقله دکالی(درازنو)ودرکنارسنگ بسیاربزرگی که محوطه ای درحدود بیست مترمربع داردوسوراخی به اندازه یک انسان درکنارسنگ دیده می شود.درشهریورماه نیزدرداخل این محفظه برق موجوداست،به همین دلیل این مکان یخچال نام گرفته است.

انتخاب چند تصویر از میان تصاویر زیبای طبیعت کار ساده ایی نیست ولی خوب تعدادی از آنها تقدیم شما















SUPHAN DOSD

تشکر از میزبان صعود قله سبحان ( سیپان ) بابت صعود بسیار عالی به قله سبحان به خصوص سرپرست برنامه آقای آدم گل در کشور ترکیه

یک روز کامل در مسیر صعود قله دارآباد

پنجشبه 21 شهریور ماه 92

نام برنامه : صعود به قله دارآباد

نفرات : همسرم ، آرام ، بهجت و من

برنامه صعود به قله دارآباد ، را عمومی اعلام کرده بودم ، زمانبندی خیلی فشرده ایی در کار نبود ، به اتفاق همسرم و حضور سرکار خانم آرام و بهجت در یک روز صاف و آفتابی آنرا اجرا کردیم ، استراحت ها و توقف ها کمی طولانی شد ولی در مجموع صعود خوبی داشتیم و امیدوار هستم به همسر عزیزم و دوستان همراه خوش گذشته باشد .در پایان نیز در کافه قیدی شام را میهمان آقا مرتضی همسر محترم آرام بودیم .

برنامه را صبح زود شروع کردیم تا صعود را در خنکای صبحگاهی انجام دهیم ، ساعت شروع را 5:30 قرار داده بودیم که زنگ تلفن صبحگاهی روشن نشدن ماشین بهجت و تاخیر ابتدایی را همراه داشت ، خلاصه 6:00 صبح از پارکینگ دارآباد شروع کردیم . 

راستی من امروز دوربین دیجیتال همراهم نبود ، چند تا عکس از برنامه  با دوربین موبایل ام گرفته ام که تقدیم می کنم ، اگر از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست پوزش می خواهم ،

همنوردانم : همسرم ، بهجت



و آرام ( مامان حسن ) همنورد دیگرمان بود ، نگران نباشید  که جلوی صورتش را با دست گرفته ، نور خورشید باعث اینکار شده یا اتفاق تصادفی نمی دانم  ، ولی بعد فهمیدیم مادرش خورشید خانم بوده ، چه حسن تصادفی!


ابتدای مسیر را ملایم گام برداشتیم ، کافه قیدی را پشت سر گذاشتیم وارد جنگل و سپس درگیر شیب اولیه مسیر بودیم . عضلات فک نیز در حال نرمش اولیه بود .


کم کم صحبت ها به درازا می کشید ... بنده هم گاهی جلودار بودم و خیلی جلوتر می رفتم ، و گاهی عقب دارد و خیلی عقب می افتاده ، چرای اش را بهتر است نگویم ... ترجیح می دادم در خلوت دنیای زنانه شان حضور نداشته باشم !

گاهی آرام هم غزال تیز پا می شد و فاصله می گرفت تا به منطقه نظامی بین مسیر رسیدیم که با سیم خاردار محسور شده بود ، محل صرف صبحانه را آنجا قرار دادیم


ما هم در رکاب منزل بودیم !


پس از صرف صبحانه که بیشتر از پذیرایی از بنده گذشت  با همنوردان به محل دکل رسیدیم


به تابلو مشخصات مسیر در ارتفاعات 2980 متر رسیدیم



مسیر را پی گرفتیم

تا بالاخره جانپناه قله دارآباد از دور نمایان شد



بهجت زودتر به قله رسید ، آرام ، با اینکه خیلی جلوتر از ما بود منتظر شد تا ما هم برسیم ، این رفتار در نزدیک قله یک ارزش تعبیر می شود که منتظر همنوردان باشی تا آنها هم برسند و به اتفاق پای بر بلندای قله بگذارند ، این رفتار پسندیده را در آرام دیدم و چقدر خوشحال شدم که درک ارزش های کوهنوردی به خوبی صورت گرفته و انجام می شود ، این موارد شاید قابل آموزش نباشد ، شاید منظر ماندن برای دوستی انتظار زیادی باشد ولی آنکه در انتهای گروه می آید بداند که کسی هست که با او به قله پای نهد بر خود خواهد بالید و این احساس خوب را من با حرکت آرام داشتم نه برای خودم بلکه برای همسرم که لبخند رضایت را به چهره اش دیدم .


بالاخره به قلهدارآباد  رسیدیم


خوشحال و خندان


بیرون جانپناه استراحت کردیم


شکلات تلخ 86% خوردیم ( به یاد آرش و شیما )


و بازگشتیم

عکسی در ارتفاع 2980 متری در هنگام بازگشت



و دکل دیدبانی متروک را در بازگشت پشت سر گذاشتیم


و سرپرست پایان مسیر از منطقه نظامی تا کافه قیدی به عهده بهجت بود که مسیر دیگری را برای بازگشت پیشنهاد داده بود .


نمایی از شرق تهران و منطقه شهیدمحلاتی و لویزان از ارتفاعات دارآباد


عبور از کنار مخازن آب ، آبیاری درختان ، آبخیزداری


عبور از کنار ساختمان آبخیزداری داراباد



پس از عبور از کنار این ساختمان وارد جنگل های کاج بخش جنوبی آن شدیم و تا کافه قیدی را از شیب های تند و بین جاده کشیده شده گذر کردیم تا به کافه قیدی برسیم ، توقفی کوتاه برای خوردن چای در کافه قیدی داشتیم که این توقف طولانی شد ، و آقا مرتضی به اتقاق برادر و پسرش حسن از پایین به ما ملحق شدند و شام را در همان کافه قید میهمان آقا مرتضی بودیم و در ساعت 22:30 برنامه ما در پارکینگ دارآباد پایان یافت .

شاد و با نشاط باشید

پ ن :

منتظر گزارش و تصاویر زیبا با دوربین  آرام ( مامان حسن ) هستیم

گزارش تصویری صعود به قله سبحان ( سیپان ) ترکیه   

بخش اول : گزارش صعود به قله آرارات و قله سبحان در کشور ترکیه

صعود به قله آرارات و قله سبحان ( سیپان ) در ترکیه با موفقیت انجام شد


بخش دوم :گزارش صعود به قله آرارات و قله سبحان در کشور ترکیه


بخش سوم :  گزارش تصویری صعود به قله سبحان ( سیپان ) ترکیه
ما پس از صعود به قله آرارات بلافاصله به شهر دوبایزید برگشته و در استادیوم ورزشی این شهر با دوستان خداحافظی نمودیم و در ساعت 13:30 یک بلیط از دوبایزید به شهر کرد نشین دیاربکر ترکیه گرفتیم تا در بین مسیر نزدیک به روستای ایدینلار از اتوبوس پیاده شده و با هماهنگی که با سرپرست صعود آقای آدم گل داشتیم ، توسط یک ماشین به محل کمپ صعود قله سبحان منتقل شویم .

اینجا سه راهی روستای آیدینلار می باشد نرسیده به شهر عادیل جواز  که ما از اتوبوس پیاده شده و سوار یک ون شدیم تا ما را به محل کمپ برساند ، در ادامه راننده ون نیز به قله سبحان صعود نمود .

به نقل از سایت فدراسیون ترکیه ، تعداد 130 نفر از کوهنوردان ، با حضور سه کوهنورد از ایران در دهم شهریور ماه 1392 به قله سبحان Süphan Doğa صعود نمودند . این صعود سرپرستی Adem gül ve Sedat kaplancının  صورت گرفت .
اعضاء تیم صعود کننده به قله سبحان ( سیپان )


Süphan Dağı Barış Tırmanışı Gerçekleştirildi
Süphan Doğa Sporları Derneğinin ve Dağcılık İl temsilciğinin organizasyonu, Adem gül ve Sedat kaplancının rehberliğinde Türkiye'nin 26 farklı ili ile Çek Cumhuriyeti, Fransa, Amerika Birleşik Devletleri ve İran'dan gelen toplam 130 dağcı Süphan Dağı'na tırmandı. Tırmanışı barış adına gerçekleştirdiklerini belirten Dernek Başkanı Adem Gül, herkesin barışı haykırması gerektiğini söyledi. Gül, "Amacımız tırmanışımız la barışa dikkat çekmekti. Barış Günü nedeniyle, artık canlıların ve doğanın katledilip, insanların öldürüldüğü bir dünyanın ve ortamın olmamasını diliyoruz" dedi.


تصاویری از این صعود تقدیم شما

کمپ اصلی صعود به قله سبحان ، در نزدیک روستای آیدینلار

چادر تیم ما

تیم ما در کنار حامی برگزاری صعود مدیر ارشد آیدینلار که برای خوش آمدگی به تیم ما آمده بود



خوش آمدی گویی آقای آدم گل ، به تیم ما


ساعت 2:30 صبح حرکت از کمپ اصلی به سمت قله سبحان در ترکیه ، روستای آیدینلار ، شهر عادیل جواز




حرکت تیم ما در کنار کوهنوردان ترکیه




گذر از مسیر سنگلاخی و سنگ های غلطان که در اثر ریزش منطقه وسیعی را پوشش داده اند





به یاد آرش و شیما در صعود به قله سبحان

این هم نبشی ( نه جعبه ) قله ، که داخل آن یک دفتر ثبت اسامی صعود کنندگان قرار دارد


دور نمایی از قله سبحان ( این عکس هنگام بازگشت از قله گرفته شده )

در قله سبحان



پانسیون شهر عادیل جواز ، محل شب مانی ما پس از صعود به قله سیپان


در شهر کوچک عادیل جواز


حرکت از عادیل جواز به شهر ارجیش و سپس شهر وان


در مسیر ارجیش به شهر وان ترکیه ، از عادیل جواز به ارجیش نفری  10TL و از ارجیش به وان هم 10TL 


گشت و گذاری در شهر وان


حرکت از شهر وان به سمت شهر یوکساکوا نزدیک مرز سرو و ورود به ما از مرز سرو


در ساعت 12 شب روز دوشنبه وارد ایران شدیم ، از مرز سرو به ارومیه رفتیم ، وضعیت برخورد مسافر کش های شخصی در این مرز بسیار اسفناک است و کافی است که نخواهی با قیمت اعلام شده آنها به محل های مورد نظر از جمله ارومیه یا تبریز بروی در آن صورت حتی آماده برخورد فیزیکی می شوند ، رفتارهایی که در ظاهر امر هیچ قاعده و قانونی بر آنها حاکم باشد دیده نشد .
از ارومیه به تبریز رفتیم در ترمینال ارومیه نیز که ساعت 1:30 صبح روز سه شنبه بودیم وضعیت مانند مرز سرو بود ، رانندگان برای خودشان قانون تعیین می کنند ، یک راننده حدود یک ساعت ما را معطل کرد ، نه با هزینه اعلامی ما ( 45 هزار تومان تا تبریز ) موافقیت می کرد نه می گذاشت رانندگان دیگر ما را سوار کنند ، فکر می کنم در طول سفر در هر دو ترمینال کشور خودمان بیشترین اذیت را شدیم ، نمی دانم این موارد توسط مسئولین محترم نظارتی دیده می شود یا نه ولی کافی است در آخر وقت به عنوان یک مسافر عادی سری به این پایانه ها بزنند !!!

شاد و با نشاط باشید

پ ن:
نفرات شرکت کننده :
1- خسرو یوسفی
2-پرویز ستوده شایق
3-مهدی امیرخانی

اطلاعات بیشتر : سایت فدراسیون کوهنوردی ترکیه

صعود به قله آرارات و قله سبحان ( سیپان ) در ترکیه با موفقیت انجام شد

یک سفر به ترکیه از تاریخ 5 شهریور تا 12 شهریور و صعود دو قله آرارات و قله سبحان ( سیپان)  با فراخوان فدراسیون کوهنوردی ترکیه در قالب تیم بین المللی توسط تیم چهار نفره ما انجام شد .

نفرات :  صعود کننده به قله آرارات
1- خسرو یوسفی
2- پرویز ستوده شایق
3- مهدی امیرخانی
4- یعقوب خالقی















با رئیس فدراسیون کوهنوردی ترکیه



نفرات: صعود کننده در صعود به قله سبحان
1- خسرو یوسفی
2- پرویز ستوده شایق
3- مهدی امیرخانی

تصاویری از قله 4058 سبحان



صعود این دو قله مطرح را به همه همنوردانم و خوانندگان نشاط کوهستان تبریک عرض می کنم

گزارش برنامه به زودی

تصاویری از برنامه آبشار ایگل

اول این لینک را ببینید ...         

در ادامه گزارش بازدید از آبشار ایگل در مورخه اول شهریور 92 تصاویر زیر تقدیم حضورتان می گردد ، بابت ارسال این تصاویر از محمدحسین تشکر می شود .

مسیر کوچه باغ های ایگل به سمت آبشار



محمدحسین، مرتضی و همسرشون و سهیلا




دوستان گروه نزدیک آبشار ، پس از صرف صبحانه ، بودن آقا مرتضی و همسرشون که از دوچرخه سواران زبده ایی هستند در کنار ما افتخار بزرگی بود




فلش های مسیر آبشار ، بازهم استفاده از رنگ در طبیعت ...


همسر همنوردم

در بالای آبشار محل گوسفند سرایی قرار دارد که برای عرض ادب به چوپانان نزد آنها رفتم و یک چای میهمان آنها بودم ، یک لیوان چای هم برای همسرم گرفتم ، مقداری نان و گردو نیز بنده تقدیم آین بزرگواران کردم ، اسم یکی شون حاجی علی و اسم دومی را نپرسیدم ، اهل افغانستان و بسیار با صفا بودند


لانه پرندگان در تخته سنگ بالا چشمه نزدیک کوسفند سرا

دره ایگل منتهی به آبشار


ناهار میهمان آقا مرتضی بودیم و ....

اینم کیک عباس آقا ، که توسط خانم ناظم تهیه شده بود ، با عکس فتوشاپ شده عباس و چاپ روی کیک




در محل آبشار


در این برنامه هوا آفتابی ، هوا صاف و لکه هایی از ابر در ارتفاعات بر زیبایی کوهستان افزوده بود

شاد و با نشاط باشید


در حاشیه برنامه :تمرینات یوگا در زمین چمن توسط نیما و نوید بسیار جذاب بود ،ما کمی زودتر از گروه جدا شدیم و به تهران بازگشتیم
مهربانی ها آقا مرتضی و همسرشون مثال زدنی بود

تقدیر و تشکر از :

محمد حسین بابت حمایت برنامه
مرتضی جهت پذیرایی و راهنمایی آبشار
خانم ناظم برای تهیه کیک و پشتیبانی برنامه
حبیب بابت هماهنگی ها لازم

برنامه این جمعه آبشار ایگل ، شهرستان اوشان

تاریخ اجرای برنامه : جمعه اول شهریور 92

مکان : آبشار ایگل ، روستای ایگل ، شهرستان اوشان ، رودبار قصران ، استان تهران

مسیر : از تهران ، اتوبان بابایی ( شرق ) ، خ استخر ( شمال ) ، جاده لشگرک به سمت فشم ، سه کیلومتر مانده به فشم به سمت اوشان ، روستای ایگل ( محل پارک خودرو ) ،

گزارش برنامه :

ساعت 7 ابتدای جاده لشگرک با یک دستگاه مینی بوس سرازیر شدیم به سمت فشم و سپس اوشان و روستای ایگل ، پس از دیدن آقا مرتضی و احوالپرسی با ایشان و همسر محترم شون راهی شدیم در امتداد رودخانه برای یک کوه پیمایی سبک ....

حرکت از روستای ایگل به سمت غرب و سپس پس از پایان جاده خاکی روستا و خروج از باغات روستا ، حرکت از سمت جنوبی رودخانه و  ادامه پاکوب به سمت جنوب و کاملا در مسیر پاکوب تا آبشار و بعد از آن که به یک گوسفند سرا ختم می شود ، ادامه بالای آبشار دو شاخه می شودکه یکی به سمت غرب و دیگری که اصلی تر است به سمت جنوب ادامه دارد ، در داخل رودخانه چشمه ایی وجود دارد و امتداد آن چند درحت کاج در دامنه ها وجود دارد .

نفرات : دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، آقا مرتضی و همسرشون ( که ناهار میهمان آنان بودیم ) ، عباس آقا ، علی آقا ، آقا نیما ، خانم نوید ، حبیب ، بهجت ، سهیلا ، من و همسرم

مناسبت : تولد عباس آقا

اتفاق خوب : آشنایی با آقا مرتضی و خانواده محترم شون ، حسابی شرمنده مون کردند ، بسیار ازشون تشکر می کنیم ...

اتفاق بد : رَم دوربین دیجیتالم شکست ، عکس ها فعلا با گوشی گرفته شده تا عکس های گرفته شده با دوربین دکتر ماندگار برسد ....

تصاویری از برنامه تقدیم شما :

این عکسی از آبشار ایگل است که امروز گرفته شده ، خوشبختانه فعلا افراد زیادی اونو نمی شناسن و تمیز ماند ه، آی طبیعت گردا ، کوهنوردان محترم ، مراقب پاکیزگی مناطق مورد بازدیدتان باشید و البته باشیم



پای آبشار

این عکس تقریبا در اواخر مسیر نزدیک آبشار ایگل گرفته شده است





دکتر ماندگار ، خانم ناظم و علی آقا در محل صرف صبحانه

مسیر آبشار از ارتفاعات مجاور آن

پایان برنامه در ساعت 14:30 منزل آقا مرتضی در روستای ایگل و صرف ناهار در منزل ایشان و تشکر بیکران ، همه به جهت اخلاق نیکو و هم به جهت پذیرایی عالی شون

این کیک تولد عباس آقاست ، فناوری نوین چاپ عکس عباس جان روی عکس و خورده شدن کل عکس عباس جان توسط نفرات ، زحمت تهیه آن را خانم ناظم کشیدن و چقدر سلیقه به خرج دادن هم برای طراحی و سفارش و هم حمل سالم آن تا کاربران نهایی ... مرسی خانم ناظم فراوان

این مراسم جشن تولد عباس جان در منزل آقا مرتضی می باشد

این گزارش ادامه دارد


گزارش برنامه صعود به قله 4811 متری سبلان - از مسير شرقی

 تاريخ اجرای برنامه :24 الی 26 مرداد 86

گزارش این پست مربوط به صعود قله سبلان در مرداد ماه 1386 می باشد که  بنا به درخواست یکی از دوستان  درج گردیده است ، امیدوارم مورد استفاده سایر عزیزان نیز واقع شود .... شاد و با نشاط باشید


به نام او، که همه هستی، از اوست

گزارش برنامه صعود به قله 4811 متری سبلان - از مسير شرقی

استان اردبيل-سرعين- منطقه آلوارس

صعود به ارتفاعات بالای 4000 متر دارای خصوصيات و شرايط ويژه ای است که ضعف فردی يا گروهی در يکی از اين موارد، به طور حتم منجر به اجرای ناموفق برنامه خواهد شد. برخی از اين ويژگی ها عبارتند از:

    هماهنگی های مربوطه قبل از اجرای برنامه

    داشتن آمادگی جسمانی لازم در حد صعود قله بالای 4000 متر ، این بخش توسط اجرای پیش برنامه به یکی از قلل مشابه از نظر ارتفاع و مدت اجرای برنامه تامین می گردد و هر چه تمرین قبل از برنامه بیشتر باشد در صعود اصلی با مشکلات کمتری مواجه خواهیم شد .

    برخورداری از تغذيه مناسب کوهستان

    برخورداری از آمادگی تنفسی مخصوص ارتفاعات ، چنانچه یک شب مانی در قل نزدیک 4000 متر باشد که مناسب است اگر قله ایی با این ارتفاع در نزدیک شما نبود می توانید در بلندترین قله منطقه خودتان یک شب مانی داشته باشید .

    برخورداری از پوشش مناسب ، بدلیل اینکه شرایط آب و هوایی کوهستان متغییر است ، داشتن پوشاک مناسب در برنامه ها ، حتی در تابستان برای کوهنوردان الزامی است .

    توجه به امر سرپرستی که در تیم ها ، چنانچه سرپرستی تیم به درستی انجام نشود یا فردی که در این سمت قرار می گیرد آمادگی لازم را نداشته باشد تیم را دچار مشکلات عدیده ایی می کند ، مقوله سرپرستی همواره به عنوان یک آیتم تاثیر گذار در اجرای درست برنامه ها مد نظر قرار گیرد .

    و نکاتی ديگر

ظهر روز چهارشنبه 24/6/86 ساعت 13:15 از مبداء پژوهشکده واقع در جاده قدیم تهران - کرج به سمت شهر سرعين واقع در استان اردبيل به راه افتاديم.

    نفرات همگی شاداب و سرحال بودند به طوريکه تقريبا تا انتهای مسير بيدار بوده و با يکديگر گفتگو می کردند.شام را در گردنه حيران صرف نموديم .

در ساعت 23:45 به شهر سرعين رسيديم و بلافاصله در منزل بستگان آقای پرویز ستوده شایق مستقر شديم. با آقای نجف پور يکی از کوهنوردان سرعينی که آشنايي خوبی با جبهه های مختلف سبلان داشت هماهنگ شد که ما را تا ابتدای مسير صعود همراهی نمايند. تا بخوابيم ساعت 1 بامداد شد و قرار گذاشتيم که در ساعت 3:45 دقيقه بيدار شويم.

با صدای دلنشين اذان مسجد جامع سرعین از خواب بيدارشديم و پس از انجام نماز و بستن تجهيزات به سمت محل قرار به راه افتاديم. آقای نجف پور در ساعت 4:30 با يکدستگاه موتور تريل به ما ملحق شد .پس از آشنايي مختصر با ايشان به سمت منطقه  روستای آلوارس(Alvars) حرکت کرديم.  روستای آلوارس بعد از روستای شایق در دامنه های سبلان واقع شده است . روستای شایق نزدیک کردن روستا به کارخانه آب معدنی واتا ( Vata )می باشد . 

منطقه آلوارس دارای يک پيست اسکی است که متاسفانه به صورت کارشناسی ساخته نشده است و به علت برخورداری نامناسب از گرمای خورشيد برف آن، مدت زمان زيادی نمی پايد.

با روشن شدن هوا، کوهستان سبلان خودنمايي می نمود. در ساعت 5:30 در آلوارس بوديم و بعد از يک انتظار 30 دقيقه ای با يک دستگاه نيسان که از آشنايان آقای ستوده بود به سمت "چای گوزی"ادامه مسير داديم.

در راه سگ های زيادی از ما استقبال نمودند که البته از ديد آنان انجام وظيفه بود و شايد ما را خوش نمی آمد ولی آنچه به چشم می آمد هيکل بسيار بزرگ برخی از آنان بود .

پياده روی ما در ساعت 7صبح از محل چشمه معروف به چای گوزی که عشایر در اطراف آن چادر زده بودند شروع شد .تيم با نشاط بود و پس از گرفتن اطلاعات ديداری منطقه از آقای نجف پور به اتفاق به سمت کوهستان اصلی به راه افتاديم. مناظر صبح بسيار نشاط انگيز و مفرح بودند . عشاير در سمت چپ ما حضور داشتند و برخی اوقات تعدای از سگ های آنان از ما استقبال و بدرقه راه می نمودند .بدين ترتيب در ساعت 8 صبح  به نقطه استراحت اول يعنی موقعيت مرحوم حاتمی رسيديم. ارتفاع در اين ناحيه 3683 متر از سطح دريا بود . در زمان اين پياده روی قادر بوديم مسير صعود شمال شرقی را به وضوح ببينيم.

در حين پياده روی متوجه شديم که دوربين فيلمبرداری را جا گذاشته ايم ولی چون مينی بوس رفته بود و کاری از دستمان بر نمی آمد اجبارا به دوربين های عکاسي مان اکتفا نموديم.

     با درگير شدن ما در سينه سبلان تازه متوجه شديم که چه شيب وحشتناکی را بايد طی نماييم و احتمال اينکه قوای جسماني مان يارای مقاومت را در اين زمان کم نداشته باشد زيادتر شد. سرقدم ها کوتاهتر بود اما ديگر نمی شد از يک حد متعارف کمتر شود چون زمان اين اجازه را نمی داد.

کم کم اثرات پهنه سبلان خود را نشان می داد و ما خود را گمشده هيبت و بزرگی آن می يافتيم. هر يک از لکه های کوچکی را که در ديدار دوردست ديده بوديم، اکنون به تخته سنگی بزرگ تبديل شده بودند. عبور از تخته سنگ ها اجرای فرمول" سرقدم های کوتاه" را غير ممکن می نمود و اين مسئله منجر به اتلاف انرژی بيشتر می شد.

مسير دارای شيب زیادی بود و تقابل با انبوهی از سنگ های بزرگ و مسيرهای شنی ، حداکثر توان را از ما می گرفت. پس از پشت سر گذاشتن شيب سنگی اول قدری استراحت کرديم . چند تن از چوپانان که در پايين دست قرار داشتند با فرياد خود، ما را به سمت راست هدایت می کردند ، اما مسير ما دقيق و صحيح بود و اگر به سمت مورد نظر آنها می رفتيم پس از 3 ساعت در راه صعود جبهه شمال شرقی ( اين مسير را تا کنون سه بار افراد گروه طی کرده بودند) قرار می گرفتيم و اين به آن معنی بود که زمان را بيش از حد از دست می داديم.

2 نفر از دوستان از ما جدا شده و راه پايين را در پيش گرفتند و البته بعدا متوجه شديم که به آنها بسيار خوش گذشته و مورد استقبال عشاير قرار گرفته اند.از ارتفاع 4000 به بعد حالات سردرد و سرگيجه در افراد تشديد می گردد و به ناچار لازم است تصميمات مقتضی در اين خصوص اتخاذ شود.

   ساعت 14:20 .

 حرکت تيم بسيآر عالي است . دوستان به ويژه آقای قاسم نژاد مرا تا ارتفاع 4650 متری ياری می کنند . آقای ستوده در همين ارتفاع در انتظار من است. برای برگشتن هم بايد توان خود را تا ميزان 30 درصد صعود حفظ نمود.

در ساعت 14:30 :

به سنگ محراب می رسيم . اينجا مکان مقدسی است که زيارتگاه بسياری از نيک فطرتان روزگار می باشد. وقت کم است و بايد به سوی درياچه رفت.

مسير دست يابی به درياجه دارای شيب زيادی نيست و می توان درمدت زمان کمی فاصله طولی 400 متر و ارتفاعی حداکثر 50 متر آن را پيمود.دست يابی به کناره درياچه يعنی قرار گرفتن در آغوش سبلان و تو گويي آب موجود درآن که قدمت چندين هزار ساله دارد با آدمی صحبت می نمايد.

نماز شکر در بلندای سبلان عالمی دارد و دوستان اين دنيای معنوی را فراموش نمی کنند.

ساعت 15:30 درياچه را ترک و راه پايين را در پيش می گيريم. راه شنی و نامناسب صعود، اينک برايمان حرکتی تند و سريع را پايه گذاری می نمايد. در مدت زمان سه ساعت، به پايين رسيده و در کنار موقعيت مرحوم حاتمی گرد هم می آئيم. صعود موفقيت آميزبه بام سوم ايران عزيز را به يکديگر تبريک گفته و به طرف محل قرارمان با خودرو نيسان به راه افتاديم.

در ساعت 18:30

در چای گوزی هستيم و به اتفاق همنوردان پس از نوشيدن آب بسيار سرد و گوارای آن منطقه عشايری از آنان خداحافظی نموده و راهی محل قرارمان با مینی بوس می شويم.

آقای نجفی مثل هميشه منظم و مرتب در انتظار ماست و به گرمی در ابتدای پيست اسکی الوارس از گروه استقبال می نمايد.به سمت سرعين حرکت کرده و در ساعت 21 در آب گرم موسوم به گاومیش گلی آنجا خستگی را از تن به در می نمائيم.

 شب را در منزل پدری آقای صمد نجفی  در یکی از روستاهای حومه شهرستان اردبیل به سر می بريم و ساعت 6:30 اردبيل را به سمت تهران ترک می نماييم .

آيا باز هم دامن پر مهر سبلان پذيرای ما خواهد بود؟

آيا باز هم می توانيم توفيق دست يابی به آن را داشته باشيم؟

 اگر عزم نموديم و خداوند نيز ياريمان نمود اين بار از مسير هرم ها يا مسير جنوب غربی سر به فلک سبلان خواهيم گذاشت.

نفرات شرکت کننده:

پرويز ستوده شايق ، محمد رضا گلدوز ، غلامرضا اينانلو ، کريم حسنپور ،  محمد رضا ياوری ، اصغر يوسفيه ،  مسعود امتی، نوربخش شمس ،  سعدا... سهيليان ، شعبانعلی قاسم نژاد ، رضا غنی زاده

با تشکر از آقای یاوری بابت تهیه گزارش 

پ ن :
تغییرات جزیی در گزارش اصلی داده شده است .

برخی دوستان از دیدن تصاویر زیاد خوشحال نبودند ، خواستم خوشحالی آنها را هم تامین کنم این گزارش بدون تصویر تقدیم حضورتان می گردد .

گزارش صعود دماوند در صدای کوهستان


تاریخ : 17و 18 مرداد 1392

اعضاء : پرویز ستوده شایق ، مهدی امیرخانی، حبیب اله داداشی،داود خالقی، سرداری، شهریار عدنان، حمید سفیدیان، خسرو یوسفی قولان

سپاس خدایی را که مرا عاشق کوهستانهایش قرار داد شیفته کمتال و سبلان و علم و دماوندش و....... نمود


ادامه گزارش در صدای کوهستان

ادامه گزارش در نشاط کوهستان 

تصاویر دماوند در امرداد 92


کلون بستک باز هم پذیرای ما بود

تاریخ اجرای برنامه : جمعه 25 مرداد 92

نفرات : دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، علی آقا ، حبیب و من

کلون بستک یکی از قلل بالای 4000 متر در شمال گردنه دیزین اینروزها پذیرای کوهنوردان بسیاری است که می خواهند ، صعود به قله دماوند داشته باشند و صعود به کلون بستک و شب مانی در آن را برای قرارگرفتن در ارتفاع انتخاب می کنند . این سومین صعود من در هفته های اخیر به قله کلون بستک می  باشد ، دو بار در ماه مبارک رمضان و یک بار هم امروز ، در صعود اول ماه مبارک قبل از ظهر به تهران بازگشتیم ، در صعود دوم خط الراس قله کلون بستک به سرکچال را رفتیم و صعود سوم را در حالی انجام دادیم که کوهنوردان بسیاری از داخل و خارج کشور اقدام به صعود و شب مانی در این قله را داشتند . در ادامه تصاویری از این برنامه تقدیم حضورتان خواهد شد .

نفرات از راست : خانم ناظم ، علی آقا ، حبیب ، من و سید ( راننده ون )



و دکتر ماندگار


چای صبحگاهی سید ، در ابتدای مسیر


و بسکویت خانم ناظم و کیک صبح علی آقا

دکل مخابراتی در گردنه دیزین در ارتفاع 3400 متر دیگر تبدیل به یک پارکینگ بزرگ برای صعود به قله کلون بستک شده است .





آماده حرکت می شویم




ریبایی های کوهستان همواره در لابلای تیغ هایش نیز ستودنی است


گروه های بسیاری که در مسیر صعود قله کلون بستک بودند


و گروه کوچک ما که دیگر مشابه یک خانواده شده است ، لحظاتی که به لطف جناب آقای دکتر ماندگار گرد هم می آییم تا در طبیعت پاک کوهستان نفس بکشیم .




و دکتر ماندگار که کمتر در مقابل دوربین ظاهر می شود ولی من هم از هر فرصتی برای به تصویر کشیدن مهربانی هایش ، لنز دوربین را به سوی روانه می کنم و هیچگاه تصاویر گویای محبت های بیکران او نبوده است ، باید با دکتر همکلام و همنورد باشی تا اوج انسانیت او را لمس کنی ....
او که به تازگی از سفر اروپا و کانادا بازگشته است ، خاطرات بسیار شیرینی را از گشت و گذار در کوهستان های فرانسه و سوئیس و کانادا برایمان داشت ، بیس کمپ مون بلان ، کوهستان زیبای مت هورن و آیگر و ... سیستم های جا افتاده و برنامه ریزی شده کوهنوردی را که در آن راهنمایان کوهستان تشکیلات کاملاً جا افتاده ، بیمه های کوهستان و آموزش که رکن اصلی صعود به هر قله و مسیری است و کسی بدون تجهیزات اجازه قدم گذاشتن در کوهستان را ندارد ، وقتی صحبت از جریمه 2000 دلار برای ریختن یک زباله در کوهستان را می گفت من شرمنده کوهستان های زیبای کشورم بودم که بدون حامی تمام دامنه هایش را به زباله آلوده ایم .
به دکتر گفتم تا کی این بی ملاحظاتی ما نسبت به طبیعت تمام خواهد شد ؟
در جواب ایشان نیز بر امر آموزش از دوران ابتدای تحصیلی و وضع قوانین سخت گیرانه را مطرح فرمودند که کسی
به خود اجازه آلود محیط زیست را ندهد و دلسوزان واقعاً در عمل دلسوز باشند . آنانی که شعار می دهند خودشان عمل کنند باشند و .....


و خانم ناظم که همراه مهربان در کنار گروه است و حواس اش به تمام اعضاء گروه ، علی رغم خستگی مسافرت چند روزه همراه دکتر ماندگار ، در برنامه حاضر شاد تا تجربیات سفرش را به کوه های آلپ و مون بلان و شامونی و مت هورن و آیگر و کوهستان های دیگر بگوید ، او که تقریباً اکثر سفر را با کوله پشتی ، هوای کوهستان را تنفس کرده است و از شهرهای اروپا بدور و با کوهستان ها بیشتر مانوس بوده است ، واقعاً شنیدن دیده ای ایشان برایمان لذت بخش بود .


در ادامه توقفی کوتاه برای صرف صبحانه داریم که غذاهای ناهار را هم همراه با صبحانه در هوای پاک و خنک کوهستان صرف می کنیم ، تشکر از خانم ستوده بابت پوره و خوراک سیب زمینی ( اسم شو خودم هم نمی دونم )


و مسیر را در راستای صعود به قله کلون بستک پی می گیریم


قبل از قله کلون بستک


با همنوردان صعود به قله کازبک در کشور گرجستان و دوستان گروه کوهنوردی فرهنگسرای بهمن تهران


و همنوردان مسیر که نشاط کوهستان را به خوبی می شناسند


من و آقای مددی از همنوردان صعود به قله کازبک گرجستان در قله کلون بستک


و به اتفاق آقای دکتر ماندگار در قله کلون بستک


و خانم ناظم که از مسیری صخره ایی خود را به قله کلون بستک می رساند


علی آقا در قله کلون بستک ، علی آقا سیستم بی سیم موبایل اپل را بین خود ، آقای دکتر ماندگار و خانم ناظم برقرار کرد تا سیستم ارتباطات گروه نیز تقویت شود ، خدمت دوستان عرض کنم که گوشی های با سیستم عامل اندروید این قابلیت را دارند که به صورت گروپ افراد را به یک دیگر لینک دهند و چنانچه موبایل با سیم کار همراه اول یا ایران سل آنتنی دهی داشته باشند می توانند مانند بی سیم با همدیگر مکالمه داشته باشند . گوشی من این قابلیت را نداشت ولی شاهد مکالمه دوستان بودم و فکر می کنم می تواند در کوهنوردی بسیار کارآمد باشد ، به خصوص در جاهایی که بعد مسافت دارد و افراد از هم دور هستند . توجه داشته باشید ، این امکان جدای صحبت دو طرفه با موبایل می باشد .

بالاخره گروه 5 نفره ما در قله کلون بستک قرار گرفتیم


و دوستان ما در صعود به قله کازبک ، آقا ی سلیمیان  و بانو

با کوهنوردان گروه کوهنوردی فرهنگسرای بهمن



و نگاه به آزاد کوه از قله کلون بستک



با کوهنوردان آلمانی و تعدادی از کوهنوردان ایرانی در قله کلون بستک

بازگشت به پارکینگ و پایان برنامه


برای رفتن به گردنه دیزین :

1- تهران ، اتوبان بابایی (به سمت شرق) ، خیابان استخر (شمال ) ، جاده لشگرک ( سمت فشم ) ،فشم ، میگون ، شمشک ، گردنه دیزین ، چند متر مانه به گردنه دیزین یک جاده خاکی سمت راست دکل ، محل دکل

2- جاده کرج -چالوس ، سه راه دیزین ، به سمت پست اسکی و چمن دیزین ، گردنه دیزین ، محل دکل

پ ن :

تشکر از آقای دکتر ماندگار بابت حضور و حمایت شان از برنامه




پدیده زیبای رنگین کمانی در مسیر بازگشت دماوند

تاریخ : 18 مرداد 92 در مسیر جنوبی دماوند

این تصاویر واقعی است :

تاسف خوردم که دوربین حرفه ایی در اختیار نداشتم تا از این رنگین کمان زیبا تصویر بهتری بگیرم . هنگام بازگشت از قله دماوند و قبل از رسیدن به گوسفند سرا در حالی که خورشید سمت غرب در حال غروب کردن بود ، مه غلیظی از جنوب به شمال دره منتهی به گوسفند سرا را پر می کرد  ،اثر تشعشع خورشید بر مه یک رنگین کمان دایره ایی زیبایی را ایجاد کرده بود . اگر شما بین مسیر خورشید و رنگین کمال قرار می گرفتید سایه از شما در داخل رنگین کمال تشکیل شده ایجاد می شد که بسیار زیبا بود ولی ثبت این زیبایی با دوربین معمولی من خیلی شاید واضح نباشد ولی امیدوارم خوشتون بیاد ... ببینید





در این تصویر در کنار من آقای خسرو یوسفی ، شهریار عدنانی و حمید سفیدیان نیز هستند

در مسیر دماوند

تاریخ اجرای برنامه 17 و 18 مرداد ماه 1392

هر سفری خاطراتی را بر جای می گذارد ، خاطرات روزهای سخت همواره ماندگار ترند و کسانی می توانند از سفر خود بیشتر لذت ببرند که با برنامه ریزی و با اتکا به دوستان  و افرادی که در مسیر سفر هستند به گونه ایی هماهنگ باشند ، این برنامه ریزی از منزل و اهالی آن آغاز می شود و با همراه آغاز می شود و با دوستانی که دور و برم مان هستند ادامه می یابد . در این صعود که من آنرا بخشی از سفر زندگی می دانم کسانی بودند که یار و یاور تیم و نقطه قوت آن بودند . به گوشه از آنها اشاره می کنم تا بدانیم باید همواره قدردان و قدرشناس کسانی باشند که در موفقیت برنامه با ما همراه اند و تمام عوامل و اِلمان های به کمک ما می آیند تا ما صعود موفق را داشته باشیم .

دوستان و همنوردان :

ابراهیم صادق نیا ، از دوستان شهرستان رینه و از همنوردانم در صعود به قله کازبک در کشور گرجستان ، حاج ابراهیم و آقای حسن فرامرزی ، در صعود کازبک از آماده ترین نفرات بودند و در امر راهنمایی تیم های صعود کننده به قله دماوند سابقه طولانی دارند . حاج ابراهیم و حسن فرامرزی ساکن رینه هستند و معمولا در قرارگاه قدیمی فدراسیون در رینه استقرار دارند .



این هم تصویر از دوستان دیگر قرارگاه رینه که اکثر اوقات آنجا هستند و کمک رسان کوهنوردان صعود کننده به دماوند .


خسرو یوسفی ، همنوردی که بیشترین زحمات به عهده ایشان بود ، صدای کوهستان یکی از همنوردانی است که از همه لحاظ می توان به او اطمینان و اتکا داشت و به سر قدمی صعود نیز به عهد ایشان بود .


آقای داداشی از همنوردان بسیار خوب که مصاحبت با او افتخار بزرگی است و تجربیات او قابل ستایش است


بعد از صعود به علم کوه این دومین برنامه بنده با آقای مهدی امیرخانی است ، دوست داشتنی ترین کوهنوررد و از همنوردان همراه می باشد .


آقای خالقی


آقای سرداری

شهریار عدنانی از اردبیل که همراه دوست شان آقای حمید سفیدیان در این برنامه همراه بودند ، اولین ها همیشه خاطرات فراوان به همراه خود می برند و شهریار نیز اولین صعودش را با ما انجام داد امیدوارم باخاطرات خوشی این صعود را جشن بگیرد .


حمید سفیدیان

باربری در صعود به قله دماوند :
باربری در صعود به دماوند
نیز به یک شغل دائمی مبدل شده است ، ترمینال که وسیله نقلیه آن را قاطرها تشکیل می دهند تا کوهنوردان بتوان بخشی از مسیر را سبک بروند تا در روز صعود بتوانند گام هایشان را استوارتر به پیش ببرند .


باید بارها را در کیسه قرار دهید تا بارها بدون آسیب به مقصد برسند و در اکثر اوقات بارها زودتر از شما به بارگاه سوم در ارتفاع 4200 متر انتقال داده می شود .


اگر کیسه بار نداشته باشید ، با پرداخت 1500 تومان می توانید یک گونی بزرگ تهیه کنید که کوله شما در آن جا می شود . البته بسیاری از کوهنوردان ، کوله ها را خودشان حمل می کنند ، این کوله ها فقط تا ارتفاع 4200 حمل می شود و روز صعود وسایل اضافی در چادر یا پناهگاه می ماند ، موقع بازگشت نیز شما می توانید خودتان حمل کنید یا باز هم از قاطرها استفاده نماید . میزان کرایه هر کوله حدود 20 کیلوگرمی 30 تا 35 هزار تومان است . موقع بازگشت چون مواد غذایی مصرف می شود و کوله هم سبک تر بنابرین اکثر موقع بازگشت خودشان کوله ها را حمل می کنند ، فقط ایراد کار خستگی پاهای کوهنوردان است که هر کیلو بار به نظر سنگین تر می آید.







صعودهایی از نوعی یادمان :
دوستانی که به یاد کوهنوردان بزرگ صعودهایش را برنامه ریزی و اجرا می کنند تابگویند همواره به یادشان هستند .


مجسمه های سنگی در مسیر صعود دماوند :
و سنگ نگاره هایی که اگر با دقت بیشتری نگاه کنید زیبایی های بیشتر را در آنها خواهید دید . بیشترین تعداد این نوع سنگ ها در فاصله حدود نیم ساعتی بعد از مسجد صاحب الزمان قرار دارند و اگر دوست داشتید آنها را ببیند با ماشین تا مسجد بروید و نیم ساعت پیاده روی شما را برای دیدن آنها می رساند . امیدوارم فرصت دیدار آنها را داشته باشید ، معمولا کوهنوردان چون برنامه مشخص صعود دماوند دارند کمتر فرصت می کنند برای دیدن آنها وقت بگذارند ولی شما که اهل ذوق هستید و احیاناً نمی خواهید قله را صعود کنید می توانید برای دیدن این مناظر و مناظر مشابه به منطقه بیایید .



چادرگاه در محل بارگاه سوم ، جنوبی دماوند :
  وجود چادر به عنوان یکی از مهمترین تجهیزات در برنامه های کوهنوردی که شب مانی دارد ضروری است ، به دلیل اینکه کوهنوردی افزایش کمی قابل توجهی در بین جوانان و مردم پیدا کرده است واضج و مسلم می باشد ، دیگر هیچ پناهگاه و جانپناهی گنجایش این تعداد کوهنورد را ندارد ، پس به ناچار باید از چادر ها استفاده شود . محل استقرار و نحوه برپایی چادر دارای اصولی است که کوهنوردان آنرا رعایت می کنند ولی مشکل در خدمات رسانی و بستر سازی برای جمع آوری زباله های تولید شده و سازماندهی مناسب و در شان کوهنوردان می باشد ، نمی دانم کی و از کجا باید این موارد را یکبار برای همیشه حل خواهیم کرد ولی دیگر یک ضرورت است ، نباید بگذاریم کوهستان های زیبای کشورمان به دست خودمان چهره ایی نازیبا پیدا کند . هنوز هم حجم زیادی از زباله در اطراف بارگاه چشم ها را آزار می ده ، هنوز خدمات آبگرم در پناهگاهی که گاهی بیش از هزاران استفاده کننده کوهنورد دارد وجود ندارد ، مگر کشورهای دیگر چکار می کنند ، زیر ساخت هایشان و بسترسازی برای اینکار از قبل دیده شده است ، چه چیزی مانع می شود ما نتوانیم این خدمات را داشته باشیم ، البته به طوری که شرایط زیست محیطی حفظ شود و ساختمان سازی نشود ...... فکر می کنم اکثر شما این سوال ها را بارها از خودتان پرسیده اید ، دیگران را هم متهم نکنیم ، بیاندیشم و راهکار ارائه دهیم ، امید که به ثمر نشیند



پناهگاه بارگاه سوم در ارتفاع 4200 متر ، جنوبی دماوند :
نقش پناهگاه در کوهنوردی و موفقیت صعودهای کوهنوردی به خصوص در زمستان بسیار حیاتی است طا، شما اگر هم نخواهید قله دماوند را صعود کنید در مدت 3 تا 4 ساعت یا کمی بیشتر می توانید از محل پارک ماشین تا اینجا را بیایید ، اگر هم نمی خواهید کوهنوردی کنید پیشنهاد می کنم شبی را در این پناهگاه بگذرانید ، پناهگاه داری اطاق های مستقل برای 8 تا 10 نفر و نیز ساکن بزرگ عمومی دارد که برای هر شب مبلغ 10 هزار تومان باید پرداخت نمایید . پناهگاه یک فروشگاه مواد غذایی دارد و شما می توانید اقلام مورد نیاز خودتان را از آنجا هم تهیه نماید به طبع هزینه آن به خاطر هزینه حمل و عرضه آن در ارتفاع بیشتر از شهر خواهد بود . یک سوپ معمولی جو گرم را می توانید با 5000 تومان تهیه نماید .

دماوند مهربان اجازه صعود داد

انتخاب عنوان برای صعود قله دماوند در تاریخ 18 مرداد 92 کمی برایم دشوار شده است ، صعود در شرایطی انجام شد که بسیار از تیم ها بدلیل شرایط بسیار متغییر دماوند به خصوص در ارتفاع بالای 5000 متر نگرانی های بسیار را در پیش رو قرار می داد ولی به لطف خدا و داشتن تجهیزات مناسب زمستانی در تابستان در قالب یک تیم 8 نفره  توانستیم قله دماوند را از جبهه جنوبی صعود نمایم .
صعود از جهات بسیاری برایم مان ارزشمند بود ، دوستانی از تبریز و دو تن از عزیزان ازدبیل که به صورت  اتفاقی به تیم اضافه شدند و اولین باری بود که به دماوند صعود داشتند و مهربانی های عزیزان تبریزی خیلی خاطرات خوشی را در این صعود برایمان ترسیم که امیدوارم این دوستی ها پایدار و گسترش یابد .

نفرات :
آقای داداشی ، خالقی ، سرداری ، مهدی امیرخانی ، خسرو یوسفی ، و من
دوستان اردبیل : شهریار عدنان و حمید سفیدیان

گزارش برنامه :
قرار مان ساعت 9 صبح در ترمینال شرق تهران بود ، ابتدا می خواستیم با اتوبوس گذری به جاده هراز و شهر رینه بریم که بعدا به دو سواری تغییر کرد . دوستان اردبیلی را هم آقای یوسفی در ترمینال دیدند که می خواستند به دماوند بروند و دعوت شان کردیم که با ما همراه شوند ، با حدود نیم ساعت تاخیر به راه افتادیم و حدود ساعت 11 به قرار گاه رینه رفتیم ، با آقای فرامرزی قرار گذاشته بودیم که ما را مسجد صاحب الزمان مبداء صعود ببرد . آقای محمد فرامرزی متولی ساختمان قدیمی قرار گاه فدراسیون کوهنوردی می باشد که با ساخت قرارگاه جدید در پلور از آن کمتر استفاده می شود ولی اخلاق و منش خانواده آقای فرامرزی که از راهنمایان بسیار قدیمی دماوند نیز می باشند باعث شده افراد زیادی به خصوص آنهایی که از نسل های گذشته هستند از این قرارگاه برای آغاز کوهنوردی شان در دماوند استفاده نمایند .
خلاصه آقای حسن فرامرزی مسافر به مسیر شمالی دماوند برده بود و ما را با یک نیسان متعلق به پسر عموی اش محمد فرامرزی راهی  مسجد صاحب الزمان نمود . ساعت حدود 13:30 به محل مورد نظر رسیدیم ( همان گوسفند سرا ) و پس از تعویض لباس ها در ساعت 14 به سمت بارگاه سوم راه افتادیم در حالی قله دماوند پوشیده از ابر بود و بررسی سایت های هوا شناسی برای روز پنجشنبه هوای آفتابی و برای بعد از ظهر جمعه بارش برف را پیش بینی کرده بودند .

حرکت به سمت بام ایران


شقایق هایی که عمر گل دهی شان به پایان رسیده است ولی هنوز هستند تا سالهای بعد نیز زیبایی هایشان را به مسافرین دماوند عزیز هدیه دهند .


گذر از کنار گوسفندسرایی با گوسفندهای در حال استراحت ، صحنه هایی در راستای تامین زندگی ماست

آرام آرام از مبداء صعود فاصله می گیریم

سنگ هایی که شکل های ویژه ایی به خود گرفته اند تا نگاه های ما را به خود جلب نمایند ، بسیار از دوستانی که از این مسیر عبور کرده اند ، اشکالی با تنوع زیاد را رویت کرده اند که می تواند موضوعی جالبی برای عکاسی و بازدیدهای هنری وابسته به طبیعت باشد




گروه های زیادی در مسیر بودند و از تعطیلات آخر هفته برای صعود دماوند استفاده کرده بودند


چقدر باید خسته باشی تا روی سنگ به این آرامی به خواب بروی ، امیدوارم دوستان استفاده از رنگ در طبیعت را کنار بگذارند ، روی سنگ ها را ببینید ، لطفا این کارها را متوقف کنید که علاوه بر مشکلات زیست محیط ظاهر طبیعت و آلودگی منظر ایجاد می کند .



گاهی ابرها کنار می روند تا دماوند را بهتر رویت کنیم

پس از سه ساعت و نیم به بارگاه سوم رسیدیم ، پناهگاهی که پر شده بود از کوهنوردان ایرانی و خارجی حتی پاگردهای آن نیز در اختیار کوهنوردان قرار داده شده بود ، شهر چادرها در اطراف بارگاه سوم دماوند نیز منظره ایی است که هر عکاسی را برای گرفتن عکس ترغیب می کند .




نمایی از بارگاه سوم و من در شمالی ترین نقطه این شهرچادرها



نمایی از جانپناه قدیمی دماوند که آن هم جهت استفاده در اختیار کوهنوردان می باشد ولی امکانات موجود هیچ تناسبی با تعداد کوهنوردان وارد شده به منطقه ندارد


پس از برپایی چادر برای هم هوایی ارتفاع گرفتیم ، نمایی از خط الراس دو برار در جنوب و قرار گرفتن در بالای شهرهایی که در مه پوشیده شده اند منظره ایی بی بدیل را بوجودآورده است که طی زمانی که ما در منطقه بودیم شهرهای پلور ، رینه و لاریجان در پوششی از مه مخفی شده بودند


آقای یوسفی ، مهدی و من به اتفاق برای هم هوایی ارتفاع گرفتیم


روز دوم  جمعه 18 / 5 / 92
صبح ساعت 3:30 از محل شب مانی به راه افتادیم ، در حالی که کوهنوردان بسیار از نیمه شب شروع به حرکت کرده بودند ، زنجیره ایی از نور هدلایت ها در مسیر قله دیده می شد ، منظره بسیار زیبایی را بوجود آورده بود که رفته رفته دانه های این زنجیر بیشتر و بیشتر می شد ، بطوری که حس می کردی مسیر بارگاه تا قله را چراغ کشی کرده اند . ما نیز در میانه این زنجیره نورانی به راه افتادیم . متاسفانه گرفتن عکسی از دانه های نورانی برایم مقدور نبود . هوای صبحگاهی سرد همراه با وزش باد بود .



شهریار و حمید همنوردان مان  از اردبیل


دوستان مان از گروه کوهنوردی اسپیکا که صعود برای یاد بود فاتحان برودپیک به دماوند داشتند و به افتخارشان عکس با آنها گرفتم


حرکت ما در صبح در تاریکی بود ، بدلیل اینکه ماه در آسمان نورافشانی نمی کرد تاریکی بیش از زمان های دیگر حکم فرما بود ، هوا مه گرفته بود بطوریکه طلوع آفتاب رویت نشد ، سرعت باد افزایش یافته بود و دانه های ریز برف که سطح سنگ ها را پوشانده بود .


آب و هوای متغییر به خصوص در ارتفاع حدود 5000 متری باعث بازگشت بسیار از تیم ها شد


چه خبر بود در مسیر دماوند .......


شرایط هر لحظه ایی تغییرات ویژه ایی داشت


بالاخره به تپه گوگردی رسیدیم


تعداد تیم هایی که از این شرایط عبور کرده بودند زیاد نبودند ولی از اینجا به بعد را هر چند باد گردو غبار و گوگرد را متوجه چشم ها می کرد تا سوزش چشم ها اگر عینک توفان نداشته باشی هم شما با مشکل مواجه نماید
بالاخره پس از 7 ساعت تلاش در بلندای ایران ، دماوند قرار گرفتیم و خدا را شکر کردیم


پاینده باد ایران ، بر فراز باد پرچم مقدس جمهوری اسلام ایران



خدایا شکرت

و بازگشت به بارگاه سوم و سرازیر شدن به سمت مسجد صاحب الزمان در انتهای برنامه ،از بارگاه سوم تا قله را 7 ساعته رفتیم و این مسیر را در بازگشت سه و نیم ساعته آمدیم ، از بارگاه سوم هم تا مسجد سه ساعت زمان برد .


و برای بدرود بارگاه سوم دماوند در ورودی آن عکسی می گیریم تا ما را برای دفعات بعد نیز به یاد داشته باشد هر چند این وظیفه ماست که یادی از دماوند مهربان داشته باشیم


شاد باشید

به بابا نصیری که از خوش به حالی برفکی بود

گزارش برنامه صعود به گنو ( قله بابا نصیری ) در بهمن ماه 1387به نقل از وبلاگ سر پهنه گی زنده یاد ساجده کشمیری تقدیم شما


نوشته گزارشی  بر صعود دوستان و هم نوردان مهندسی جهاد کشاورزی تهران به گنو قله ی نصیری

شروع از کلمه و شکل نوشتاری افتاد که مسیر ها یکی شوند برای رفتن –

 قرار ساعت یک بعد از ظهر بود که رسیدم خیابان راه آهن – ایستاده سایه درخت باد داشت پر از بوی بچه گی - هنوز منتظر ایستاده ام قرار بود یکی از هم نوردهام من رو هم راهی کنه که خبری ازش نه شد- که می نی بوس دوستان کوهنورد جهاد کشاورزی از راه می رسد- دیدن دوستان نه دیده هیجان خودش را دارد که روبه رو بودم – از همان ابتدای صحبت ها با آقای یاوری و ستوده گفتگو به پرس و پاسخ و انوع ادبیات کشیده شد تا به جاده پی چی های مسیر کوهستان گنو رسیدیم و هوا حسابی گرم بود به نسبت روزهای قبل-

با بودن / یاوری – ستوده- مصطفوی- یوسفلو- حق بیان – حبیبی فر-محمدپور- غریب زاد- غنی زاده – امیرآبادی – سهیلیان- یوسفی- شریفی- کشمیری

و روز شد صدای کوهستان   نشات کوهستان  

 

بعد از یک ساعت و نیم به ساختمان محیط زیست رسیدیم و قبل از حرکت به سمت مسیر اصلی دوستان از پازن ها و بز کوهی های که در منطقه حفاظت شده هستند دیدن کردن و در مسیر اصلی به سمت چشمه ی رمر حرکت کردیم 20 دقیقه بعد چشمه ی کم آب رمر و محل شب مانی- دوستان وقت زیادی داشتن برای گشت زدن در اطراف و تماشای دور نمای قله های گنو-

شام را همه گی با هم در کلبه ی روستایی رمر/ کوتوک/ با نشات آقای ستوده خوردیم و برای لذت بردن از آسمانی صاف و پر ستاره بیرون دور و نزدیک آتش گرد هم جمع شده و از هر دری گفتگو کردیم – اگر چه بیشترش حول ادبیات شعر و هنر گذشت- آشنایی با هم نوردای که دارای افکار ایده ایمان و اعتقاد متفاوتی دارند برایم جالب بود-

ساعت 11 برای خاب آماده می شدم که SMS هم نوردی که قرار بود مرا هم راهی کند رسید که 12 سر جاده می رسم بیا دنبالم – با هم راهی آقای یاوری سرپرست گروه و آقای ستوده به سمت جاده برای آوردنش رفتیم و برگشتیم به ماند که چه حرف ها به زده شد و تا سبح دم نه زد-

ساعت 6 به سمت دره جرکت کردیم و یک ساعت نیم بعد به سنگ قرار رسیدیم و نیم ساعت وقت برای صبحانه خوردن و حرکت به سمت بالا- هوا کاملن آفتابی و گرم بود و دوستان با پاهای خوبی در مسیر صعود می کردند پر از انرژی و هما هنگی-

به گردنه می رسیم که پوشش گیاهی شمالی آن متفاوت از جنوبی است و از آن جا تکه تکه های برف جا مانده از بارش هفته قبل باقی بود و برای آنها عجیب بود دیدن برف در ارتفاعات بندر عباس و هر چه جلو تر می رفتیم بیشتر می شد و دیدنی تر و هوا سرد تر با بادی که تند و تند تر شده بود-

حالا در مسیر دست به سنگ های شیب قبل از قله هستیم و نیم ساعت تا قله باقی است و دوستان به هیجان آمده اند از دیدن دور دست ها و طبیعت متفاوت گنو-

دست در دست هم دیگر به سمت قله می روند و می خانند ای ایران ای مرز پر گوهر ... –

خیلی از اعتقادات و پایبندی ها و ایمان های وجود دارد که تا از نزدیک برخورد نه داشته باشی نمی توانی درک و دریافتی داشته باشی و همه ی داشتن ها برای کسانی که دارا و سرشار آن دارایی هستند خوب و داشتنی است-

داشتن چیزهای که مسیر می دهد راه برنده است و از سطح ارتفاع می دهد –

مسیر رفت را برمی گردیم و من همه اش به وطن به جنگ به نوع برخورد ها و به گذاشتن جان بر سر همان داشتن ها ذهن می چرخانم تا گفتگوی من و آقای ستوده بر سر شکل گیری کوه ها نوع سنگ ها شروع می شود که علم و آگاهی او خیلی خوب بود و در مورد خیلی چیزهای دیگر هم –

حسابی گرسنه ام و ناهار را در محل کمپ رمر می خوریم و 5 عسر می نی بوس ایستاده را سوار می شویم به سمت آبگرم گنو –

21:30 شب می رسیم بندر عباس و دوستان را ترک می کنیم- صعود ها هیچ شبیه  هم نیستند در هر چند باره ی یک مسیر به تکرار نمی افتند در جواب نفری که می پرسد خسته نمی شه از این تکرار مسیر گنو همه اش گنو !؟

داشتن و بودن انسان های که سطح گرفته اند با رهایی شکل های بیرونی هر نفر از نفر راتشکیل می دهد که همه چیز اش خوب می شود و دم می زنی آی خوب همه چیز -

عکس هایش به ماند تا به دست ما برسد کند -


صعود به گنو به روایت تصویر

http://neshate-koohestan.blogfa.com/category/83

گزارش صعود خط الراس قله کلون بستک به قله سرکچال


گزارش صعود خط الراس قله کلون بستک به قله سرکچال

سه شنبه 8 مرداد 92  قله کلون بستک را صعود کردیم ( این هم گزارش اون برنامه )

تو همون برنامه قرار شد در هفته جاری ، خط الراس قله کلون بستک تا قله سرکچال را هم طی کنیم ، این شد که در 11 مرداد 92 این برنامه را هم اجرا کردیم . گزارش و تصاویری از این برنامه تقدیم حضور شما بزرگواران می گردد ، تعدادی از همنوردان نیز در برنامه در کنارشون بودیم که بدینوسیله ضمن تبریک صعود به این عزیزان امیدوارم هستم همواره شاد و با نشاط باشید . قرار صعود خط الراس بین من و رضا محمودی بود ولی ، امروز با دوستان عزیز دیگر همراه شدیم بسیار از این بابت خوشحالیم . به خصوص از حضور جناب آقای مرتضوی که زحمت وسیله نقلیه را هم کشید بسیار سپاسگزارم

گزارش مختصر :

ساعت 5:40 صبح در تقاطع بزرگراه باقری و فرجام من و آقا حبیب به هاشم آقا و آقا رضا پیوستیم ، به سمت سه راه لشگرک ، بهجت نیز خود را به محل رسانده بود ،  جمع 6 نفری با یک پژو استیشن به سمت گردنه دیزین حرکت کردیم .

ساعت 6:54 در محل دره تل تنگه جهت برداشتن آب توقف کردیم و در ساعت 7:15 صبح در محل دکل مخابرات در گردنه دیزین بودیم . پس از ده دقیقه به راه افتادیم ، در ابتدای مسیر چادرهای گروه آلمانی را دیدیم که شب مانی داشتند و لیدر گروه آقای سیرایی بود . خوش و بشی البته آهسته چون تیم شان در خواب بود داشتیم و به سمت قله کلون بستک براه افتادیم .

پس از یک ساعت و 45 دقیقه به قله کلون بستک رسیدیم ، در آنجا تصمیم گرفتیم که من و رضا خط الراس قله کلون بستک به قله سرکچال را طی کنیم و دوستان پس از استراحت روی قله کلون بستک به سمت گردنه دیزین بازگردند .

من و آقا رضا ساعت 10:20 صبح قله کلون بستک را ترک کرده و به سمت قله سرکچال حرکت کردیم ، پس از سه ساعت به قله سرکچال یک رسیدیم و حدود 40 دقیقه در قله استراحت نموده و قله سرکچال را در امتداد یال منتهی به جانپناه لجنی به پاییین آمدیم ، به جانپناه نرفتم و قبل از رسیدن به جانپناه به سمت غرب و برای رسیدن به شمشک براه افتادیم و با توقف ها بین مسیر سه ساعت طول کشید تا به شمشک برسیم و از آنجا توسط مینی بوس کوهنوردان ارامنه به تهران آمدیم .

گزارش تصویری :

از راست : خودم ، آقای مرتضوی ، رضا محمودی ، بهجت ابراهیم زاده ، هاشم امیرآبادی ، حبیب حاتمی



دوستانی که به صورت مستقل در حال صعود کلون بستک بودند و از دور برای یکی از نفرات حدس های می زندند که خانم است یا آقا بهانه ایی شد تا کپ و گفتی با آنها داشته باشیم و عکسی به یادگار بگیریم .


بدون شرح

خداوند را برای صعود دوم کلون بستک در یک هفته شکرگزاری کردیم و سجده شکر به جای آوردم



خدایا از اینکه تندرستی عطا کردی سپاسگزارم

اینبار هاشم جان در قاب قله کلون بستک قرار گرفت



گروه 8 نفره دوستان ارامنه نیز قصد صعود خط الراس قله کلون بستک به سرکچال را داشتند


خط الراس قله کلون بستک به قله سرکچال


حوضچه آبی در قسمت شمالی خط الراس


مسیرهای با شیب تند در ابتدای مسیر

هوایی عالی برای یک صعود زیبا



مسیرهایی که سنگلاخی اند و باید طی شوند


همنورد همراه ام


مسیری زیبا به زیبایی کوهستان


سنگ چینی برای یک جانپناه اصطراری ، این جانپناه در زمستان یک نعمت است ، اینجا تقریبا نیمه خط الراسی قله کلون بستک به قله سرکچال می باشد .


قله سرکچال یک ، و ارتفاع از روی جی پی اس ما


می رسیم


خسته نباشید

من و آقای محمود در این برنامه

این دو قله هم سرکچال 2 و 3 هستند که ما بدلیل کمبود وقت صعود نمی کنیم

مسیر بازگشت ، از روی یال  منتهی به جانپناه لجنی


جانپناه لجنی



برخی از گیاهان منطقه













عنوان این عکس را خودتان انتخاب کنید



شمشک شهری ویلایی



آسمان زیبا


شاد و با نشاط باشید

تصاویر زیادی از این برنامه گرفتم ، فکر کنم همین تعداد برای نشان دادن مسیر زیبایی که از گردنه دیزین شروع شد ، قله کلون بستک صعود شد و در ادامه از طریق خط الراس قله کلون بستک به قله سرکچال رفته و از مسیر جانپناه لجنی در شمشک برنامه پایان یافت برایتان جالب بوده باشد .

گزارش صعود به قله کلون بستک

سه شنبه 8 مرداد 92 صعود به قله 4150 متری کلون بستک

گزارش صعود به قله کلون بستک

کلون بستک را همراه با وزش باد سرد صعود کردیم

تاریخ صعود : سه شنبه 8 مرداد 92

نفرات : رضا محمودی - پرویز ستوده شایق

مقصد : قله 4150 متری کلون بستک ( برخی منابع 4200 متر گفته اند )

در ایام ماه مبارک رمضان و با زبان روزه همراه شدم با آقای محمودی به قصد صعود قله کلون بستک ، هدف ما صعود و بازگشت قبل از ظهر به تهران بود ،تا روزه خود را هم داشته باشیم ، بر همین اساس صبح کمی زود حرکت کردیم ، ساعت 4:50 صبح من در تقاطع اتوبان باقری و خیابان فرجام در شرق تهران به رضا ملحق شدم ، یکی از دوستان از حضور در برنامه انصراف داد . وسیله نقلیه خودرو سواری رضا بود .

حرکت ما تا انتهای اتوبان باقری ( به سمت شمال ) ، ورود به اتوبان بابایی ( به سمت شرق ) ، خیابان استخر ( به سمت شمال ) ، جاده لشگرک ، فشم ، میگون ، شمشک به سمت دیزین ، گردنه دیزین ( محل پارک خودرو )

تصاویر و توضیحات مربوطه به عنوان گزارش این صعود تقدیم شما بزرگواران می گردد . 

ساعت 6 صبح در کنار دکل و محل پارک خودرو ، وقتی دوربین روی تایمر تنظیم بشه ما هم به گوشه تصویر راننده می شیم

  بعدش دوربین را تنظیم کردیم بهتر شد ،باورمان نمی شد که باد سرد صبحگاهی نزدیک بود کار دستمان بدهد بطوریکه دست های من از سرما می لرزید و نداشتن پوشاک مناسب نگرانی های اندکی را ایجاد کرد ، البته در کوله پوشاک داشتیم ، ولی ما از تهران با حدود 42 درجه ، آمده بودیم و انتظار چنین باد سردی کمی بعید بود ولی این از همان نوعی قاعده هایی است که همواره باید مجهز به کوهستان قدم بگذاریم ...

این هم دکل و فضای مقابل آن که محوطه بزرگی تسطیح شده و جای پارک خودروهای زیادی می باشد ، از گردنه تا اینجا که حدود 5 الی 6 دقیقه بیشتر با ماشین طول نمی کشد یک جاده خاکی خوب وجود دارد ، و هر نوع ماشینی می تواند تردد کند .

خورشید در حال گسترش شعاع های امیدبخش خود را از پشت کوه ها به اطراف بود ،



بعد از تنظیم جی پی اس و گرفتن چند عکس راه خود را در ساعت 6:20 صبح به سمت قله کلون بستک آغاز کردیم . دور نمایی تصویری از دکل ، ایستگاه راهداری گردنه دیزین و در دور دست قله سی چال که در ابتدای مسیر با نگاه به عقب گرفته شده است . وجود ابرها در آسمان نوید خوبی بود که گرمای زیادی نداشته باشیم و البته تجمع آنها نیز می توانست احتمال وقوع رعد و برق را افزایش دهد که چنین نشد


نگاه ما به قله زیبا و مرتفع کلون بستک دوخته شده است

شمشک و دربند سر و نیز پست اسکی مربوط به آنها که زمستان ها جولانگاه اسکی و اسکی بازان است ، بدون برف در جنوب شرقی مسیر حرکتی ماند دیده می شود و در دور دست قله آبک نیز خود نمایی می کند



و از کنار دوستانی در مسیر عبور می کنیم که بعدا در قله متوجه می شویم تعدادی شان از ورزشگاه شهید کشوری آمده اند و آن دوست ما که جا مانده بود( عیاس مهرآمین )  نیز به نوعی دوست مشترک بود .


مسیر صعود در بخش هایی گرده ایی و در اثر وجود سنگ های خرد شده  لغزنده است ، با احتیاط به سمت قله کلون بستک گام بر می داریم

و  به قله 4152 متری کلون بستک می رسیم ( با عدد جی پی اس خودمان )

خدا را شکر می کنیم

و دست در دست هم لحظاتی را در بلندای قله کلون بستک می ایستیم ، نبشی قله را هم برای جلوگیری از شبهات فرشید در کنار مان داریم . البته چراشو نمی دونم ولی به یاد فرشید و بسیار از دوستان بودیم . البته قابل ذکر است که فرشید و دوستانش در هفته گذشته مسیر خط الراس کلون بستک تا سرکچال را طی کرده اند .

دوستان ورزشگاه شهید کشوری هم به قله می رسند تا با آنها نیز عکسی به یادگار بگیریم ، این دوستان قصد ادامه مسیر خط الراس تا قله سرکچال را دارند که پس از توقفی کوتاه در قله آنها مسیر خط الراس را در پیش می گیرند . قرار شد یکی از همنوردان اسامی این عزیزان را در بخش نظرات برایم ارسال کنند .

به بهانه هم کوله ایی ( کوله نیکو ) ، نگاهی به ارتفاعات دور دست در غرب داریم که مه غلیظ سطح پایین منطقه علم کوه به وضوح قابل مشاهده است . در گوشه راست و بالای تصویر

و باری دیگر در قاب قله کلون بستک جایی می گیرم ، تا خدا را برای تمام نعمت هایش به خصوص سلامتی شکر گزار باشم .



رضا هم تو قاب جا نمی شد ولی آرزو داشت به بشود

و همنوردی از گروه 8 نفره ورزشگاه شهید کشوری تهران


از یال شمال غربی کلون بستک فاصله می گیرم تا قله فرعی کنار آن را از نزدیک ببینم ، در این فاصله آقای جلالی ( همنورد آمادگی لنین که هر دو از برنامه جا ماندیم ) و دوست شون نیز به قله کلون بستک رسیدند و من از فاصله دورتر عکسی از آنها روی قله کلون بستک می گیرم

بازهم دورتر می شوم

نمایی از خط الراس قله کلون بستک به قله سرکچال


و دورنمایی از قله آزاد کوه در امتداد شمالی قله کلون بستک


قله روی یال غربی کلون بستک با ارتفاع 4130 متر


لکه های برف در جبهه شمالی کلون بستک به  صورت پراکنده دیده می شود


در کنار آقای جلالی و آقای دکتر .... دوست شون


از علاقمندان و خوانندگان نشاط کوهستان ، در قله کلون بستک ، که خودشون و دوست شون لطف زیادی به بنده داشتند ، از هر دو عزیز تشکر می کنم ، امیدوارم این بستر مجازی پلی باشد برای دوستی های واقعی


دوستانی از گروه کوهنوردی طلوع که هنگام بازگشت به آنها خدا قوت گفتیم .


قله کلون بستک را با تمام زیبایی هایش ترک می کنیم و به امید روزی دیگر که به دیدارش بیاییم


قاب خاطره ها در قله کلون بستک ،
 سرگذشت کوه رفتن های ما جز قرار گرفتن در قاب خاطره ها نیست ،
ای کوه ها از اینکه اجازه می دهید تا در قاب خاطره های شما جایی داشته باشیم سپاسگزاریم
.
قبل از اینکه درقاب انتهای زندگی قرار بگیرم بکوشیم تا زندگی را در قاب خاطره ها ببینیم و آرامش پیدا کنیم 

تشکر از توجه شما ....

شاد و البته با نشاط باشید

آهار به شکر آب با طعم آلبالو و گیلاس

جمعه 4 مرداد 92

هوا در تهران به شدت گرم شده است ، نسیم خنک را باید در کنار آبشارها ، رودها و کوهستان ها جستجو کرد ، مسیر مهر و  صفای دل را در میان دوستان باید گشت و کوهستان آن احساس پاک را برای همنوردان القا می کند تا زندگی را با امید ادامه دهند . برنامه ایی که به اهتمام دکتر ماندگار و در کنار ایشان برگزار شد ،

نفرات : دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، بهجت ، حبیب ، هاشم آقا ، عباس ، بهرام ، و من

گفت : اینقدر کوهستان نرو می میری

گفتم : اگر نرم هم می میرم

گفت : اگه بری با درد می میری

گفتم : اگه نرم از درد می میرم

گفت : هوای کوهستان جلوی درد را نمی گیره

گفم : هوای شهر هم جلوی مرگ را نمی گیره

     این بهترین پیامکی بود که خانم ناظم به سلامتی کوهنوردان در ابتدای صبح و در داخل خودرو خوانده ، تا در هوای حاکم بر جامعه کوهنوردی ما برنامه ایی سبک را در منطقه شهرستان اوشان ، روستای آهار به شکر آب را داشته باشیم . هر چند بسیار از بحث هایمان در خصوص بزرگ مردان برودپیک دور می زد .

    این مسیر را در فصول مختلف آمده ایم ، در زمستان زمانی که تنها بود ، آمدیم تا تنها نباشد ، در فصل شکوفه های بهاری اش آمدیم تا زیبایی هایش را از نزدیک تماشا کنیم و در پاییز نقاشی رنگارنگ طبیعت را آفرین گفتیم و میان برگ های پهن شده در پیش پایمان گذر کردیم و حالا که اینجا هستیم تمام تلاش پاییز ،  زمستان و بهاری به ثمر نشسته است تا ، تابستان  شادی را در چهره کشاورزان بنشاند و درختانی که از زیادی بار سر خم کرده اند و تعدادی شان تاب تحمل بار سنگین را نداشته و شکسته اند .

دیدن برکت الهی ، در این منطقه خود بی اختیار زبان را برای شکر گوییی می گشاید .گزارش همراه با تصاویر از این برنامه تقدیم شما بزرگواران

روستای آهار شهرستان اوشان



وارد شدن به کوچه باغ های روستای آهار به سمت شکرآب


و دیدن آنچه که تحسین هر رهگذری را بر می انگیزد ، آنچه را که می بینید خوشه انگور نیست ، خوشه گیلاس است که به وفور در بالای درختان روستا دیده می شود


محصولات باغی دیگر نیز بر درختان جمع شده اند تا در زندگی ها شادی بخش باشد


از کنار کافه بابا نوری نیز گذر می کنیم ، تصوصر بابا نوری نقش بسته بر تابلوی ورودی  با چهره شاد و خندانش گویی کوهنوردان را همراهی می کرد


خوش و بشی با دوستان کوهستان ، از جمله روال برنامه های کوهنوردی است ، دیدن یاران در کوهستان تبسمی را بر لب خواهد نشاند که وصف ناپذیر است ، امید که این فرهنگ در تمام بخش های زندگی مان تسری یابد .


و امیدوارم این شادی های کوهستان همواره میهمان چهره زیبای شما باشد


دره ایی که باغ های گیلاس و آلبالو در آن قرار دارد پشت سر می گذارییم ، نگاهی به مسیر طی شده حس زیبایی را در اختیارمان می گذارد .


مدیر عزیز چقدر بهت بگم حواست به مسیر باشه ، اینقدر هم نمی خواد خبر دار بایستی ... راه تو برو


هاشم آقا و بهجت که یکی از آرارات برگشته و تیمی را به آرارات برده است ، ( گروه کوهنوردی اماوند کرمان ) و بهجت که یک تیم ژاپنی را به دماوند همراهی کرده است ، در کنار هم و در کنار گروه


دور نمایی از مسیر قله توچال به منطقه شکرآب


زندگی در اوج


و آبشار شکر آب که دور زده ایم و از مسیر توچال به شکرآب به سمت امامزاده می رویم


 چوب های خشکی که ثمره عمرشان را هدیه می دهند


طعم آلبالو


طعم گیلاس


در امامزاده


خسته نباشید


آقای شکرآبی در کنار آقای دکتر ماندگار ، از منطقه و وقایع آن می گوید


همکلامی با آقای شکرآبی ،  داستان لوله کشی آب شرب از مکان آبشار به داخل محوطه امامزاده و درست کردن مکانی به عنوان سردخانه آبی ، موضوعی بود که با او صحبت کردیم .... جامعه محلی همیشه منتظر توجه شماست ، اگر سفری دارید ، در برنامه ایی در کنار افراد محلی قرار می گیرید تلاش تان این باشد که پای صحبت آنان بنشینید ، مطمئن باشید که سخنان آنان شنیدنی خواهد بود .


تابلو امامزاده و اطلاعات مربوط به آن بزرگواران


بقعه


بازگشت


طبیعت


در انتهای مسیر


و روستای آهار هم صاحب گیت ورودی شده تا برای ورود خودرو هزینه پرداخت بشه


و راننده جدید و خوب مون آقای انوش


پیام دهیاری آهار

این تصاویر و گزارش مختصر را قرار دادم تا شما هم اگر فرصت داشتید برای یک برنامه سبک از این مسیر استفاده نمایید . مطمئن هستم شما زیبایی های زیادی را خواهید دید .


پ ن :

- تشکر از آقای دکتر ماندگار بابت حمایت برنامه و تشکر از خانم ناظم برای تمام مهربانی هایش

- برای صعود موفقیت آمیز قله مونبلان فرانسه برای دوستان خوبمان آرزوی موفقیت داریم .

- برای رفتن به روستای آهار : تهران ، بزرگراه بابایی ، خیابان استخر ( به سمت شمال ) ، لشگرک ، به سمت فشم ، شهرستان اوشان ، روستای آهار ( محل پارک خودرو )

گزارش برنامه در نشاط کوهستان

صعود شبانه به توچال

     پنجشنبه 20 تیر 92 ، قرار ما پارکینگ ولنجک برای صعود به قله توچال بود ، ترافیک شبانگاهی خیابان ولنجک باعث شد با یک ساعت و نیم تاخیر برنامه را آغاز کنیم . در ابتدای مسیر نور چراغ برق تا ایستگاه 2 راه را برایمان روشن کرده بود ، تعجب کردیم خیل جمعیتی که تا ساعت 2 صبح روز جمعه 21 تیر 92  هنوز مشغول رفتن به ارتفاعات به خصوص ایستگاه دوم ولنجک بودند . رفته رفته جماعت کمتر می شد ، تهران نورانی بود وانعکاس نور تهران ارتفاعات شمال تهران را روشن کرده بود ، بطوریکه می شد بدون هدلایت نیز صعود به توچال را ادامه داد .

     ساعت 0:30 صیح ، پارکینگ ولنجک ، مبداء حرکت از مسیر تله کابین توچال ، پارکینگ ولنجک از حضور ماشین ها در حال انفجار بود ، جمیعت بیشماری در نیمه شب حضور داشتند و صحنه بسیار زیبایی مردم به جای اینکه  بگیرند بخوابند آمده بودند قدم بزنند !!! ( از فرشید )، شادی هایی که در  گوشه گوشه پارکینگ به چشم دیده می شد ، ما در ترافیک جمعیت از مسیر جاده خاکی از مبداء پارکینگ به راه افتادیم  .



تهران در دل شب



....

تماشای شب تهران نورانی از ارتفاعات توچال بسیار زیباست

صعود شبانگاهی ویژگی های خاص خودش را دارد ، اجرای برنامه های شبانگاهی در ماه مبارک رمضان می تواند الگویی برای صعود به قلل و استفاده از طبیعت در این ایام  باشد ، برنامه هایی که در سکوت شب و در ورای شهرها می تواند شرایط خاص خودش را داشته باشد .
 مسیر ولنجک برای صعود به قله توچال یکی از مسیرهایی است که در دل شب به خوبی می توان از آن بهره گرفت . وجود جاده خاکی و مسیری مشخص تا قله توچال ، نور منعکس شده از شهر تهران و همینطور وجود  تله کابین برای بازگشت از خصوصیاتی است که می توان هم کوهنوردی مناسبی داشت و هم اینکه به موقع از قله بازگشت .

سپیده دم صبح روز جمعه 21 تیر 92 ایستگاه پنجم توچال


و صبحی که خود را در خنکای نسیم قله می یابیم


و قله توچال را رویت می کنیم


توچال همیشه زیباست ، با کوهنوردان و علاقمندانش
و بازگشت از قله

شاد و با نشاط باشید


نفرات :
دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، علی آقا ، حبیب ، مامان حسن و من



پ ن :
از آقای دکتر ماندگار بابت حضورشون و حمایت برنامه بی نهایت سپاسگزاریم

صعودی به یاد شهید علی رضالو

گزارش زیبا از صعود به قله علم کوه

از شما بزرگواران دعوت می کنم ، گزارش صعود به قله علم کوه را در وبلاگ صدای کوهستان توسط جناب آقای خسرو یوسفی سرپرست تیم در صدای کوهستان ببیند .

علم کوه بهشت کوهنوردی ایران

دوستانی که فرصت دیدن گزارش صعود علم کوه را نداشتند می توانند از طریق لینک های زیر تصاویر و گزارش این برنامه را ببینند . آرزو می کنم عکاسان هنرمند از این مناطق عکس تهیه کنند تا زیبایی های آن به عموم مردم نشان داده بشه ، هر چند دوربین من حرفه ایی نبود ولی طبیعت زیبای حصارچال و منطقه علم کوه زیبایی های خود را به رخ هر بیننده ای می کشید .


زمانبندی صعود به قله علم کوه و توصیه های لازم

   با توجه به دو گزارش های صعود به قله 4850 متری علم کوه که تاریخ 13 تیر 1392 انجام شده ، برخی از دوستان درخواست داشتند که زمانبندی صعود را نیز در اختیارشان قرار دهیم که زمانبندی که ارائه می شود مطابق آن ما صعود را انجام دادیم ، گروه ما سرعتی نبود و مطمئن هستم تمام شما بزرگوارانی که وارد منطقه می شوید می توانید در زمان های کوتاهتری مسیر را طی نمایید ولی برای برآوردی حدودی قابل استفاده خواهد بود . و در ادامه زمانبندی چند توصیه نیز ارائه شده است ، امیدوارم براتون مفید باشه


گزارش تصویری صعود به قله علم کوه -

اینجا ایران است ... حصارچال

زمانبندی صعود به قله علم کوه

 

صعود  :  3 ساعت تا محل شب مانی

              6 ساعت از محل شب مانی تا قله

بازگشت :   2 ساعت و 15 دقیقه از قله تا محل شب مانی

                  یک ساعت و نیم از محل شب مانی تا مبداء صعود

روز اول : چهارشنیه  12 تیر 92

 4:15  صبح دانشگاه علم و صنعت ایران – نارمک

5:30  صبح شهرک صدرا  ، منتهی الیه غرب تهران

6:00   صبح کرج

10:00  صبح مرزن آباد

11:05  صبح رودبارک

12:00  ظهر دو راهی نزدیک قرارگاه فدراسیون کوهنوردی در  ونداربن

13:15  حرکت از ونداربن باوانت نیسان

14:10  رسیدن به تنگه گلوک  مبداء صعود علم کوه از مسیر حصارچال

14:20  حرکت ازتنگه گلوک تقریبا بدون توقف در مسیر رودخانه

17:15  رسیدن به حصارچال  محل شب مانی

روز دوم : پنجشنبه 13 تیر 92

3:40 صبح بیدارباش

4:00 حرکت به سمت قله علم کوه

10:00  صبح رسیدن قله علم کوه

10:15 بازگشت از قله علم کوه

12:30 باز گشت به حصارچال محل شب مانی ، توقف دو ساعت

14:20 حرکت به سمت تنگ گلو  مبداء صعود

15:50 رسیدن به تنگ گلو

17:00 حرکت با وانت نیسان  به سمت رودبارک  

18:00  رودبارک و سوار شدن به مینی بوس ، حرکت به سمت کلاردشت و مرزن آباد

19:30  رسیدن مرزن آباد 30/19

روز سوم : جمعه 14 تیر 82

0:30 بامداد   رسیدن به کرج

1:45 شهرک صدرا در غرب تهران

3:30 دانشگاه علم و صنعت ایران ... آخرین نفر ( بنده )

 

توصیه های لازم  :

-   - در زمان بندی فوق وانت نیسان یک ساعت موقع رفت و یک ساعت موقع بازگشت برای سوار کردن افراد تاخیر داشت ، ضروری است قبل از برنامه این مسئله مورد توجه قرار گیرد .

-   - ریتم حرکتی آهسته بود و زمان برای افرادی که آمادگی بیشتری دارند کمتر نیز خواهد بود .

-   - شرایط آب و هوایی برای این برنامه بسیار عالی بود و لازم است دوستان قبل از عزیمت به منطقه از وضعیت آب و هوایی از طریق سایت های هواشناسی  مطلع شوند.

-  - در برخی از جاها در صبح یخ زده است ، توصیه می شود یک کلنگ کوهنوردی همراه داشته باشید

-  - در ابتدای مسیر دو مسیر وجود دارد یکی از دامنه قله مرجیکش و دیگری تقریبا از ارتفاعات نزدیک قله مرجیکش که روی یک یال هر دو مسیر یکی می شود ، کافی است از مسیر پاکوب استفاده شود . و اگر در مسیر باشید گم نخواهید شد .

-   -  موبایل در اکثر مسیر آنتن دهی ندارد . پس لازم است تمام هماهنگی ها قبل از حرکت انجام پذیرد .

- از تنگ گلو تا حصار چال قسمتی از مسیر دوتا می شود یکی سمت راست رودخانه ( شمالی ) و دیگری سمت چپ ( جنوبی ) مسیر جنوبی شیب کمتری دارد و سمت راست علاوه بر شیب زیاد بخش هایی احتمال سر خوردن ، توصیه می شود از سمت جنوبی رودخانه که حدود نیم ساعت بعد از حرکت استفاده نمایید .

-  -  عصر قبل از خوابیدن مسیر قله را بررسی کنید و توصیه می شود برای داشتن خواب راحت و کمتر شدن سردرد هم هوایی را در برنامه خودتان قرار دهید . نیم ساعت تا یک ارتفاعی بروید و حدود 20 دقیقه تا نیم ساعت در آن ارتفاع بمانید . هم هوایی با ماند در ارتفاع صورت می گیرد ...

اینجا ایران است ... حصارچال

اینجا ایران است ، منطقه حصار چال در مسیر صعود به قله علم کوه ، بهشت کوهنوردان و طبیعت دوستان

گزارش تصویری صعود به قله علم کوه -











عکس ها از : پرویز ستوده شایق

تصاویر صعود قله علم کوه - بخش پایانی

بخش اول گزارش صعود علم کوه را اینجا ببینید

   مقدمه این پست :
    در قسمت قبلی تصاویر از ونداربن تا حصال چال با توضیحاتی  تقدیم شما شد ، در این قسمت تصاویر از حصارچال تا قله  علم کوه  را که روز بعدی یعنی پنجشنبه 13 تیر ماه 1392 انجام شد تقدیم شما بزرگوارنمی گردد . تعداد زیادی از این تصاویر با موبایل گرفته شده و ممکن است کیفیت عکس های قبلی را نداشته باشد ولی جاذبه های مکان عکاسی به قدری زیباست که تمام نواقص عکاسی را می پوشاند ، با اینکه قبلا چندین بار صعودی به علم کوه داشتم ولی هر صعود ویژگی های خاص خودش را دارد و هیچگاه برای کوهنوردان مسیرهای کوهنوردی تکرار نخواهد شد . هر بار برای صعود باید از خداوند یاری بخواهی و از قله ایی که می خواهی صعود کن اذن ورود داشته باشی ، هز صعود شرایط خاص خودش را دارد و هیچ نسخه کاملی برای انجام صعود موفق وجود ندارد .
گاهی کوچکترین تغییر شرایط آب و هوایی ممکن است برنامه را تحت الشعاع قرار دهد و یا نداشتن یک وسیله ساده مثلاً یک هدلامپ در صعود شبانه ممکن است زمانبندی و در نتیجه کل برنامه را تحت تاثیر خود قرار دهد .
پس هر صعودی شرایط مستقل خودش را دارد . این بار علم کوه با گرمی و مهربانی از گروه ما استقبال کرد . تا مان نیز با درج تصاویری در نشاط کوهستان باعث انبساط خاطر شما باشیم.

مسیرحصال چال تا قله علم کوه :
از حصارچال تا قله از طریق دامنه قله مرجیکش یا از طریق صعود خود قله مرجیکش و یال منتهی به قله صورت می گیرد . مسیر در ابتدا با شیب نسبتا ملایمی شروع می شود ؛ مسیر کاملاً پاکوب و مشخص است و فقط اگر صبح زود حرکت را شروع کنید نیاز به هدلامپ و مسیر شناسی اولیه دارد .

تصاویر :
پس از یک شب مانی زیبا در کنار موسیقی آب ، صبح پس از مختصری صبحانه ساعت 4 صبح حرکت ما را آغاز کردیم ، قرص ماه چون در اواخر خودش قرار داشت نور زیادی جهت روشتایی مسیر در اختیارمان قرار نمی داد . این نکته را هم در صعودها توجه داشته باشید که در نیمه ماه های قمری شما می توانید به صورت کامل از نور ماه استفاده کنید و هر چه از این 15 ماه قمری به سمت ابتدا یا انتهای آن بروید نور ماه کم و کمتر می شود .
صبح صادق ، دیدن دماوند در افق های دور دست حس آشنایی را القاء می کند


حرکت برای صعود


در تابستان گرم تهران ، بودن در فضایی که سرما را با تمام وجود حس کنی ، رویای دست یافتنی است
منطقه یخچال های دامنه خرسان بزرگ و خرسان کوچک


خسته نباشی ، صعود علم کوه سختی خودش را دارد


دیدن بلندترین قله ایران از قله علم کوه حس قنشگی است


قله علم کوه


صعود به قله علم کوه گرامیداشت همکار عزیزمان شهید علی رضالو


در هوایی خوب قله علم کوه ، دومین قله مرتفع ایران اجازه صعود داد


خدایا شکرت، که توان صعود را در اختیارمان قرار دادی


منطقه علم چال و ارتفاعات میان چال از بلندای قله علم کوه


در ساعت 10 صبح به قله علم کوه رسیدیم  ، گروههای دیگری نیز به خصوص از کرمانشاه در قله بودند و در مسیر نیز گروههای زیادی جهت صعود اقدام کرده بودند . به خصوص از  جهاد سازندگی ، از استان مازندران و ....

تصاویری از بازگشت :

بخش هایی از مسیر وجود برف هایی که بازگشت را کمی راحتر نمود ، صبح این برف ها کاملا یخ زده بود و حتی چند جا بدلیل اینکه برف های کاملاً یخ زده بود و احتمال سقوط وجود داشت مسیر را با کمی تغییر ادامه دادیم .


در بازگشت نیز تابلو های زیبای طبیعت را که وجود ابر در آسمان آنرا قشنگ تر می نمود


خسته که باشی روی سنگ هم بهترین تخت خواب شما خواهد بود .....


خوب کوله و هر آنچه که تعلق خاطر دارد برای رسیدن به یک استراحت کوتاه کنار گذاشته می شود ، در محیط های شهر فراوان افرادی را می توان سراغ گرفت که خوابیدن راحت برایشان آرزو شده است ولی این ویژه گی زمانی که یک فعالیت سالم مانند کوهنوردی در کوهستان داشته باشیم به طور کامل در اختیارتان قرار می گیرد تا بتوانید از این موهبت الهی بهره مند شوید ، این عکس را هنگام بازگشت از یکی از کوهنوردان گرفتم و امیدوارم که بابت گرفتن این عکس رنجیده خاطر نشده باشند .


در بازگشت ما به آغوش مه و هوا با نشاط می رویم


وصف زیبایی ها با یک یا چند تصویر امکان پذیر نیست باید باشید و خودتان از نزدیک حس کنید


زیبایی ها هر جا که باشند دیده می شوند ، اگر چه روی سنگ های سخت رشد کرده باشند


یا اینکه در مسیر هر بیننده ایی را به تحسین وادارند


ساعت 16 روز پنجشنبه به تنگ گلو مبداء حرکت کوهنوردی بازمی گردیم ، این تابلو در انتهای یک جاده خاکی نصب شده که شما را ونداربن با وانت یا ماشین های کمک دار و در شرایطی که مینی بوس ریسک وارد شدن به جاده خاکی کمی ناهموار را بپذیرند می تواند تا اینجا بیاید .


اینجا تنگ گلو است


با پوشش گیاهی متراکم که معمولاً کمتر دیده می شود ، برای کسانی که وارد تنگ گلو می شوند اشتیاق صعود و رفتن به حصارچال و برای کسانی که از آنجا خارج می شود خستگی به قدری زیاد است که فرصت را برای استراحت و تجدید قوا صرف می کنند . برای این می گم که این منطقه زیبا کمتر دیده می شود .


یا عکس از گیاهان تنگ گلو


ساعت 17:30 با یک تاخیر یک ساعته وانت نیسان آمد تا بتوانیم یک ساعت را هم با ضربات شدید نیسان در جاده خاکی و تحمل کنیم .


خوب توقفی هم برای خرید پنیر از گوسفندسرای احسانی


و جایی دیگر خرید ماست چکیده و دوغ محلی


و پایان برنامه در ساعت 3:30 صبح روز جمعه 14 تیر 92 در نارمک تهران بود
امیدوارم از خواندن گزارش و دیدن تصاویر خوش تون آمده باشد
 


پ ن :
- زمان لازم برای رفتن از رودبارک تا تنگ گلو با وانت نیسان یا مینی بود حدود یک ساعت می باشد
- کرایه یک وانت نیسان از رودبارک یا ونداربن تا تنگ گلو ، مبداء حرکت کوهنوردی ، 75 هزارتومان می باشد
- زمان لازم از تنگ گلو تا حصارچال محل شب مانی حدود 3 تا 4 ساعت بستگی به سرعت حرکت دارد
- زمان لازم از حصارچال تا قله بین 5 الی 6 ساعت بسته به سرعت حرکت دارد .
- شب مانی در منطقه بدلیل سرما و باد منطقه ایی نیاز به تجهیزات شب مانی مناسب دارد
- حرکت برای صعود قله را صبح زود ( ساعت 3 یا 4 ) تا زمان  لازم برای رسیدن به قله و بازگشت  داشته باشید .
- زمان بازگشت از قله به حصار چال حدود 3 ساعت می باشد باز هم بستگی به حرکت تیم دارد ....

گزارش تصویری صعود به قله علم کوه -2

علم کوه یک منطقه رویایی برای کوهنوردی است ، زیباترین جایی که در فصل تابستان بتوان از آنجا بازدید کرد ، هر چند هر منطقه قشنگی خاص خودش را دارد ولی علم کوه چیز دیگری است ، بودن بسیاری از قلل بالای 4000 متر ، وجود یخچال های دائمی و زایش رودهای پر آب ، تجمع کوه هایی که هر یک به تنهایی اسطوره مقاومت و ایستادگی هستند .این منطقه را به یکی از بی بدیل ترین مناطق برای کوهنوردی تبدیل کرده است ، هر کسی حتی یک بار هم وارد این منطقه شده باشد زیبایی های آنرا به چشم خود خواهد دید .

روز چهارشنبه 12 تیر ماه 1392 در قالب یک تیم صعود کننده از طرف گروه کوهنوردی سازمان فضایی ایران به سمت کلاردشت حرکت کردیم . این برنامه در کارگروه فنی گروه کوهنوردی سازمان به عنوان یکی از برنامه های گروه طرح و به تصویب رسیده بود و برای اجرای آن تعداد 8 نفر انتخاب گردیدند .

نام گزاری برنامه : گرامیداشت زنده یاد شهید علی رضالو

نفرات : خسرو یوسفی ( سرپرست ) ، سیدحمید مصطفوی ، محمدکاطم نوروزی ، رضوان الله حق بیان ، رضا غنی زاده ، غلامرضا حبیبی فر ، مهدی امیرخانی ( میهمان از تبریز )  و من

مسیر دسترسی برای صعود به قله علم کوه : تهران ، جاده کرج به چالوس ، مرزن آباد ، کلاردشت ، رودبارک ، ونداربن

ساعت 4:15 صبح روز چهار شنبه 12 تیر 92 برنامه از شرق تهران ، دانشگاه علم و صنعت ایران آغاز شد و نفرات به ترتیب در پژوهشگاه ، اکباتان و شهرک صدرا تکمیل و به سمت جاده کرج-چالوس ، مرزن آباد و کلاردشت ادامه یافت . ساعت 13 از ونداربن شروع کردیم ، پل روی رودخانه خراب شده بود نتونستیم به قرارگاه فدراسیون برویم ، به دلیل سیلی بزرگی که چند وقت پیش در اینجا به وقوع پیوست هنوز جاده ها ، پل ها و تاسیسات به حال عادی خود بازنگشته است ، ما از کلاردشت  تا اینجا توانستیم با ماشین از بیاییم



این تابلویی است که مسیرهای مختلف علم کوه را نشان می دهد


و پلی روی رودخانه که خراب شده است و یک بیل مکانیکی برای ایجاد پل موقت تلاش می کند

از ونداربن تا تنگ گلو را با وانت نیسان طی کردیم



و دامدارانی که در کنار رودخانه به تولید لبنیات طبیعی مشغولند


مه و هوای با نشاط میهمان دائمی منطقه علم کوه است که وقتی وارد آن می شود ، گاهی خنکای قرار گرفتن در مه را هیچوقت فراموش نمی کنی ، زمانی که تابش مستقیم خورشید گرمای وجودتان را مشتعل کرده قرار گرفتن در مه غلیظ لذتی را به شما خواهد داد که بی اختیار خالق این آفرینش را شکرگذار خواهید شد .


نگاه به اطراف و قلل مرتفع که در مه پوشیده شده است ، شما را به رویای کوههای هیمالیا می برد


نفرات گروه در منطقه تنگ گلو  آغاز کوهنوردی و صعود قله علم کوه از مسیر حصارچال
از راست : غلامرضا حبیبی فر ، مهدی امیرجانی ، رضا غنی زاده ، من ، رضوان اله حق بیان ، خسرو یوسفی ، سیدحمید مصطفوی ، محمدکاظم نوروزی


تنگ گلو را پشت سر می گذاریم


از روی برفچال بزرگ عبور می کنیم


و از روی رودخانه های بزرگی که باید از عرض آن بگذری



و صعود گروه ، و من که حرکت این عزیزان را به تصویر می کشم


تا به زیبایی ها برسیم


 و مه غلیظ که بدرقه مان می کنند




دوستت دارم حصار چال منطقه زیبای ایران


حصارچال



مسیر حصارچال بهشت کوهنوردی ایران


گروه در حصارچال


صعود رویایی ، در منطقه ایی که قطعه ای از بهشت کوهنوردی ایران است


شب مانی در حصارچال


شام ، شامل برنج ؛ خوراک قارچ و لوبیا ، خورشت قرمه سبزی ، بعداً  خرد کردن نون توست و هرچی خوراکی دیگر که دم دست داشته باشید داخل ماهیتابه ریخته گرم می کنیم ، با این عمل کار معده را برای مخلوط کردن سبک می کنیم ... خوب گرسنه باشید خیلی به طعم و مزه و این جنگولک بازی ها فکر نخواهید کرد ، تنوع زمانی است که سیر باشید ، شکم گرسنه از سنگ نرم تر هرچه باشد با اشتیاق تمام میل می کند ... قبول ندارید!!


خواب رویایی در یک هوای سرد و البته با وزش باد نسبتاً شدید در حصار چال ، چادرها گاهی تا نیمه خم می شوند ولی قابل تحمل است ، چون عاشق کوهستانیم


همنشینی با زیبایی ، با دیدن این صحنه های زیبا زبان جز به تحسین گشوده نخواهد شد ، خدایا سپاسگزایم که فرصتی به ما دادی تا از نزدیک این همه زیبایی را یکجا ببینیم


محل قرار گیری کمپینگ ما در حصارچال ، شب را تا صبح گوش سپردن به موسیقی آب سعادت می خواهد که اینبار خداوند منان آنرا به گروه ما هدیه داد . سپاس فراوان برای تمام لحظاتی که در کوهستانیم


چادرگاه گروه کوهنوردی دیگر در منطقه حصال چال


غروب حصارچال


آقا مهدی میهمان گروه که از تبریز برای پیوستن به ما در این صعود آمده بود ،
 عزیزقارداشیم خوش گلیبسن


من و آقای یوسفی  که قصد هم هوایی در ارتفاعات اطراف داریم

عکس روی قله علم کوه 



در گزارش بعدی تصاویری از قله و بازگشت  تقدیم شما بزرگواران خواهدشد

گزارش صعود به قله علم کوه

با درود فراوان
روز چهارشنه 12 تیر 92  با گروه کوهنوردی سازمان فضایی ایران جهت صعود قله علم کوه به سمت کلاردشت و رودبارک راهی شده بودیم ، صعود روز پنجشنبه 13 تیر 92 در یک روز آفتابی و صاف از مسیر حصارچال انجام شد و به زودی گزارش آن تقدیم خواهد شد .
در حال آماده سازی عکس ها می باشم   ،


فعلا یک عکس از قله علم کوه تقدیم شما ، به پست بعدی سر بزنید

گزارش سیبان دره بهشتی در استان البرز

تاریخ اجرای برنامه : جمعه 7 تیر 1392

    روز جمعه همراه شدیم با دکتر ماندگار ، و همراهان به یکی از بکر ترین مناطق استان البرز که بی شک یکی از زیباترین دره هایی است که تاکنون سفری به آن داشته ام ، با تعداد از دوستان کرج در گروه کوهنوردی هامون کرج ، به خصوص آقای علی شالباف و همراهان شون به اتفاق سفری یک روزه در میان رودخانه که حجم زیاد آب داشت و حدود 3 ساعت مسیر از داخل رودخانه و در بخش های عمده آن از داخل آب عبور می کرد خاطره ایی خوش به جای گذاشت که ضمن تشکر از این عزیزان با گزارش تصویر زیر سعی خواهم کرد در خوشی های این روز شما را نیز سهیم نمایم . طبق معمول از آقای دکتر ماندگار به خاطر پشتیبانی برنامه بی نهایت سپاسگزاریم  .

معرفی روستای سیبان دره :

   سیبان دره یکی از روستاهای بکر و زیبا از توابع دهستان برغان بخش چندار می باشد . این منطقه در ۳۶ درجه شمالی و ۵۰ درجه شرقی در شمال شرقی شهرستان ساوجبلاغ واقع شده است منطقه سیبان دره منطقه ایست کوهستانی که دو رشته کوه با دیواره های صخره ای زیبا دو طرف شرق و غرب این منطقه را احاطه نموده است .
رودخانه ای چشمگیر در کف دره قرار دارد که پس از عبور از روستای ورده به رودخانه برغان منتهی می گردد . جاده مواصلاتی در دیواره غربی دره پس از عبور از پستی و بلندی های کوهستان با چشم انازی زیبا به روستا ختم می شود .
هنگامی که در طول مسیر جاده حرکت می کنیم شاهد آبشارهای زیبایی هستیم که از دل کوه بیرون آمده آنچنان که هربیننده ای محو زیبایی وطراوت آن می گردد. بافت روستای سیبان دره متشکل ازساختمان های قدیمی وسنتی می باشدکه در سراشیبیهای کوه ازمصالح طبیعی (خشت وسنگ)ساخته شده است.

چطور می شه به روستای سیبان دره رفت :

   روستای سیبان دره از توابع دهستان برغان بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ از استان البرز می باشد و راه منتهی به این روستا از اتوبان کرج قزوین خروجی کردان بوده که به جاده برغان متصل می گردد و درانتهای روستای جلنگدار و نرسیده  به روستای علاقبند سمت چپ جاده به طرف بالاست و این روستا در دامنه کوههای البرز قرار گرفته و دارای آب و هوای سرد خشک می باشد .و موقعیت جغرافیایی .از شمال به کوههای طالقات و از جنوب به روستای سرهه و از شرق به روستای سنج و وامکوه و از غرب به گلین رود.و  اغشت منتهی است .و فعالیت مردم روستا در امر کشاورزی دامداری می باشد و عمده محصولاتشان هم گردو .توت .آلبالو .است و جمعیت روستا بالغ بر 175 نفر می باشد


گزارش برنامه :

برنامه ساعت 5 صبح از تهران منطقه نارمک استارت خود ، ساعت 6 صبح در غرب تهران با سوار شدن دکتر ماندگار و تعدادی از دوستان به سمت کرج به راه افتادیم ، امروز یک روز خاص بود ، تولد حبیب حاتمی سرپرست و هماهنگ کننده تیم ، البته ایشان متولد 2 تیر بودند که با چند روز تاخیر و به خاطر هدایا جشن آنرا تا امروز به تاخیر انداخته بودم ، شاید جشن تولد صبحگاهی تا حالا کمتر دیده باشید ، تازه مکان این جشن هم براتون جالب خواهد بود که ساعت 6:45 صبح کجا جشن گرفتیم ... حدس بزنید


بخش اول گزارش : تولد حبیب

یک عدد کیک تولد که توسط خانم ناظم تهیه شده است ،



و هدایایی که به حبیب داده می شود


گلی تقدیم به حبیب
       البته دکتر ماندگار برخی از هدایای تهیه شده را به مزایده می گذارد .... جهت خنداندن دوستان ولی خودش بسیار خوشحال است و تمام تلاش ما نیز همین است که شادی های واقعی مان را حتی در صبحگاه برای لحظاتی به اشتراک بگذاریم و دکتر ماندگار از کسانی است که شادی را با هنرمندی تمام در اختیار اطرافیان قرار می دهد و ما بارهای خدای را به خاطر همراه داشتن دکتر ماندگار سپاسگزاریم .


نمونه هدایایی از نوع کوهنوردی که توسط خانم ناظم و دکتر ماندگار تهیه شده و روی سرامیک اجرا گردید ، و فوق العاده زییا و با ارزش بود

تزیین کیک و هدایا با گل های مقابل ساختمان ... خوب اینم یه جور صرفه جویی محسوب می شه


فکر می کنید اینجا کجا باشد


اول صبح در کنار اتوبان کرج قزوین زیر نم باران ، گرفتن جشن تولد ...



تابلو این تصویر گویان مکان جشن تولد می باشد ، خلاصه بارش باران باعث شد ، محل کیک خوران و اهداء جوایز را برای دقایقی به ورودی این مرکز منتقل کنیم ،


تا اینجا که تبریک تولد و پذیرایی با کیک و شیرین و البته چای در کنار اتوبان در هوای با نشاط صبحگاهی بود . اینم بساط چایی در کنار اتوبان ....


خوب جشن تولد بدون ارکستر و رقص چاقو که نمی شه ، از قرار دادن عکس اجرا کننده رقص چاقو معذوریم ، علی شالباف بود ولی به دلیل دریافت شاباش .... ریالی گفتم کلاً بی خیال رقص چاقو بشید ما هم بی خیال شدیم و عکس نوازنده رو باید می دیدید و البته در آن صبحگاه نواختن ساز دهنی از هر موسیقی گوش نواز تره


بخش دوم : به سمت روستای سیبان
برای رفتن به روستای سیبان ، از اتوبان کرج قزوین در منطقه کردان جدا شده ، به سمت کردان می رویم


از داخل کردان عبور می کنیم ، به سمت روستای برغان ، در یکی از دو راهی ها از جاده برغان جدا شده به سمت روستای سیبان می رویم .
پارچه نوشته ایی در روستای سیبان


و از روستای سیبان در امتداد رودخانه عبور می کنیم


نم باران صبحگاهی ، هوایی مفرح را در روستا ایجاد کرده است


و محصولات باغی که فراوان در مسیر دیده می شود


در خروجی روستای سیبان روی یک پل فلزی کوچکی عکس می گیرم و ادامه مسیر می دهیم


از میان باغات روستای سیبان عبور می کنیم ، سعی می کنیم به محصولات و درختان آسیب نرسانیم ، متاسفانه تعدادی از گردشگران و کسانی که به منطقه مراجعه می کنند ، مسئولانه سفر نمی کنند برای همین روستائیان دید خوبی نسبت به افراد گذری ندارند ، ما اطمینان خاطر دادیم که موارد حفاظت از باغهای ، کرت ها و ... را رعایت کنیم . ولی یادمان باشد که جامعه محلی حقی دارند که نباید نادیده گرفته شود .


و توقفی برای صرف صبحانه ، در هوای پاک کوهستان 


و حرکت مجدد ، این برنامه بیشتر حالت تفریحی به خود گرفته و افراد عجله زیادی برای حرکت ندارند و سعی می کنند بیشترین استفاده را از مناظر اطراف داشته باشند .


در مسیر رودخانه حرکت می کنیم ، ابتدا سعی می کنیم از عرض رودخانه عبور کنیم ولی این حالت چندان طول نمی کشد و مجبور کل مسیر را از داخل آب رودخانه که نسبتاً خنک هم می باشد عبور کنیم .


مشابه توضیح عکس بالا


مسیرهای جنگلی زیبایی که ما را در فضای جنگل های شمال قرار می دهد ، بکر و زیبا


سعی می کنیم از باغها فاصله بگیریم و قسمتی از مسیر را روی شیب های بالای باغ گذر می کنیم


ولی گریزی از آب بستر رودخانه نیست ، چون مسیر که ما انتخاب کردیم ، سیبان دره است


این ماجرای امروز ماست که بارها و بارها آنرا تکرار می کنیم


تا اینجای گزارش را داشته باشید ،در قسمت بعدی مسیر تا آبشار را تقدیم حضورتان خواهیم کرد ، آبشاری پر آب و با فشار زیاد که رفتن زیر آن  بسیار دشوار بود ولی خوب شیطنت برخی از دوستان باعث شد نه تنها از گودال های ایجاد شده بین مسیر بلکه آبشار انتهای مسیر نیز استفاده بهینه را داشته و تنی به آب بزنند ..


پ ن :

- تشکر ویژه از آقای دکتر ماندگار

- تشکر از دوستان هامون کرج برای همراهی و راهنمایی

برای رفتن به سیبان دره باید از مسیر تهران، بزرگراه تهران- کرج- قزوین، پل کردان، برغان، امین آباد، دوراهی ورده/ برغان، جاده ورده، خروجی سیبان دره و در انتها روستای سیبان دره عبور کرد. (تلفن تماس مخابرات/ دهیاری روستا: 099313805)


لالان ، بهشتی در کنار تهران

جمعه 24 خرداد  92  روستای لالان به چشمه تلخ آب و آبشار

برای رفتن به لالان :

از تهران ، بزرگراه بابایی به سمت شرق ، خیابان استخر به سمت شمال ، جاده لشگرک ، به سمت فشم ، بعد از میدان فشم به سمت شرق ،  روستای زایگان ، و 2 کیلومتر بعد به روستای لالان  می رسید .

زیبایی های روستای لالان در فصل بهار وصف ناپذیر است ، جایی که بوته های گلپر آن بیش از دو متر می شود و تو می توانی به راحتی از میان آن بگذری بدون اینکه دیده شوی ، فضای سرسبز و باغات مسیر به قدری چشم نوازند که فراموش می کنی مشکلات روزمره زندگی را و دل می سپاری به پاکی های طبیعت و نفسی به پاکی مولکوهای اکسیژن و طراوت آب ، گوش سپردن به نغمه های پرندگان و حشرات رنگارنگی که با گل ها نجوای مهر می نوازند .

کوچه باغ های لالان ، بر روی برخی ویلاهای مسیر گلهای معطر سلامت می کنند



و رودخانه موسیقی آب را تقدیم ات می کند


و کنار ویلاهایی که خود را در زیبایی های کوهستان جا داده اند


گذر از میان باغات و بوته های گلپر



آخرین پلاک دهیاری روستای لالان را پشت سر می گذاریم ، در مسیر دره لالان


از همان ابتدا محوی زیبایی ها و شگفتی های طبیعت می شویم


و هیچگاه نمی توانی ببینی و زبان به تحسین باز نکنی ، رنگ های رمز و راز زندگی را برایت حکایت می کنند


و زندگی در کنار قشنگ ترین زیبایی ها ، در درون نسترن های زیبا جریان داره


.....


و فرود حشرات را هم بر روی گل های گلپر به تماشا نشستیم ، شما هم حتما دقت کردید ....


و در این مسیر ناگذر از قسمت های مختلف رودخانه بگذری ، به عینه خواهی دید که میزان آب رودخانه در عصر موقع برگشت بیش صبح موقع رفت خواهد بود . در یک قسمت از مسیر پل تخته ایی توسط هیئت کوهنوردی شمال شرق نصب شده است ، البته یه غیر از این قسمت چند جایی دیگر باید کفش ها را از پای در آورید و به آب خنک رودخانه وارد شوید ، صندل یا کفش کتانی برای داخل آب داشته باشید که سنگ ها به کف پایتان آسیب نرساند .
لحظاتی را با زنبوری زیبا به احوالپرسی می گذرانیم ، از او می خواهم فیگوری مناسب برای عکس بگیرد ، ..


به تنگه لالان می رسیم


پل تخته ایی بر روی بخشی از رودخانه توسط هیئت کوهنوردی شمال شرق تهران نصب شده است


عبور از همان پل تخته ایی


و باز هم عبور از رودخانه و پوشیدن کفش و حرکتی در امتداد جریان آب


مناظر پیش روی ما


آب فراوان و چشمه های بسیار و آبشارهایی که می توانی در این فصل شاهد جریان آن باشی در دل برف


و انباشتی از برف که دره های را پر کرده است و می توانی قدم بر روی برف لحظاتی را در خنکای دره لذت ببری


و آلاله ها که در مسیر چشمه و بخش های زیادی را به زیبایی در تابلوی نقاشی ، نقش برجسته ایی شده اند


....


چشمه تلخ آب


آبشار ،


در کنار آبشار ، اقای تالانچی و من


و آسمان و کوه های امتداد قله خلنو


پل های برفی


بازگشت ، برنامه امروز ما تا بالا آبشار بود ، البته بنده تا ارتفاعات قله برج رفتم ولی به دلیل کمبود وقت صعود به قله نداشتم ، امیدوارم در برنامه ایی دیگر و کمی زودتر حرکت و به سمت قله هم برویم ....


و پرنده ایی که در مسیر موفق شدم با دوربین معمولی از آن عکس بگیرم



نمایی نزدیک تر


تشکر از پرنده زیبا که اجازه داد از او عکس بگیرم


گروه کوچک ما در برنامه امروز مان
جناب آقای تالابچی به همراه دخترشان و خانم سالار ومن


آخرین عکس از مسیر بازگشت ، یک روز بسیار به یاد ماندنی


پ ن :
و بسیار عکس ها از مناظر طبیعی که دیده نشدند ولی تمام اینها برای این است که برنامه ریزی کنید و به این مناطق سفری کوتاه و یک روزه داشته باشید ، بی شک چشمان شما زیبایی بسیاری را خواهد دید که ما فرصت دیده آنها را نداشتیم ، شادی و نشاط ، سلامتی و تندرستی تان را آرزومندم ... با نشاط کوهستان باشید

سواد کوه : جنگل پیمایی روستای اِساس ( Esas ) تا روستای پاشاکلا

گزارش برنامه جمعه 10 خرداد 92
عنوان برنامه : جنگل پیمایی از روستای اِساس در سواد کوه تا روستای پاشاکلا
آدرس روستای اِساس : سواد کوه ، در شش کیلومتر شمال پل سفید روستای  اِساس

نفرات : دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، خانم دکتر حدادی ، علی آقا ، ملیحه ، عباس آقا مهرامین ، رویا ، بهجت ، سهیلا ، بیژن ، حبیب حاتمی ، رضا محمودی ، هاشم امیرآبادی و پسرش محمد ، من ، امیرصادق ( پسرم ) ، زهرا ( همسرم ) ،


مقدمه
  با یک روز تاخیر تقدیم خوانندگان گرامی خواهد شد ، عجب اوضایی شده دوستان ایمیل زدند ، اس ام اس دادند و کامنت گذاشتند که منظر گزارش بودیم ، چی شد ؟ چقدر خوبه آدم دوستانی داشته باشه که نگران شون باشه ، البته نه اینکه کاری کنیم تا دوستان نگران بشن بلکه در شرایط عادی هم فکر کردن به دوستان مهربان بشه برامون عادت ...
دوستی های ماندگار همواره ماندگار خواهد ماند .
همراه شدیم به همراه دکتر ماندگار  ،و دوستان کوهنوردی سوادکوه تا یک روز خوش را در کنار هم رقم بزنیم ، مسیری را بپیمایم که زیبایی های طبیعت چنگلی را به رخ کشیده است ، در کنار رودخانه ایی که جریان زندگی را می سازد .

ساعت 4:30 از شرق تهران و ساعت 5:00 از غرب تهران و ما در ساعت 6:0 در جاجرود ملحق شدیم به دوستان و به سمت جاده فیروز کوه و امتداد آن تا سواد کوه یکدستگاه مینی بوس با 17 نفر و آقای قیاسی راننده حرکت کرد . قرار بعدی ما رستوران چاپارخانه همان جای قبلی حرکت به سمت قله ارفع کوه بود .

وجه تسمیه سواد کوه :

 
روستای اِساس :

. . به سواد كوه كه وارد شدي از تهران يا قائمشهر ، به شهر پل سفيد ميرسي از اولين شخص كه بپرسي روستاي اساس كجاست ؟ روبه شهر مي ايستد و با انگشت اشاره سمتِ چپِ ارتفاع پشت شهر را نشان ات مي دهد ، و مي گويد : اون دكل را كه ميبيني ؟ پشت آن روستاي اساس است . و وقتي پرسيدي تا آنجا چقدر راه است ؟ مي گويد : فكر مي كنم ۶ يا ۷ كيلومتر . 

         از ابتداي ورود به جاده اساس وارد شيبي نسبتا تندي مي شوي كه پس از طي مارپيچ هايي تپه اي وارد مسير جنگلي مي شوي كه درختان آن دست در دست هم داده اند و تونلِ زيباي طبيعت را براي گراميداشت حضور شما بزرگواران و عاشقان طبیعت خلق كرده اند .

         وقتي به بالاترين نقطه مسیر رسيدي به آنجا ميگويند ٫٫سي٬٬ و یا ٫٫گت سی ٬٬ پس از آن بسمت پایین میروی و ناگهان خود را در وسط محل میبینی و نگاهت به سمت چپ کشیده می شود و تو را بسمت خودش جذب می کند ، بله سر چشمه آبي گوارا  كه اهالي به آن مي گويند ٫٫ چشمه سر ٬٬ دقایقی در کنار آن می نشینیم ،عکسی به یادگار می گیریم و پس از نوشیدن آب و برداشتن کمی از آن برای استفاده در مسیر می گذریم ، و ۱۰ متري نرفته خود را در ٫٫ تكه پيش ٬٬ ميابيم ، منظور همان حسينيه محل كه در مقابل تو واقع شده است  كه بايد بايستي و بي شك نگاهت بسمت راست كشيده مي شود كه ٫٫ مش رحمت ٬٬ به تو خيره شده است بنابراين بايد گام پيش نهي و جواب سلامش را بدهي و از او راهنمايي دنباله مسير را بگيري ، البته حتم دارم از دكان او خريدي هم خواهي كرد البته پس از اينكه فراوان خنديده اي .

        حتم دارم  قبل از ادامه مسير ٫٫ چشمه سر ٬٬ يادت نمي رود .  

روستای اساس دارای اماکنی است که با باورهای ديني ما گره خورده است و از این رو مورد توجه مردم منطقه و استان و حتی کشور است . در ذيل به اين اماكن مي پردازيم .

۱ - تکیه (حسینیه ) اساس :  که معجزات و شفا مریض هایی در آن اتفاق افتاده است .

۲ - ولوروار سید :  که به  ٫٫ سید سر ٫٫  هم معروف است که بر اساس روایت ها سیدی به نام سید تاج الدین در آن تدفین می باشد .  ولوروار سید در ۱۰ كيلومتري روستا و دقيقا در كنار رودخانه تلار واقع شده است . در اين محل يك ساختمان با ۳واحد اتاق قراردارد كه يكي به متراژ ۱۸ مترمربع قابل استفاده براي اسكان مي باشد ، ضمنا امكانات خواب و وسايل تهيه غذا نيز در محل موجود مي باشد .از اين امكانات علاوه بر زائران طبيعت گردان هم استفاده مي كنند .

 ۳ - خوزین سید :   خوزین سیددر ۳ كيلومتري روستا واقع شده است . در اين محل يك ساختمان با ۳واحد اتاق قراردارد كه يكي به متراژ ۱۵مترمربع قابل استفاده براي اسكان مي باشد ، ضمنا امكانات خواب و وسايل تهيه غذا نيز در محل موجود مي باشد .از اين امكانات علاوه بر زائران طبيعت گردان هم استفاده مي كنند .

۴ - امامزاده سر :   که همان قبرستان روستا است و به دلایل مختلف مورد توجه و در روزهای عاشورا محل تجمع دسته عزاداران عاشورا می باشد .  ( روستای اساس )



گزارش تصویری برنامه :
از اینجا شروع کردیم ، رستوران چاپارخانه سواد کوه


این منظره مقابل رستوران چاپارخانه سوادکوه می باشد


ما خانوادگی در خدمت دکتر ماندگار و همراه ایشان در این برنامه


محل قرار با دوستان سواد کوه هم همیجا بود


صبحانه را کمی با تاخیر در همین رستوران صرف نمودیم ،




از سواد کوه دور می شویم


به روستای اِساس می رسیم


ورودی روستای چشمه ایی با آب گوارا را می بینیم ، دوستان تعریف می کردند هنوز هم برخی از اهالی برای شستن ظروف و البسه طبق عادت دیرین به سر این چشمه می آیند .
آقای امید محمودی تعاریف بسیار تامل بر انگیزی راجع به این روستا داشتند ، یکی از آنها همکاری اهالی در هنگام ساخت خانه به خصوص خانه های چوبی است ، که صاحبخانه و اهالی با کوبیدن تبر بر چوب هایی که باید برای ساخت خانه استفاده شود اهالی را خبر  می کند و همگی در ساخت خانه به او کمک می کنندو این کمک برای دیگری در وقتی دیگر صورت می گیرد  .  چقدر قشنگه فرهنگ ها باهم زیستن و برای هم زیستن ، ای کاش قصه این چشم آب را هم می پرسیدم که داستان آنرا برای عزیزان علاقمند تعریف نمایند .


بالاخره موفق شدم یک عکس دسته جمعی از دوستان کوهنورد سواد کوه ( 19 نفر ) و گروه ما ( 17 نفر ) را یک جا داشته باشم ، آنهم سر چشمه روستای اِساس


خوب دکتر ماندگار هم ما را شرمنده کرد و عکسی با دوربین من گرفت


از روستای اِساس خارج شدیم


دوستان کوهنورد سواد کوه راهنمای برنامه بودند


وارد بهشت جنگلی طبیعت شدیم


حضور آقای دکتر ماندگار و خانم ناظم امیدواری فراوانی در اجرای برنامه را به همراه داشت


و حضور خانم دکتر حدادی که برای اولین بار افتخار حضور در برنامه را دادند ، البته ناگفته نماند که سر و صورت خانم دکتر برای جلوگیری از تابش نور خورشید پوشیده شده بود ،

دوستان سواد کوه که حسابی عکس های زیبا از برنامه تهیه کردند ، از تمام این عزیزان تشکر می کنیم .


و موضوعاتی برای عکاسی



چگونه می شود دید و لذت نبرد



هر چه بیشتر در عمق جنگل فرو می روی زیبایی بیشتری در پیش روی شما قرار می گیرد



درختان انجیلی ، از گیاهان اندومیک ایران را می توان به وفور در مسیرهای جنگلی مشاهده کرد


تنه درختانی که منبع غذایی قارچ های جنگلی است ، در جنگل چرخه زندگی در جریان است


امتداد این همزیستی به زندگی طراوت و شادابی می بخشد


ما وارد محیط زیست حیوانات و گیاهان جنگلی شدیم ، باید به آنها احترام بگذاریم ، این خرچنگ کوچولو هم از فرصت کوتاه استفاده کرده و روی کلاه من رفته است ، با احترام او را به محل زندگی خود باز می گردانیم

آخر مسیر به آبشاری ختم می شد که کمی با آبشارهای دیگر متفاوت باشد ، این آبشار دارای رسوبات آهکی ( کربنات کلسیم ) مانند جرم تشکیل شده در داخل سماور یا کتری می باشد . وقتی به آن دست می زنی ریزش دارد ولی همواره در حال رسوب گذاری است . مانند چشمه های رسوب گذاری می کنند ، در اینجا این پدیده علارغم اینکه آبشار از ارتفاع بالا فرو می ریزد نادر است ، حتماً این رسوب گذاری زمانی صورت می گیرد که جریان آب کم باشد .


امیرصادق ( پسرم )در کنار آبشار


نمایی از انتهای پایین آبشار

سلام بر خزه های جنگلی


از کنار گاوها هم عبور می کنیم
از روی رودخانه که درختان پل هایی روی آن ساخته اند عبور می کنیم ، در مسیر چند جا از این مسیرهای وجود دارد که با احتیاط باید از روی آن گذر کرد




همین رودخانه سوژه عکاس می شود تا خودش نیز در قالب عکس جای گیرد


و کلبه ایی که محل قرار کوهنوردان است ولی اینک ما از آن مدل برای گرفتن عکس استفاده کرده ایم


دنیای جوانی ، دنیای وارونگی !


جنگلی برای دیدن


و گذشتن


و مارهایی که در محیط زیست خود در حرکت اند


خیلی از عکس ها را رد کردم ، از این عکس های زیبا نمی توانی بگذرم باید دیده شوند بلکه پسندیده شوند


این قارچ را که روی تنه درخت رشد کرده چطور می بینید ...


واین جوانان همراه ، که محو زیبایی هایی جنگل ... شاید


با هم باید از روی رودخانه بگذریم


تنه های پوسیده درختان قابل اعتماد نیستند


این اتفاقات هم می افتد !!!


گاهی استراحت می کنیم


و گاهی می ایستیم تا بهتر و بیشتر ببینم


توجه داشته باشید ایشون افت قند ندارند و حال شون خوبه ولی هر از گاهی باید افقی حرکت کنند !!


سلام مارمولک ، تو چقدر زیبا هستی ...


عبور از آخرین موانع


قبل از شالیزار


عبور از سبزه زار


شالیزار


عبور از شالیزار


ترافیک گذرگاه ها


مسیر خلوت شده


مزرعه زنبور عسل




اینجا ایران است


جاده خاکی منتهی به روستای پاشاکلا


روستای پاشاکلا


پایان مسیر ، در ایستگاه روستای پاشاکلا


و پایان برنامه که توسط دوستان سواد کوه تدارک دیده شده بود





پ ن :
- اگه به این روستا و این منطقه زیبا تاکنون سفر نکرده اید ، هر چه زودتر اینکار را بکنید که زیبایی های آنرا باید دید ....
- تشکر فراوان از دکتر ماندگار و خانم ناظم که زحمات زیادی برای این برنامه کشیدند،حمایت مالی برنامه را عهده دار بودند
- تشکر از دوستان سواد کوه بابت تدارک برنامه ایی بسیار زیبا و جذاب
- تشکر از همه همنوردان بابت صبر و حوصله ایی که به خرج دادند

فرهنگ کوه

جمعه چهارم اسفند ماه 91 ، در بلندترین نقطه جنگل الیمستان ، قله ایی به نام امامزاده قاسم ، همه قله است و هم امامزاده کوه خودش فرهنگ است ، کوه خودش معرفت و شناخت است ، کوه خودش استاد استواری است .

تصاویری که مشاهده می کنید روی قله 2502 متری امامزاده قاسم (ع ) ، در بلندترین نقطه جنگل الیمستان در شهرستان آمل می باشد .

تابلو قله

تابلو امامزاده قاسم ( ع )



گنبد امامزاده


تصویری از معلم اخلاق




نمای داخلی امامزاده


نمای ورودی امامزاده


رسیدن به قله آنهم در زمستان راحت نیست


حجم برف زیاد می شود


ولی هر راه طولانی با همت کوتاه و کوتاه تر می شود


و در قله ایستادیم


دره ایی زیبا ، در شمال پایتخت

جمعه ، 3 خرداد 92

دره ایی زیبا ، در شمال پایتخت را به اتفاق همسرم و یکی از بستگان طی کردیم ، دره دارآباد ، در صبحگاهان ساکت و خنک بود ، خنکای صبحگاهی در فضایی که نشاط کوهستان را به سوی خود می کشید ، آکنده از عطر طبیعت بود . پس از کافه قیدی ، مسیر آبشار را در پیش گرفتیم ، نزدیک چشمه چهان صبحانه و در انتها آبشاری به نام چال مگش ، که بر روی سنگ ها نوشته شده مگس یعنی زنبور .... این قسمت اول ماجراست ، مسیر ویژه امروز جای دیگری است که فقط تصاویر آنرا خواهید دید ، بهشتی در همین نزدیکی ولی همان بهتر که کمی صعب العبور و پنهان است ولی من رفتم ...

این دره ایی است که برای برنامه امروز در نظر گرفتم، تا در کنار آن روزی خوش را رقم بزنیم ، شما هم میهمان تصاویر هستید تا با ما همراه باشید به سوی دره دارآباد ، این دره در شمالی ترین نقطه تهران و اتوبان امام علی(ع) قرار دارد . کافی است خودتان را به اتوبان شمالی - جنوبی امام علی برسانید به سمت شمال حرکت کنید ، بقیه مسیر را پیدا خواهید کرد ...



جریان زندگی که جاری است ، امیدوار پاکیزه بماند


دره ایی زیبا با نسترن های فراوان


و گل هایی با نشاط که باید دیده شوند


و صبحانه ایی مختصر در کنار آبی که زلال است و با نشاط و پونه تازه ایی که از طبیعت هدیه می گیرم برای صبحانه مان ، هم سبزی همراه صبحانه مان است و هم چایی پونه که تا نخورید طعم خوشاینده اش قابل بیان نخواهد بود .


با همراهانم ، سر سفره صبحانه


راه دره را در پیش می گیریم تا به آبشار برسیم


آبشار و همسفرانم


من و زهرا در کنار آبشار چال مگس


آبشار را به تنهایی ترک می کنم و از بلندای آن عکسی می گیرم


به دیدن دوستان راپل کار می روم


که در تلاش عبوراند ، با همان تجهیزات ابتدایی


و مسیری را می روم که گلهایش به یمن در مسیر نبودن با طراوت و شاداب مانده اند ....


به قربان این طبیعت زیبای خداوندی ، زیبایی گلی تقدیم شما بزرگواران


رنگ ها و زیبایی ها را در طبیعت ببینیم


آبشارهای بالادست که بی نام و ساکت در کنجی ساکت استقرار یافته اند ، امید که آرامش شان برهم نخورد


چقدر ذوق کردم ، آبشار به این قشنگی را دیدم


به گل های بابونه هم سلام کردم


مسیر صخره ایی را عبور کردم


دره ها را هم همینطور


دره های زیباتر پیش رو بودند


طبیعت زیبای منطقه


منطقه هفت حوض ، باغچه خلیل  و دره زندگانی که از دور دیده می شوند


و سمتی دیگر ، دره دارآباد متصل به شمال تهران


با دوربین معمولی عکس گرفتن از این پروانه زیبا لذتی بسیار دارد


به رودخانه می رسم و سرعت حرکت در بازگشت ، گرمای بدنم را بالا برده است ، باید خنک شوم ، این هم عکس هایی که توسط همسرم گرفته شده  ...


صفا کردیم ، کوهنوردی مان با تفریح و گشت و گذار یکی شد !!!


    ناهار را هم در کنار رودخانه دره دارآباد صرف کردیم ، ابتدای دره دارآباد مکان های بسیار مناسبی برای اطراق خانواده ها مهیا شده که امیدوارم عزیزان به اتفاق خانواده ها از این مکان ها استفاده بفرمایند . البته لطفا اطراف رودخانه را با زباله آلوده نسازید


رسیدیم به کافه قیدی ، کلبه سربند غلاک


و این عکس را هم در پایین کافه قیدی گرفتم  ، دوربین من زوم اپتیکال زیادی ندارد برای همین مجبور شدم خیلی نزدیک بشم تا این عکس را بگیرم


و پایان کوه پیمایی یک روزه ما در دره دارآباد و ارتفاعات اطراف آبشار


پ ن :
- امیدوارم عزیزان به خصوص خانواده ها از این دره زیبا استفاده بفرمایند .

- مسیرهایی که من رفتم کمی دور از دست رس می باشد برای عزیزان غیر کوهنورد توصیه نمی کنم

قله پهنه سار و چشمه شاهی در قالب اردوی اول صعود قله لنین

   اولین اردو تشکیل می شود ، برای اعزام تیمی جهت صعود به قله 7134 متری لنین در کشور قرقیزستان ، این اردو به منظور شناسایی توانایی نفرات شکل می گیرد . و برنامه طی روزهای پنجشبه و جمعه  26و 27 اردیبهشت 92 در منطقه قله پهنه سار و چشمه شاهی با موفقیت به سرپرستی ایرج معانی برگزار گردید .

مقدمه :
   اولین اردوی تیم جهت اعزام به قله 7134 متری لنین قرار بود در منطقه فشم ، لالون ، قله خلنو برگزار شود که ابتدا به دلیل بارندگی شدید منطقه در روزهای فعالیت  و سپس با اطلاع از مراسم سالروز گرامیداشت هیمالیا نورد ارزنده کشورمان جعفر ناصری که توسط هیئت کوهنوردی شهرستان شهر قدس برنامه ریزی شده بود برنامه اردو را تغییر داده و پس از حضور در مراسم آن یار سفر کرده مان در شبستان بهشت فاطمه شهرقدس ، وارد منطقه وردیج و واریش در غرب تهران شده و پس از برقراری کمپ و شب مانی روز پنجشنبه 25 اردیبهشت 92 در مسیر صعود قله چشمه شاهی و پهنه سار روز جمعه 26 اردیبهشت  92  برنامه تمرینی و صعود خود را به قلل پهنه سار و چشمه شاهی با حضور 13 نفر ( 10 آقا و 3 خانم ) آغاز نمودند .

نفرات :
علی ولی زاده ،مهدی هنرور ،احمد جلالی ،حسین محمدی ،علیرضا بیاتانی ، معصومه علوی زاده ،فاطمه توتونچی خانم .... ،داریوش طاهری ،رضا حکیمی ، مهدی سهیل فرید ، پرویز ستوده شایق  و ایرج معانی ( سرپرست )

گزارش برنامه:

پنجشنه 26 اردیبهشت 92 :

ساعت 14 نفرات از میدان رسالت در شرق تهران حرکت کردند ، ساعت 14:45 با حضور یکی دیگر از اعضاء تیم به سمت شهر قدس راهی شدیم تا خود را به مراسم اولین سالگرد جعفر ناصری برسانیم ، ساعت  16 در شبستان بهشت فاطمه جضور یافتیم و با قرائت فاتحه و قرآنی روح آن هیمالیا نورد با اخلاق را گرامی داشتم و سپس در کنار سردیس جعفر ادای احترام نمودیم ،

سردیس و نوشته مربوط که در محل بهشت فاطمه شهر قدس نصب شده است

نشاط کوهستان     www.neshate-koohestan.ir

نشاط کوهستان     www.neshate-koohestan.ir

در کنار سردیس کوهنوردی نامی جعفر ناصری در بهشت فاطمه شهر قدس

16:50 به سمت روستای وردیج و واریش به راه افتادیم ، در مسیر توقف برای تهیه مایحتاج داشتیم و در نهایت ساعت 18 در روستای واریش در غرب تهران رسیدم .

ورودی روستای واریش



محل پارک خودرو


خروجی از روستای واریش و ابتدای مسیر را از خیابان شهید چمران آغاز کنید ، همین خیابان ابتدا یک شیب تند دارد بعد به یک جاده خاکی ختم می شود که تا انتهای باغ  ها ماشین رو هم هست ، بقیه مسیر کاملا پاکوب و مشخص در امتداد رودخانه به سمت شمال می باشد .


مسیری که از روستا خارج می شود ( این عکس هنگام بازگشت گرفته شده است )


گذر از کنار روستا در غرب رودخانه منتهی به روستا در امتداد شمال


نفرات در ابتدای مسیر بعد از روستای واریش

ساعت 18:10 روستای واریش را در  امتداد جاده خاکی و در مسیر دره ایی که از شمال به سمت روستا امتداد دارد ادامه دادیم پس از یک ساعت ( 19:10 ) در نقطه ایی که درختان دره تمام می شوند و یک مکان گوسفند سرا در کنار آن موجود است جهت شب مانی توقف کردیم . و کمپ خود را در آن برقرار نمودیم .

برقرار کمپ شب مانی



نفرات شرکت کننده در کمپ ، محلی که بعد از آخرین درختی که در دره وجود دارد

پس از برقرار کمپ آقای ایرج معانی توضیحاتی در مورد برنامه و همینطور شرایط برقرار کمپ ارائه نمودند . 

و پس از صرف شام ، آتش بهانه ایی برای نشست ها و گفتگوهای شبانه ، آن فرهنگی که در اکثر جاها به فراموشی سپرده شده است ، در کوهستان و در کوهنوردی گفتگوهای شبانه و سرودهای و خنده های بی بهانه هنوز وجود دارد ، داستان هایی که در فضای شب با آسمان پر ستاره گفته و شنیده می شود ، ورزش کوهنوردی را به زندگی کوهنوردی مبدل ساخته است ، یاد چوپانانی و شب زنده دارانی که زندگی را در اوقات شبانه خود جستجو می کنند . آتش بدون دود نمی شود ،



گرمای آتش ، گرما بخش  دوستی هاست


و خاطراتی که در قاب تصویر جا گرفتند و لحظاتی که به خوشی سپری شدند

جمعه 27 اردیبهشت 92

گَله در خواب است



دور نمایی قله و مسیری که باید طی شود


ما بیدار می شویم


گله هم بیدار است


صبح به خیر ، خانمهای گروه هم کمپ خود را جمع کرده اند و برای حرکت آماده می شوند


علی آقا از مربیان و یکی از کوهنوردان خوب کشور و نفرات دیگر در حال جمع کردن کمپ

ساعت 7 صبح کل کمپ را جمع کرده و با تجهیزات به سمت صعود قله چشمه شاهی و پهنه سار به راه افتادیم ، پس از سه و نیم ساعت به قله پهنه سار ( قله ایی که از مسیر آبشار سنگان نیز صعود می شود ) رسیدیم .  صحبتی که با آقای احمدیان داشتیم بین قله چشمه شاهی و پهنه سار شک و تردید ایجاد شده که بعدا آنرا چک خواهم کرد .

نفرات آماده حرکت هستند



قبل قله چشمه شاهی ، استراحتی کوتاه


دور نمایی از مسیری که طی کردیم


و مسیری که پیش رو داریم


و امیدوار به ادامه برنامه و شاید هم اندیشیدن برای جذب اسپانسر مالی برنامه


کمپی دیگر در شرایط واقعی تر و با دستکش و رعایت نکات برقرار کمپ در ارتفاع حدود 2800 متر زده می شود


حرکت دوباره آغاز می شود ،


در مسیر برف گرفته ، در مرکز تصویر امامزاده ایی که شبیه به پناهگاه ساخته شده


با فاصله از کنار امامزاده عبور می کنیم


و آسمان که مدام در حال تغییر است


علی آقا جلودار گروه است


و گاهی خانم علوی زاده در جلو حرکت می کند


اینم سرپرست و لیدر گروه ، یه 8000ی توپ


و علیرضا بیاتانی هم چادر من


و بخشی از مسیر که توسط برف های سفت و یخ زده مانع عبور بدون کرامپون شد تا ما به اجبار آنرا دور بزنیم ، لزوم داشت کلنگ در این مسیر کاملاً مشخص شد .


سنگ چین های روی قله نمایان می شود


ساعت 10:30 صبح نفرات به قله پهنه سار ( ! ) رسیدند


آخرین عکسی که در قله پهنه سار ( ! ) می گیرم


و قله را با تمام زیبایی هایش ترک می کنیم


در قله فرعی برای بدور ماندن از باد به داخل سنگ چین می رویم و آقای معانی اشکالات بچه ها را گوشزد می کند .
- داشتن کوله و تجهیزات مورد نیاز هر چند در مسیرهای کوتاه از ضروریات در صعودها به حساب می آید
- نداشتن کلنگ در مسیری که برف یخ زده در مسیر بود کاملاً نمود داشت .
- پوشیدن دستکش در هنگام عبور از مسیر صخره ایی نقص دیگری بود .
- جمع نکردن باتون در مسیر صخره ایی اشکال دیگری بود که گوشزد شد
- و بسیاری مطالب دیگر بدان اشاره شد تا بچه های در مواجهه با شرایط خطر از آمادگی لازم برخوردار باشند


و مسیر رفته را که بازمی گردیم


در بازگشت اکثر قله های فرعی را هم صعود می کنیم


در سر چشمه آبی در دشت شرقی امامزاده توقف می کنیم


و آب می نوشیم


در قله های فرعی هم عکسی به یادگار می گیریم ، البته عکس ها به سرعت در حین حرکت گرفته می شود تا  برای این منظور زمان برنامه تلف نشود . اکثر عکس هایی که مشاهده نمودید در حین حرکت تهیه شده است .


حدود ساعت 12 به محل کمپ موقت می رسیم که چادرهای مان را در آنجا گذاشته بودیم ، چادرهای چون با سرعت زده شده بود خیلی محکم کاری نشده بود که در بازگشت نزدیک بود یکی از آنها را باد به مسافت های دور پرتاب کند که چون مقداری وسایل داخل آن بود به صورت سر و ته شده به اینور و اونور در حرکت بود .

پس از جمع و جور کردن وسایل دوباره قله چشمه شاهی را صعود کردیم تا از یال مستقیم آن برگردیم و هم عکسی با بنر تهیه شده برای جعفر ناصری عکسی تهیه کنیم .

پس از قرار گرفتن مجدد در قله چشمه شاهی ، دوستانی که صبح روز جمعه صعود خود را آغاز کرده بودند  ، با بنر گرامی داشت  زنده یاد جعفر ناصری عکسی را با دوستان در قله گرفتیم . ابتدا بنده به قله بازگشتم تا با دوتن از همکاران گروه کوهنوردی سازمان فضایی ایران عکسی داشته باشیم . خوب دوستان دیگر هم در قله بودند که آنها نیز در عکس حضور داشتند . نفر سوم از چپ آقای فرامرزی ، نفر چهارم آقای اینانلو و نفر دوم از راست بنده



با باز کردن بنر دوستان دیگر به ما ملحق شدند


 گروه 13 نفره  ما و یک نفر از کوهنوردان شهر قدس در کنار بنر یادمان جعفر ناصری که در پایان نیز صلوات و درودی بر روح پاک آن مرحوم فرستادیم ... روحش شاد


دره خرگیر هنگام بازگشت
(  نامی که افراد بومی به این محل داده اند جایی که خر با بارش گیر می کند برای گذر از این دره باید بار خرها را به زمین گذاشت ... نقل از آقای احمدیان )


نزدیک محل شب مانی سر چشمه هنگام بازگشت


من و آقای داوود احمدیان رئیس هیئت شهرستان شهر قدس و مسئول صعود سراسری بیش از 100 نفره امروز به مناسبت سالگرد مرحوم جعفر ناصری


و یادمان صعود همراه با طرح مربوطه که در محل تحویل نفرات تیم شد . بدینوسیله از آقای احمدیان و عزیزانی که جهت تدارک و تهیه این اقلام زحمت کشیده بودند تقدیر و تشکر می گردد .تشکر از آقای احمدیان بابت یادمان های تهیه شده


توقف برای ناهار برای جماعتی گرسنه که چشم از سفر بر نمی دارند ، دیگه مجالی برای نگاه به دوربین نیست


قدم های پایانی و رسیدن به روستای واریش


نشست آخر در روستای واریش

بخش پایانی :

در ساعت 18 به روستای واریش رسیده و برنامه اولین اردوی آمادگی خاتمه یافت تا در اردوهای بعدی نسبت به برگزاری دوره آموزشی پیشرفته برف و یخ و کار فنی ادامه یابد و در برنامه دیگر نیز  صعود دماوند پیش بینی شده تا نفرات قبل از اعزام آمادگی لازم را داشته باشند

اولین دوره آمادگی برای صعود به قله لنین که با صعود سراسر همزمان شده بود بدینوسیله خاتمه یافت و امدوارم با حضور در این اردوه ها با آمادگی هر چه بهتر گام  در مسیر صعود اصلی تر داشته باشیم .



پ ن :

- مسیر دسترسی به روستای وردیج و واریش از طریق بزرگراه همت یا اتوبان تهران کرج می باشد . بهترین مسیر دسترسی به ایستگاه مترو ورود آورد ، ورود به شهرک آتی ساز و ادامه مسیر به سمت شمال و ورود به جاده  وردیج و واریش می باشد ، اولین روستان وردیج و روستای بعدی که انتهای جاده می باشد روستای واریش می باشد ، توجه داشته باشید ورودی روستا کابلی انداخته شده و برای سوار مبلغ 3000 تومان و مینی بوس 5000 تومان مطالبه می کنند .!!!

- حضور در این برنامه به منزل قطعی شرکت در برنامه اصلی نمی باشد و نفرات با توجه به هزینه و مجوز های مربوطه تصمیم گیری خواهند کرد .و البته نفرات دیگری که در اردوی اول حضور نداشتند در اردوهای بعدی به تیم اضافه خواهند شد .

- عکس ها توسط پرویز ستوده شایق ، دوربین   Canon IX50s

- روز جمعه بیش از 100 نفر برای صعود قله چشمه شاهی و پهنه سار توسط هیئت شهرستان قدس برنامه ریزی شده بود .


متن یادمان صعود :

کوهنورد گرامی : .....

پای گذاشتن بر قله هایی که عظمت و بزرگی را با خود به ارمغان می آورد اراده ای راسخ و عزمی استوار می طلبد ، شما که قدم به قدم ، نفس به نفس راه پیمودید تا به قله افتخارات دست یافتید .

از اینکه ما را در صعود به قلل چشمه شاهی و پهنه سار در اردیبهشت سال 92 به مناسبت اولین سالگرد پرواز ابدی هیمالیا نورد فید " زنده یاد جعفر ناصری " همراهی نموده اید سپاسگزاریم .

امید که چون دوستداران این مرز و بوم ، همچنان بر مسیر یالها و رسیدن به قله ها ، ورزیدگی روح و تن را اندوخته‏ ی گرانمایه ی سرزمین مان ایران کنید .

   علی اکبر شالی - رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان قدس

  داود احمدیان - رئیس هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی شهرستان قدس

آهار به شکر آب ، در برگریزان شکوفه ها و بوی تولد

زمان : جمعه 20 اردیبهشت 92 ، شروع ساعت 7:45 از روستای آهار
نام برنامه : کوه پیمایی از روستای آهار به آبشار شکرآب
مکان : تهران ، اتوبان بابایی در شرق تهران ، خیابان استخر ، جاده لشگرک ، جاده فشم ، شهرستان اوشان ، روستای آهار ( محل پارک خودرو )

سطح برنامه : خانوادگی
نفرات : خانم ناظم ، ملیحه ( میهمان ویژه ) ، علی ، عباس ، نگار دختر عباس ، نیما پسر عباس ، حبیب حاتمی ، هاشم امیرآبادی ، سهیلا ، بهجت ، رضا محمودی ، خانم سعیدی ، بنفشه ، آقا قدرت ( شیلر من )  عسکری ، امیرصادق ( پسرم ) و من

  آهار به آبشار شکر آب را با دوستان قدیمی و تعدادی از دوستان جدید طی کردیم ، امروز منطقه گلریزانی از شکوفه های گیلاس و آلبالو بود . در کوچه باغهای آهار و به ویژه در شکر آب گلبرگ های شکوفه ها جدا شده و همانند برف شادی به سر و صورت عابری می نشست . شاید کمتر این مناظر را مشاهده کرده باشید که در حجم بالا این اتفاق رخ می داد و منظره ایی بی بدیل از زیبایی ها طبیعت را به نمایش می گذاشت .
اتفاق دوم سالروز تولد خانم ناظم بود ، مراسمی که برای ایشان در شکرآب دیده شده بود ، بسیار ماندگار بود . کیک تولد ، کیک خانگی ، شیرینی تَر ، و هدایایی که تا آنجا حمل شده بود خود داستانی است که عشق و اردات دوستان را به خانم ناظم نشان می داد .
ما ( من ، همسرم ، پسرم ، خانم سعیدی و بنفشه ) با ماشین سواری حدود نیم ساعت زودتر به آهار رسیدیم جای مناسب گیر نیاوردیم رفتیم یه جای به نام پارکینگ ( با 8000 تومان ورودی !!! ) ، پس از پارک خودرو ،  حرکت مان را هم زودتر از دوستانی که با مینی بوس می آمدند شروع کردیم ، برنامه سبک و تقریبا اوپن بود . توقف ها زیاد و عکس گرفتن ها فراوان بود . امروز در خدمت خانواده و دوستان عزیزی که یک روز شاد را در طبیعت باشیم .

حرکت پنج نفره ما  از کوچه باغ های روستای آهار به سمت غرب در امتداد رودخانه


نگاه مان به آسمان و شکوفه های شکفته و در حال ریختن


در امتداد رودخانه و موسیقی آب و زندگی


بنفشه خوشحال از حضورش در برنامه امروز


به سوی بخش های شمالی توچال که سرمنشاء رودخانه جاری شده به سمت آهار می باشد


از کنار چای سرای بابا نوری هم گذر می کنیم


گاهی برای دیدن مسیر طی شده نگاهی به سمت عقب داریم و عکسی به یادگار می گیریم


و بازهم توقف می کنیم به بهانه عکس گرفتن


امیرصادق( پسرم ) هم امروز افتخار داده بود و در برنامه حضور داشت


از گل ها عکس گرفتیم تا شادی و نشاط را نظاره گر باشیم




و آبشارهایی که در مسیر دیدیم


گیاهان با طراوت را رویت کردیم


جوانه امید را در کل مسیر دیدیم


باز هم نگاه مان به شکوفه و ابرهای آسمان بود که تابلوهای زیبایی را خلق می کردند


تابلوهای خلقت بسیار چشم نوازند


در امتداد کوچه باغ های شکر آب


و همراهی همسرم


عرض ادب و احترام به امامزادگان ، از نوادگان امام سجاد (ع)


آماده سازی صبحانه


این آب جوش چه طعمی دارد ...


جمع یاران رسیدند


میهمان ویژه هم داشتیم ، خوش آمدی ملیحه


اینم بهجت با دوتا عینک رونما ، بله تو خیلی مخ لسیم


شیرینه هاشم آقا ،  عزیزم


نگرد سهیلا خانم ، چیزی تو کوله نزاشتی که دنبالش می گردی !!!! شیطن ات


سفره صبحانه بزرگتر می شود ، اینا بچه های دکتر ماندگار هستن ، خوب بچه هاشن دیگه .... عیالواری دیگه !


این رینگو همون رضا محمودی خومونه ، چند وقتی به دلیل مشکلات زانو در برنامه حضور نداشت


خوب دیگه دیده می شود ، حتی در جمع های سه نفره ، می گید نه ... ببیند


اگر تا مرز خفگی نخورده باشیم تا  مرز ترکیدگی خوردیم ... آی پارتادیم ننه


علی آقا هم امروز افتخار حضور در برنامه را دادند


عباس آقا بابا کمپینگ


بالاخره بساط صبحانه برچیده شده تا در یک کوه پیمایی 3 دقیقه ایی طاقت فرسا برای جشن تولد به ویلای مجاور در شکرآب برویم . سختی مسیر به قدری بود که ... ولش کن

کیک تولد رونمایی شد


خانم ناظم نزول اجلاس فرمودند در تخت فرمانروایی تولدانه و نظاره گر مراسم ، و البته خیلی هم خندان


خدایش اشک شمع ها از این هم شادی در آمد ، لطفاً به چهره هاشون دقت کنید


اولین کادو خانم ناظم رو نمایی شد ، تابلویی ( 40 در 30 ) از خانم ناظم و دماوند ، در برنامه سال گذشته که به قله قوچ داشتند ،


فکر کنم بعد خواند خانم ناظم جان ،یادداشت دوستان ، کلی غش کردند ......... تبریکات مجدد ما را پذیرا باشید


پدر و دختر هم لحظات شادی در کنار هم داشتند ، نگار هم اولین برنامه ایی بود که با ما همراه بود


خوش اومدی آقا قدرت و همسر محترمه شون


همه در جشن شرکت داشتند ، تولدت مبارک خانم ناظم


اینم ارادت حبیب عزیز


جشن تولد هم پس از خوردن شیرینی و کیک به قاب خاطره های پیوست تا بازهم بودن در کنارهم را جشن بگیریم و خدای منان را بابت این دوستی ها سپاسگزار باشیم ، با هم بودن را قدر نهم و از اینکه یک روز دیگر را در طبیعت پاک به پایان می بریم خدا را شکر گذار باشیم


حرکت به سمت آبشار شکرآب


گروه در کنار آبشار زیبای شکر آب


خانم ها


آقایان


امیرصادق ( پسرم ) ... دوباره به کوهنوردی روی آورد


گروه از کنار آبشار بالا رفت و از مسیر سرچشمه به سمت آهار بازگشتند


من به اتفاق دو نفر از همراهان راه آمده را بازگشتیم و در بازگشت ، جناب آقای حسین نظر را ملاقات کردم و گپ و گفتی با هم داشتیم ، آقای حسین نظر از مربیان بسیار خوب و با اخلاق فدراسیون کوهنوردی می باشد .


بفرمایید ، خسته نباشید


سرفراز باشید


بر فراز باشید


این بود گزارش تصویری یک روز در طبیعت بودن ما
پ ن :
- جای دکتر ماندگار در این برنامه خالی بود
- برنامه آهار به آبشار شکر آب یکی از برنامه ها بسیار مناسب برای یک برنامه خانوادگی است
- قدر با هم بودن را بدانیم تا وقتی هستیم
- آقا قدرت تولید کننده گورتکس های شیلر می باشد
- تشکر از بهجت بابت تهیه کیک تولد
- تشکر از مادر علی بابت تهیه کیک خوشمزه شکلاتی
- تشکر از خانم ستوده بابت شیرینی تر و پیشنهاد کادو ها
- تشکر از آقا رضا بابت شعر زیباشون در وصف خانم ناظم
- کادو ها توسط اعضاء گروه تقدیم خانم ناظم شد از همه عزیزان تشکر می شود

قزل ماما

قزل ماما یا قله قلعه دختر

نشاط کوهستان     www.neshate-koohestan.ir



گزارش آهار، ده تنگه، قله قلعه دختر ، شهرستانک

سیزده اردیبهشت 92

قبل از خواندن گزارش این مطلب را ببینید     رودبارقصران سرزمین زیبا

خط سیر حرکت ما در یک برنامه یک روزه ، همراه با دکتر ماندگار ، دکتر معتمدی و اعضاء همراه ، این بود :

برای زفتن به این منطقه از تهران ، شرق تهران ، اتوبان بابایی ، خیابان استخر ، جاده لشگرک ، به سمت فشم ، رودبار قصران ، شهرستان اوشان ، روستای آهار وسیله نقلیه ، منطقه ده تنگه ، صعود قله قزل ماما ( قله قلعه دختر ) و باز گشت به سمت غرب ،  شهرستانک و جاده کرج-چالوس ، تهران

نفرات : دکتر ماندگار ، دکتر معتمدی ، حبیب حاتمی ، هاشم امیرآبادی ، عباس آقا ، سهیلا ،  و من

حرکت ساعت 5 صبح از منطقه نارمک با یک خودرو ون  ، پایان در ساعت 21:30 در منطقه نارمک


گزارش :

آغاز حرکت کوه پیمایی از میدان نظر آهاری روستای آهار در شهرستان اوشان ، استان تهران 

از چپ : سهیلا ، هاشم امیرآبادی ، عباس آقا ، دکتر ماندگار ، دکتر معتمدی ، حبیب حاتمی و من

سید راننده خوب ما



گذر از کوچه باغ های روستای آهار


ورود به جاده تعریض شده آهار به ده تنگه !!!

کل مسیر را از میان شکوفه های گیلاس و آلبالو گذر کردیم



شکوفه ها


روستای ده تنگه :
    اين ده غيرمسکوني قديمي در شمال غربي  ده آهار واقع شده است و داراي مسيري بسيار زيبا و مناسب است که حتي به همراه خانواده مي توان  با حدود 2 الي 3 ساعت پياده‌روي به آنجا رسيد. تمامي مسير از آهار تا ده تنگه  را باغها و درختان زيباي چنار و گردو و ساير درختان ميوه فرا گرفته است.البته ساخت و ساز خانه های ویلایی در آن آغاز شده و چند واحد ویلایی زیبا نیز در آن دیده می شد . چندین چشمه پر آب داره و فضایی بسیار مفرح کوهنوردی کوتاه مدت و گلگشتی است .

روستايي كه از اويل ارديبهشت ماه تا اواسط ارديبهشت ماه بهاري است و فصل گل دادن درختان ميوه اي است كه باغبانان و كشاورزان مشغول رسيدگي به آنان هستند . مسيري كوهستاني كه از ميانه راه با پوشش وسيع ريواس و ديگر گلهاي بهاري مفروش شده است و در انتهاي اين دره ، كوههاي سفيد پوش آهار و قلعه دختر بر زيبايي اين دره افزوده است .

در بين مسير چندين آبشار كوچك و بزرگ وجود دارد كه ميتواند هر چشم زيبا پرستي را چند دقيقه اي به خود مشغول دارد ، آبشار هايي كه در اين فصل سال بسيار پرآب هستند و با جوش و خروش فراوان به رودخانه كف دره سرازير مي شوند .


ورود به باغات ده تنگه


زیبایی ها


حتما شما هم قشنگی این گل را تصدیق می کنید ، تقدیم به شما دوست طبیعت دوست و آرامش بخش


بفرمایید صبحانه


رقابت سالم در کنار رفاقت


یه کمی صبر کنید چای هم حاضر می شه


حرکت بعد از چشمه


کمی بالاتر


باز هم گذر از کنار شکوفه های ، شکوفه هایی که کمتر دیده می شوند مگر اینکه هر یک به آلبالو و گیلاسی تبدیل شده باشند


آبشار ده تنگه ، چند متری بالاتر از منطقه ده تنگه و در قسمت جنوبی مسیر حرکت به سمت قله قلعه دختر


دکتر معتمدی جلودار گروه در این برنامه  ، و تصویری از او در بک گراندی از آبشار ده تنگه ،


همنورد خوبم جناب آقای دکتر ماندگار ، بی شک  یکی  از با اخلاق ترین کوهنوردان می باشد


از ده تنگه ایی که غرق در شکوفه شده است به سمت( غرب) جهت صعود قله قلعه دختر دور می شویم


از ده تنگه به سمت گردنه ، شهرستانک ، منطقه غرق در پوشش گیاهی ریواس و عطر بهاری


آسمان امروز هم با ما همراه بود ، ابرهایی که سایبان مسیرمان بود تا شدت آفتاب آسیب نزند و نسیم خنک بهاری که حس بهار را در کل مسیر در کنارمان قرار دهد


به گردنه ده تنگه به شهرستانک می رسیم در حالی که قسمتی از آن پوشیده از برف می باشد با ضخامت زیاد


به سمت قله قلعه دختر


زیبایی های اطراف قله ، برف و آسمان ابری و هوایی خوب در هم آمیخته است


و دیگر راهی تا قله نمانده است ، من و دکتر معتمدی و دوستان گروه همراه می شویم برای صعود نهایی


طبیعت زیبای قله قلعه دختر


قله هر چند دور ولی دیگر نزدیک است


رسیدن به قله قلعه دختر جایی که یک آتشکده از دوران ساسانی روی آن به جای مانده است


با تابلو قله


جشن تولد دکتر معتمدی و کادو های ناقابل (فهرست کادو ها دکتر به کسی نخواهند گفت ... آبروداری!)


بدرود با قله و قلعه تا درودی دیگر


غصه نخور هاشم جان باز هم سفری به قله قلعه دختر خواهیم داشت ، اگر عمری باقی باشد


بازگشت در امتداد یال غربی به سمت شهرستانک


من و در پشت سر ، بخش های شمالی خط الراس قله توچال که پوشیده از برف است


دور نمایی از مسیر شکرآب به شهرستانک


دور نمایی از مسیر قله توچال به شهرستانک


کوهنوردان عزیز به منِ خسته ، خوابیده و درمانده در راه کمک کنید !!!


جاده متروکه شهرستانک به شکر آب


نقاشی سایه و روشن کوهستان


دور نمایی از شهرستانک ، دید از شرق به غرب


دور نمای کامل از قصر ناصری در شهرستانک


چشمه ای پر آب قبل از رسیدن به جاده اصلی شهرستانک به کاخ ناصری


آخرین دره ایی که به سمت جاده کاخ به شهرستانک سرازیر شدیم


آخرین گذر قبل از رسیدن به جاده ، و سهیلا نگاه عقب و  به مسیر طولانی طی شده


رسیدن به جاده شهرستانک به کاخ ناصری


در کوچه باغ های پایانی شهرستانک

ورود به شهرستانک


مقابل مسجد شهرستانک و پایان مسیر


اینم آخرین عکس ، به مناسبت تولد دکتر معتمدی ، شیرینی در جاده پیدا نکردیم با صرف بستنی مجددا تولد ایشان را تبریک گفتیم و یک روز خوشی را در کنار هم داشتیم . لیوان خالیه که بالا گرفتیم ، خوب اولش عکس یادمون رفت بگیریم ، پیش می آید .... !!

هر چند مسیر طولانی بود ولی کل مسیر کوه پیمایی همراه با توقف ها حدود 9 ساعت طول کشید .
این برنامه می تواند یکی از برنامه های جذاب برای گروه های کوهنوردی باشد، که از منطقه ایی شروع و به منطقه دیگر ختم می شود ، نقطه شروع و پایان اش یکی نیست ، چنین مسیرهایی مستلزم هماهنگی ماشین به مبداء و بازگشت از مقصد می باشد .
ترافیک بازگشت جاده چالوس و ورودی تهران نیز از مشکلات اجرای در این برنامه بود ، داشتن جی پی اس به خصوص زمانی که شرایط آب و هوایی متغییر است ضروری است .


گزارش های برنامه های قبلی از ده تنگه :

پاییز در مسیر آهار به ده تنگه

پ ن :

- دکتر معتمدی آخرین برنامه ایی بود که با گروه همراه بود و ایشان مقیم ونکور کانادا هستند ، در قله قلعه دختر جشن تولد ایشان گرفته شد و آرزوی سلامتی و تندرستی برای ایشان داریم .
از خانواده دکتر معتمدی به خاطر غذاهای خوشمزه که همراه دکتر فرستادند کمال  تشکر را داریم ، فکر کنم به دکتر چیزی نرسیده باشد ..!!!

- جای خانم ناظم خالی بود تا به جای یک جشن تولد دوتا را همزمان داشته باشیم ، امید جمعه ایی دیگر

- از آقای دکتر ماندگار بابت حمایت برنامه سپاسگزاریم 

- از آقای حبیب حاتمی بابت هماهنگی و مدیریت برنامه سپاسگزاریم

جریان زندگی نگاه از  بندیخچال ، جانپناه شروین ، مسیر شیرپلا

پنجشنبه 12 اردیبهشت 92 صبحگاهان در بندیخچال ، همراه می شوم با دوستان جدید ، سر چشمه جعفر خوش و بشی با دوستان عزیز  ، عبدالله ، فرشید ، جابر ، مرضیه و .... که برای تمرین سنگ در حرکت بودند ، با شلیک چندین استاد ، به قلب استاد بازم رانی نصیب مان نشد ، تعداد شان زیاد بود .
ما با سه تن از عزیزان گذر کردیم و مشغول آموزش های اولیه و همراه دوستان تا ساعت 13 در منطقه بودیم و گفتیم و کارکردیم ، سپس به سمت دیواره شروین ، دیدار از جانپناه و سرازیر شدیم به سمت شیر پلا ، کنار چشمه ناهاری مختصر و پس از استراحتی به سمت پایین ، این برنامه ایی مختصر و یک روزه ما ، گشتی در بندیخچال و مسیرهای شرقی منتهی به شیر پلا بود ، تا نگاهی دیگر از جنوب شرق به شیرپلا و آبشار دوقلو داشته باشیم که سختی صخره هایش و لطافت گلهایش و پر آبی دره هایش را نطاره گر باشیم .
تصاویر از دیدار امروز تقدیم شما بزرگوران

نفرات : مازیار رخشیه ، فیروزان فولادوند ، امین اله محراب ( از دزفول ) و من

مسیری که طی شد کمتر مورد تردد می باشد ، بعد از بندیخچال سنگلاخی و زیر دیواره حالت ریزشی دارد ، در فرصتی که بود مسیر را طی کردیم و توقفی در جانپناه شروین داشتیم

منطقه بندیخچال از زیر دیواره شروین به سمت جنوب


بندیخچال :
بندیخچال منطقه ای است که دارای سنگهای طبیعی مناسب برای کسانی که صخره نوردی کارمی کنند یا دوره های آموزشی سنگنوردی را می بینند . این منطقه از بالا شبیه زمین فوتبال است و یکی از مراکز مهم آموزش کوهنوردی در کشور می باشد و این منطقه یک مدرسه کوهنوردی نیز می باشد که به دلیل نزدیکی به پایتخت از اهمیت بسیاری برای کوهنوردان برخودار است  . تعدادی از سنگهای این منطقه دارای اسم های خاص می باشد . سنگهای سلام  ، آلبرت ، پارس،مریم،کلاهک،چکمه،عقاب و ...

دیواره شروین ، در شمالی ترین نقطه بند یخچال ، جنوب قله اسپیلت


جانپناه شروین :
جانپناه شروین با وسعت 38 مترمربع با ابعاد 3×5/6 و ظرفیت خواب برای 35 نفربا مصالح سنگ و سیمان و آهک وسقف اول بلوک وسقف دوم آهنی واقع دربند یخچال درسال 52 توسط باشگاه کاوه ساخته شد تا یاد رشادت کوهنورد جوان زنده یاد شروین جزایری برای همیشه درتاریخ زنده بماند.

جانپناه شروین ، دید از شمال به جنوب


نمایی نزدیک از جانپناه شروین


نمای جنوبی و ورودی جانپناه شروین


من در نمای داخلی و طبقه دوم جانپناه شروین


فیروزان در حال ورود به طبقه دوم جانپناه شروین


دوستانم در بیرون جانپناه شروین


آبشار دوقلو و پناهگاه شیرپلا دید از نزدیک جانپناه شروین


مازیار رخشیه در مسیر جانپناه شروین به سمت شیرپلا


امین اله محراب ( از دزفول )


امین اله  و فیروزان  در مسیر جانپناه شروین به سمت شیرپلا



تابلو دو راهی جانپناه شروین در ارتفاع 2470 متری


دره پر آب و موسیقی آب را مدتی گوش کردیم


سازگاری سنگ و گل های زیبا را ستایش کردیم ، در جایی که خاک ندارد ، گل ها زیبایی لابلای سنگ ها ستودنی هستند








جریان زندگی  ، موسیقی زندگی در دره های شمال تهران جاری است ، ای کاش این پاکی ها در مسیرهای پایین دست نیز زیبا و بدون آلودگی دیده شود ، می شود آنرا بدون آلودگی در مسیر شهری مان هم ببینیم ... امیدوارم


با دیداری از تندیس کوهنورد و نمایی اطراف اش که سنگفرش شده است ، برنامه یک روزه از 6 صبح تا 6 عصر را به پایان می بریم تا برنامه ایی دیگر را به حافظه خاطرات مان اضافه کنیم ، خدا سپاس گوییم برای سلامتی و تندرستی که در اختیارمان قرار داد تا زیبایی های کوهستان را از نزدیک نظاره گر باشیم ، جایی که افق ها با وسعت بیشتری قابل رویت است تا با دیدی وسیعتر به زندگی و ارامش زندگی بیاندیشیم .


پ ن :
عکس ها را با دوربین موبایل نوکیا ایکس 6 گرفته ام .

گزارش تصویر از صعود قله ارفع کوه در سواد کوه

تاریخ اجرای برنامه 30 فروردین 1392
منطقه سواد کوه استان مازندران

اسامی نفرات  گروه : دکتر ماندگار ، دکتر معتمد ، حبیب حاتمی ، عباس آقا ، سهیلا ، بهرام و من 

اسامی دوستان سواد کوه : امید محمودی ، مرتضی نوری ، فاطمه نوری ، لاله کاظمی ، رضا یزدانی



صعود ارفع کوه را طی دو گزارش زیر تقدیم حضورتان کردم ... اگر موفق به دیدن گزارش و تصاویر قبلی نشدید به دو لینک زیر مراجعه فرمایید .

گزارش صعود قله ارفع کوه در منطقه سواد کوه ( قسمت دوم )


و اما گزارشی متفاوت از دیدگاه دوربین تقدیم حضورتان می گردد . امیدوارم زیبایی های طبیعت شما را در فضای جنگلی منطقه سواد کوه ببرید و باور کنید که اینجا ایران است .

مسیر جنگلی برای دسترسی به قله ارفع کوه



بر فراز ابرها ، پس از گذر از منطقه جنگل و حضور در ارتفاعات ارفع کوه


توضیحات عکس قبل


و من در اوج لذت بردن از هوای پاک کوهستان


و قطراتی در طبیعت که یک تابلو بی بدیل و سه بعدی خداوندی در زمین است


و آسمان در هماهنگی با جنگل


دوستان سواد کوه ، دکتر معتمد و من ، نزدیک قله ارفع کوه


قدمهای استوار برای رسیدن به قله


نگاهی از بلندای ابرها و صعود در بالاتر از ابرها


افق های دور


جنگل و ابر و مه


و باز هم اوج لذت از بودن در طبیعت


دیدن زیبایی ها و تصویر برداری از آنها


باید دید و گذشت ، مراقب باشیم زیبایی های طبیعت را از بین نبریم


قدم در مه


قدم در جنگل و مه


تابلو نقاشی طبیعت ، با قطرات شبنم


گام به گام


دیده شدن در ریزترین فعالیت توسط دکتر ماندگار


زیبای ها


دوستان کوهنورد از شهرستان بابل ( گروه صابرین ) در قله ارفع کوه


در کنار جانپناه قله ارفع کوه


دوستی های از نوع کوهنوردان

پ ن :
کل تصاویر از دکتر ماندگار و  با تشکر از ایشان

گزارش صعود قله ارفع کوه در منطقه سواد کوه ( قسمت دوم )


نفرات : دکتر ماندگار ، دکتر معتمد ، حبیب حاتمی ، عباس آقا ، سهیلا ، بهرام و من  و 5 نفر از دوستان سواد کوه که نام دقیق آنها را نداشتم ، یکی از عزیزان همراه آقای محمودی اسامی را اعلام کنند .

اسامی دوستان سواد کوه : امید محمودی ، مرتضی نوری ، فاطمه نوری ، لاله کاظمی ، رضا یزدانی

دشتی فراخ قبل از قله ارفع کوه که قسمت غربی آن کمی دورتر ( حدود 20  دقیقه راه پیمایی ) چشمه ایی قرار گرفته است . آفرین بر همت دکتر معتمد که بسیار چابک کل مسیر را تا اینجا طی کردند . و از آمادگی بدنی بسیار مناسبی برخوردار هستند ( بزنم به تخته )

از راست : دکتر معتمد ، من ، دکتر ماندگار و عباس آقا



و پشت سرمان جانپناه علی خوارزمی روی قله ارفع کوه ، مطابق تابلویی که در نزدیکی جانپناه نصب شده بود علی خوارزمی در زمستان سال 1380 در خط الراس توچال جان به جان آفرین تسلیم کرده است و این پناهگاه توسط تعدادی از همنوردان و دوستانش ساخته شده است ( نقل قول از دوستان سواد کوهی )

از راست : آقای محمودی ، دکتر معتمد و من


و آفرین بر همت دکتر ماندگار ، امید که سایر عزیزان متخصص نیز مانند دکتر ماندگار با طبیعت پاک به خصوص کوهستان این مقدس مکان بیشتر مانوس باشند .


دور جانپناه خوارزمی


ورودی جانپناه و دکتر معتمد ، آقا من این آقای دکتر معتمد را خیلی دوست دارم ، خیلی خدمت ایشون ارادت دارم و بسیار آدم با مرامی هستند ، از ترشی لیمو ترش ایشون هم الحق باید تعریف کرد ، البته دست خانواده هم درد نکنه ، برای کلیه خدمات به خصوص کوکو و کتلت و غیره ... نمی گم تا یه سفر با دکتر داشته باشید ببینید وفور نعمت رو .... دکتر جون دوستت داریم ....


و عکسی یادگار با دوستان صابرین بابل


هنوز در بالاتر از ابرها قرار داریم


با قله خدا حافظی می کنیم


دوباره باید به داخل مه وارد شویم که تمام پایین دست ها را پوشانده است ، ورود در مه دید را محدود می کند ، توصیه می شود حتما در مسیرهای کوهستان و جنگلی و ... جی پی اس همراه داشته باشید .


مسیر حرکت در کف جنگل هم دنیایی از زیبایی هاست ، باید دید شوند ، لطفا ببینید


و کمی استراحت هم لازم است


و گاهی خندیدن و لذت بردن از هوایی که در آنی .... اینطور نیست دکتر ...


نگاهی که بجای ماند در دل جنگل


فاطمه ، دختر 13 ساله ایی که صعود قله دماوند و بسیار از قلل را در کارنامه کوهنوردی خود دارد ولی این تلاش ها کجا باید ثبت و مورد ارزش گذاری واقع شود ، چه راهکارهای برای چنین فعالیت هایی داریم ... پدرش دل پری داشت از عدم ثبت نام فاطمه به عنوان جوانترین صعود کنند دماوند ، در سن فکر می کنم یازده سالگی ، و صعودهای دیگرش و شک هایی که پاسخ داده نمی شود ، اگر این دختر از ردیف چنان نفرات بود آیا تا به حال صاحب مدال یا حداقل تشکر ویژ نبود ( نقل قول از پدرش ) بماند .....


با این گل ها فاطمه علاقه نشان داده و کل مسیری که در حال ثبت تصاویر زیبا به خصوص المان هایی که ریز بودند و کمتر کسی به آنها توجه نشان می داد ولی فاطمه با تیز بینی به سراغ شان می رفت .


حبیب این مدیر فداکار هم شیفته دنیای گلهای شده


گل هایی که من قبل از حبیب تصاویری از آنها تهیه کرده ام


و درختان کهنسانی که از پای افتاده و شیره جانشان نصیب قارچ ها  شده است .


توضیحات عکس قبلی


پامچال


غرق در جنگل


بهار در پاییز


سهیلا ، عاشق طبیعت و به خصوص کوهنوردی است ، خستگی نمی شناسد و بسیار خوشرو و خوش برخورد است .


و طراوت گل ها در هوای مه آلود ، تشکیل قطرات درشت آب روی آنها چشم نواز است


زیبایی ها


مسیر


در مسیر اصلی ، نفسی راحت پس از یک اصطراب کوچک در گم کردن مسیر


چشمه


نزدیک انتهای مسیر قبل از روستای ارفع ده


شبیه یک رویا بود این مسیر جنگل نوردی ، من خواب ام یا بیدار


من بیدارم ....اینجا  ایران است  ، زیبا و دوست داشتنی


تا درودی دیگر بدرود


پایان مسیر

پ ن :
دوستان ، بسیاری از تصاویر برای رویت دوستانی است که در برنامه حضور داشته اند . عکس ها خیلی بیشتر از اینهاست که فرصت آپلود کل آنها را ندارم

مسیر قله چمن خو

تاریخ اجرای برنامه : جمعه 23 فروردین 1392   
 داشتن جی پی اس در طبیعت و کوهستان یک نیاز است ، هدف از تصاویر زیر نشان دادن خروجی های یک دستگاه جی پی اس برای دوستانی که با آن آشنا نیستند ، آورده شده است . دوستانی که با این دستگاه کار می کنند لطفا خرده نگیرند . در شرایط مه و زمانی که به تاریکی شب برخورد می کنید ، جهت ها شما را به بازی می گیرند و تصمیم گیری در این شرایط برای پیدا کردن مسیر اصلی دشوار می گردد . به خصوص اگر در مناطقی فعالیت می کنید که آشنایی قبلی ندارید در چنین مکان هایی توصیه اول داشتن راهنمای محلی ، یا راهنمای کوهستان و البته مطالعه قبل از اجرای برنامه می باشد . داشتن نقشه منطقه کمک زیادی به تصمیم گیری می کند و هر چه قبل از اجرای برنامه روی منطقه مطالعه داشته باشید در شرایط دشوار با اطمینان بیشتری افکارتان به اجرای برنامه معطوف خواهد شد .
فایل جی پی اس را نتونستم آپلود کنم ، مسیر طی شده را از نرم افزار مپ سورث در شکل زیر می بینید

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

اینم پروفایل ارتفاع برحسب مسافت طی شده
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

مسیر طی شده از روستای هاره امیری در منطقه وانا به سمت قله چمن خو
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

مسیر رفت و برگشت ما تقریبا نزدیک هم قرار دارد فقط در برخی جاها از هم دیگر فاصله دارند که زیاد نبود
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

مسیر صعود چپ در بالای قله پایین-چپ تصویر ، مسیربازگشت راست

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

نمایی از مسیر طی شده از بلندای دماوند از گوگل ارث
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

موقعیت دماوند و مکان اجرای برنامه ، قله دماوند در سمت چپ تصویر و چمن خو در سمت راست تصویر گوگل ارث دیده می شود .
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

پ ن :
       اگر تونستم فایل جی پی اس را آپلود کنم آنرا قرار خواهم داد
      - به علامت کوچک شمال در گوشه بالا-راست تصویر توجه کنید( N )


گزارش صعود قله ارفع کوه در منطقه سواد کوه ( قسمت اول )

قله ارفع كوه

موقعيت جغرافيائي : استان مازندران- کيلومتر 70 قائمشهر- منطقه سوادکوه- روستای ارفع ده قرار دارد.

وجه تسميه : نام قله ارپده يا آرپاده يا آرپا بوده است. آر به معنای بلند و پا به معنای حکومت. پ به معنای کنار يا پهلو. بعد از حمله اعراب به ايران چون در الفبای عربی پ نداريم نام کوه به ارفع برگشته است. امامزاده ای که در روستای ارفع ده است از نوادگان امام زين العابدين می باشد.

ارتفاع قله : ارتفاع قله 2735 متر و مسير تا قله و بعد از آن  شرقی- غربی است

توضيحات : کيلومتر 70 قائمشهر  بعد از رستوران چاپارخانه 10 متر جلوتر ، 7 کيلومتر جاده خاکی شما را به روستای ارفع ده می رساند. ارتفاع ارفه ده 1500 متر   می باشد. ارتفاع قله 2735 متر و مسير تا قله و بعد از آن  شرقی- غربی است. قله های اين منطقه:

1- نرو، 3600 متر فرم آلپی دارد و نزديک قله صخره ای است.جبهه شمالی آن  از سليمان دره صعود می شود.

2- قدمگاه، 3650 متر از گردنه گدوک صعود می شود.

3- خطير کوه می باشد.

ارفع کوه در دسترسترين قله اين منطقه است.

جبهه هاي صعود به قله ارفع كوه: اين قله 3  جبهه صعود دارد:

1-غربی از ارفه ده صعود می شود و کوتاهترين مسير است.

2-شمالی از دوآب صعود می شود و طولانی ترين مسير است.

3-جنوبی از ويسه سر صعود می شود و مسيرش 1 ساعت از غربی طولانی تر است.

ما جبهه غربی را صعود می کنيم و از جبهه شمالی فرود می آييم

بافت گياهي و حيواني : نوع مسير به صورت پاكوب جنگلي بوده و منطقه داراي خرس ، خوك و گرگ مي باشد . پوشش گياهي شامل گلابي وحشي (همرو) ،‌ازگيل وحشي ، گوجه وحشي ، خرمالوي وحشي ، وليك قرمز و سياه ، زرشك ، توت فرنگي وحشي ، و تمشك ، همچنين جنگلي متراكم و متنوع با درختهايي نظير سرخدار ، توسكا  و نوع كمياب درخت سردار يا راش ، زرشك ، افرا بر جذابيت هاي جنگلي  اين منطقه افزوده است . در ميان اين نوع از جنگل نيز دره هاي زيبا و در جبهه اي از آن چشمه سارهاي متعدد  خودنمايي مي كنند . اين منطقه به لحاظ قرار گرفتن در ارتفاعي خاص همواره در پوششي از مه قرار دارد

بهترين فصل صعود بهار و پاييز مي باشد

نكته مهم : در مسير صعود اگر آب به‌اندازه کافي بر نداشته باشيد، براي رسيدن به چشمه بايد مسيري با رفت و برگشت حدودا 1 ساعت را به مسير اضافه نماييد

تجهيزات موردنياز:  پانچو- گتر ، باتوم- GPS

محل هاي مناسب براي تهيه آب آشاميدني: چشمه ای واقع در دشتی که غرب قله است و تا قله 30 دقيقه زمان   می برد.

محل‌های مناسب برای کمپ‌زنی و شب‌مانی: دشت زير قله.ضمنا جان پناه روي قله با گنجايش 12 نفر.

مختصات جغرافيايي قله :    arfekooh" lat=35.9857319928, lon=52.9409678409


گزارش :


نفرات : دکتر ماندگار ، دکتر معتمد ، حبیب حاتمی ، عباس آقا ، سهیلا ، بهرام و من 
و 5 نفر از دوستان سواد کوه که نام دقیق آنها را نداشتم ، یکی از عزیزان همراه آقای محمودی اسامی را اعلام کنند .

اسامی دوستان سواد کوه : امید محمودی ، مرتضی نوری ، فاطمه نوری ، لاله کاظمی ، رضا یزدانی

برنامه ایی دیگر با حضور جناب آقای دکتر ماندگار ، دکتر معتمد و تعدادی از عزیزان که در ادامه معرفی خواهند شد به قصد صعود قله ارفع کوه در منطقه سواد کوه آغاز شد . حرکت از تهران ساعت 4:15 صبح جمعه 30 فرودین 92 آغاز شد ، از شرق تهران به سمت میدان ولیعصر تهران و سپس میدان صنعت در غرب تهران ، میدان تجریش در شمال تهران بالاخره نفرات سوار یک دستگاه ون شده و به راه افتادیم .

ساعت حدود 9 صبح در رستوران چاپارخانه بودیم ، عکس ورود آنرا در تصویر زیر می بینید ، صبحانه را همینجا صرف کردیم، البته عکس آقا سید راننده ون رو هم قرار بدم که بدونه سید هم تو قلب ما جا داره ، بسیار با علاقه و سید شدیداً دکتر ماندگار را دوست دارد و در بسیاری از عملکردهاش می شه آنرا حس کرد ، دکتر واقعا از لحاظ عملکرد به گونه است که تمام افرادی که با او یک بار برخورد مستقیم داشته باشند شیفته او خواهند شد ، سید که مدتی است همراه اوست باید بیشتر دوستش داشته باشد .



نمای ورودی رستوران چاپارخانه سواد کوه


از رستوران تا روستای ارفع ده را با ون طی کردیم و نفرات پس از تعویض لباس و پوشیدن کفش مناسب آماده حرکت شدند ، راهنمای گروه آقای محمودی و همراهان شان از سواد کوه بودند که آنها را در رستوران ملاقات کردیم و به اتفاق به مبداء صعود آمدیم .

از چپ :
دکتر معتمد ، سید ، حبیب ، آقای محمودی ، دکتر ماندگار ، عباس آقا ، آقا رضا(!) ، بابای فاطمه ، من و بهرام

تعداد نفرات گروه ما 7 نفر و دوستان سواد کوه 5 نفر



فاطمه 13 ساله (نفر وسط ) که قله دماوند را صعودکرده است نیز با پدرش همراه گروه بود


دکتر معتمد و دکتر ماندگار ، کوهنوردی را با زندگی خود عجین کرده اند تا سلامت زیستن را به من و شما که در این بهار زیبا در خانه نشسته ایم بیاموزند و شادی و سلامتی را در جامع گسترش دهند و خود بهره مند شوند از این هوای پاک و مفرح کوهستان ، که تنها شعار نباید داد و کوه بر دوش با طبیعت مانوس شد .



از روستا ارفه ده خارج شدیم


به منطقه مه گرفته جنگل وارد می شود

زیبایی ها دیده می شوند ، کوچک باشند یا بزرگ ، مه غلیظ باعث تجمع آب و تشکیل قطرات زندگی می شوند



وارد جنگل مه گرفته می شویم که شاید بسیار باور نکنند که اینجا ایران است ولی باور کنید یا نکنید اینجا ایران عزیزمان است ، در منطقه سواد کوه ، استان مازندران


جاده پاییزی ، برگ های بهاری و هوایی دلچسب جنگلی

مسیر رویایی یا رویای مسیر کدام عنوان را باید انتخاب کنیم ، عکس های بسیاری را برای محدود پست و حوصله دوستان رد می شوم ولی روی هریک که توقفی کوتاه داریم دنیایی از زیبایی ها را در آن می توانیم ببینم ، باتمام این اوصاف بودن در مکان و لذت بردن از این مواهب الهی چیز دیگری است که نه هیچ نوشته و نه هیچ تصویری نمی تواند آنچه را که هستند به تصویر بکشند . من در حد وسع ناچیز خود مطالب را انتقال می دهم .



هر از گاهی که برای استراحت توقف می کنیم فرصت را برای گرفتن عکس دسته جمعی و خندیدن در کنارهم غنیمت می داریم ، این دو عکس که در ادامه می آید یکی دیگر از خصوصیت های زیبای دکتر ماندگار است ، با هر عکسی که من می گیرم ایشان دوربین را گرفته و خودش از جمع عکس می گیرد ، خیلی با دکتر سر این قضیه کلنجار رفتم ولی خوب دکتر یه جورایی اصرار به تلافی خوبی ها دارد و فکر می کنم باید عقب نشینی کنم .
عکسی که من گرفتم


عکسی که دکتر ماندگار گرفته

دوستان کوهنوردمان از گروه کوهنوردی آزاد ساری را می بینیم ، آنها نشاط کوهستان را خوب می شناسند و نشاط کوهستان را شرمنده می کنند ، خوش و بشی در مسیر و عکسی به یادگاری با آنها می گیرم و به امید دیدار مجدد در کوههای زیبای کشورمان از همدیگر خدا حافظی می کنیم . و فرهنگ کوهنوردی همین بس که یک دل و قدرشناس اند . از همه این بزرگواران تشکر می کنم .



طبیعت کف جنگل ، به قدری زیباست که در برخی مسیرها دوست داری توقف کنی ، چون با هر قدمی گلی کوچک که مظهری از زیبایی است ، را ممکن است پرپر کنی ... چاره ایی جز دیدن و گذشتن نیست ولی بدانند که دیده می شوند و این جلوه های زیبا روح و جان را جلا می دهند . ببینید

و گل هایی که کمتر کسانی آنها را در طبیعت زندگی خود به تماشا نشسته اند


من خیلی از دیدن این گل ها به وجود آمدم ، شما چطور آیا از این گل های زیبا در محیط طبیعی خود دیده اید


از این صحنه ها چطور ، و حضور گیاهان و جانوردانی که بخشی از این زیستگاه اند می تواند شادی ها را افزایش دهد به شرطی که با نگاه ، زیبا دیده شوند .


بالاخره از ابرها بالاتر می رویم و از جنگل با پوشش گیاهی انبود موقتاً خارج می شویم ، چه حس و حالی دارید وقتی که بالاتر از ابرها ایستاده اید و پشته های بالای ابر را تماشا می کنید ، همشه عادت کرده ایم مه و ابر را یا از پایین آن به نظاره بنشینیم و یا اینکه در میان آن قرار گرفته و چیزی را رویت نکنیم ولی کمتر اتفاق می افتد که آنها از بالا تماشا کنیم مگر اینکه مسافرت هوایی داشته باشید و از هواپیما آنرا تماشا کنید . این حس بسیار زیبایی است که شما با پای خودتان به اندازه ایی بالاتر بروید که مه و ابر به دنبال شما باشند .
تشکیل و حرکت آنها را ببینی و گاهی تا افق های دور را می دید که با آمدن مه غلیظ دید شما به چند متری محدود می شود ، حتی با کوچکترین بی احتیاطی در مسیرهای جنگل گم می شوی و چه بسا اتفاقات ناگوار بعدی منتظر شما باشد .




یک گام بالاتر از ابرهای پایین دست


تماشا


عکاسی


و جاده  و روستاهایی که در پایین ابر قابل رویت نیستند ولی هستند


جانپناه روی قله و انتهای قسمت اولی گزارش


در قسمت بعدی گزارشی از قله و مسیر بازگشت را به صورت تصویری تقدیم شما خواهم کرد . کل مسیر طی شده تا قله حدود چهار ساعت و باز گشت به دلیل اینکه مسیر دیگری طی شد و در هوای مه آلود بخشی از مسیر را اضافی طی کردیم حدود چهار و نیم ساعت به طول انجامید ، فایل جی پی است و توضیحات و تصاویر بازگشت پس از آماده شدن تقدیم حضور عزیزان خواهد شد به خصوص دوستان گروه کوهنوردی صابرین بابل نیز منتظر تصاویرشان در قسمت بعدی باشند .

این گزارش در حال تکمیل می باشد

پ ن :

-تشکر بسیار زیاد از اقای دکتر محمدحسین ماندگار ، از چهره های ماندگار میهن عزیزمان برای تدارک این برنامه
-معرفی ارفع کوه از مهران کوه
-جای بسیاری از دوستان از جمله خانم ناظم در این برنامه خالی بود
-تشکر از زحمات دوستان سواد کوه به خصوص جناب آقای امید محمودی

تصاویر قله دماوند از منطقه وانا توسط دکتر ماندگار

   روز جمعه 23 فروردین 1392 فرصتی تا به اتفاق دکتر ماندگار ، دکتر معتمدی ، دکتر صفدری و سایر دوستان گروه ، راهی منطقه وانا در جاده هراز نزدیک آمل به قصد صعود قله امیری شدیم که در نهایت قله چمن خو صعود شد ، در این ارتباط گزارش برنامه در چند پست قبلی در نشاط کوهستان درج شد . البته بخش تصاویر همراه آسمان و کوهستان نیز به صورت جداگانه تقدیم حضورتان گردید .
جناب آقای دکتر ماندگار تصاویر زیبایی از این برنامه تهیه کرده اند که تعدادی از آنها را تقدیم حضور شما بزرگواران می نمایم ، دکتر ماندگار نگاه بسیار زیبایی به طبیعت به خصوص محیط کوهستان دارد و با کسب اجازه از ایشان تعدادی از تصاویر که شخصاً تهیه کرده و به بنده ارسال نموده اند ، جهت آشنایی با زیبایی شناختی این همنورد ارجمند ، که تقریباً بدون وقفه به صورت برنامه هفتگی به کوهنوردی می پردازند تقدیم  شما بزرگواران می نمایم .
امید که شما بزرگواران و خوانندگان گرامی نیز که در هر پست و مقام و مرتبه اجتماعی قرار دارید در برنامه های کوهنوردی و کوه پیمایی حضوری فعال داشته باشید تا نشاط کوهستان را از نزدیک حس کنید .

دوستان شرکت کننده در برنامه


نمایی از سمت شرق قله دماوند این کوه افسانه ایی ایران زمین ، که ابری زیبا در جهت شما در بلندای آن تشکیل شده است .


دماوند از امتداد مسیر به سمت گردنه قله امیری و قله چمن خو


نمایی از ابتدای مسیر در هنگام بازگشت از صعود

منطقه وانا همراه با دکتر ماندگار و صعود قله چمن خو

امروز جمعه 23 فروردین 92 اولین برنامه را با دکتر ماندگار در سال 1392  و به لطف حمایت های ایشان در منطقه زیبای وانا و امیری در حوالی شهرستان آمل استان مازندران سپری کردیم و موفق به صعود قله چمن خو شدیم .
وانا نام منطقه بزرگی است که چندین آبادی دارد و محصول مهم آن گیلاس و آلبالو می باشد

امروز افتخار همراهی دکتر معتمدی ، دکتر صفدری و جناب آقای رضا محمودی علی رغم عمل جراجی زانو بودیم .

شرکت کنندگان در برنامه :

دکتر محمدحسین ماندگار ، دکتر معتمدی ، دکتر صفدری ، حبیب حاتمی ، سهیلا ، بهجت ، هاشم آقا ، آقا خسرو ، رضا محمودی ، سید ( راننده ون ) و من

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

تابلو ورودی منطقه وانا

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

وانا در شرق دماوند واقع شده است و در طول حرکت مان جبهه شرقی دماوند در دیدرس ما بود



قبل از رسیدن به وانا ابتدا توفقی برای تماشای آبشار و قلعه تاریخی شاهاندشت داشتیم نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

طبیعت روستا شاهاندشت فوق العاده زیبا بود 
آبشار شاهان دشت: از بکر ترین آبشارها، آبشار شاهاندشت در روستای شاهاندشت واقع در کیلومتر ۹۶ جاده هراز(در ۶۵ کیلومتری شهر آمل) بخش امیری آمل قرار دارد و از سمت جاده نسبت به آن دید وجود دارد.این آبشار پرآب، دائمی و عظیم، درجانب جنوبی جاده و رودخانه هراز باشکوهی وصف‌ناپذیر خودنمائی می‌کند. که از کنار قلعه شاهاندشت بر روی یک‌کوه هرمی شکل مشرف به روستای شاهان‌دشت به پایین میریزد.در ارتفاعات مشرف به روستای شاهاندشت آبشار شاهان‌دشت با ارتفاع تقریبی ۵۰ متر که یکی از بزرگترین آبشارهای استان مازندران به شمار می‌رود.
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

بعد به روستای شمس آباد ( امیری ) رفتیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

توقفی کوتاه در این روستا و تهیه مایحتاج مورد نیاز و البته تهیه عکس یادگاری با شکوفه های گیلاس

از راست : دکتر معتمدی ، دکتر ماندگار ، رضا محمودی و من

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

وانا در میان شکوفه های گیلاس و آلبالو و میوه های دیگر مدفون شده است

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

اینقدر محو تماشای زیبایی های بهاری منطقه بودیم که جاده ایی را اشتباه رفتیم و سر از روستای هاره امیری  در آوردیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

بالاخره پس از طی کردن جاده آسفالته به سمت شرق وارد خاکی شده و در امتداد رودخانه به سمت شرق ادامه مسیر دادیم تا به این محل که در تصویر زیر می بینید رسیدیم ، همانطور که می بینید یک سوله که ظاهراً گاو داری بود تقریبا تا سقف زیر گل و لایی که از بالادست در مسیر رودخانه حمل شده مانده است . زیر یک تک درخت در سمت شمالی رودخانه ، رودخانه شرقی ، غربی و از شرق به سمت غرب جریان دارد .

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

تدارک صبحانه

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

فرصتی برای گرفتن عکس از دکتر معتمدی عزیز و دماوند دست می دهد ، عکس از شرق به غرب گرفته شده و قله دماوند در غرب محل استقرار و مبداء صعود قرار دارد ، دکتر معتمدی  آدم بسیار متین ، خوش اخلاق و البته دیدی زیبا به طبیعت دارند و البته با صبحانه و ناهار تکمیل و خوشمزه که به همراه داشتند ، راستی خزید کوله زیبای ایشون را هم تبریک گفتیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

در امتداد جاده حرکت می کنیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

هدف اولیه یال دارای برف روبروست، از آنجا قرار بود قله امیری را صعود کنیم ولی وقت بازگشت محدود بود بنابراین در همانجا تصمیم گرفتیم به جای صعود قله امیری قله جنوبی آن را که قله چمن خو نام دارد صعود کنیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

از دماوند دور می شویم ، نقطه مبداء مقابل آن سوله آبی رنگ در جنوب رودخانه است

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

مسیر حرکت در امتداد جاده خاکی است که تا ارتفاع زیادی به یک مرتع و ملک خصوص می رسید ولی برای اینکه زودتر به مقصد برسید جاده را می برید ، اگر مسیر را پیدا نکردید جاده را تا این ملک دنبال کنید

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

گل سنگ ها ، درشت و زیبا ، در مسیر زیاد بود و زیبایی خاصی به سنگ های منطقه داده بود

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

دماوند زیبا که هر از گاهی توقف کرده و عکسی به یادگار با او می گیریم و امروز زیباتر از همیشه بود  ، امروز کلاً جبهه شرقی آن دیدگان مان را منور کرده بود ، دماوند را اولین بار بود که از این زاویه می دیدم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

به یال میان قله امیری و قله چمن خو رسیدیم ، نمی توان زیبای آسمان منطقه را امروز توصیف کرد چون فقط باید می دیدیم و نمی توانم زیبایی آنرا با نوشتار یا گفتار توضیح دهم  ، هاشم آقا هم فکر می کنم در محو این زیبایی ها مانده است ، هاشم آقا جلودار بود و من نزدیک هاشم آقا حرکت می کردیم و سعی می کردم برخی عکس هایی که می گیرم او هم در عکس جای داشته باشد .

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

قله امیری که ما امروز آنرا صعود نکردیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

درگیر مسیر برفی می شویم که انتظارش را نداشتیم و در برخی قسمت ها مجبوریم چهاردست و پا راه برف کوبی کنیم . به همین خاطر آقا خسرو اسم قله چمن خو  را قله چهاردست و پا می گذارد !!

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق


هاشم آقا شیب تندی را برای رسیدن به قله چمن خو انتخاب می کند ، ما آمادگی درگیری با برف کوبی سنگین را نداشتیم

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

به قله چمن خو رسیدیم ، در حالی که در قله برف نبود

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

و پایان برنامه با دوستان و همنوردان خوب مان

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق


در پایان لازم می دانم از حضور دوستان گرامی خصوصا دکتر معتمدی و دکتر صفدری تشکر نمایم و از حمایت های جناب آقای دکتر ماندگار بابت برنامه ها تشکر فراوان دارم ....


پ ن :

جای خانم ناظم و اقا بهرام در این برنامه خالی بود .

به زودی سعی می کنم فایل جی پی اس مسیر را آماده کنم

و عکس های بسیار زیبایی از ابرهای تشکیل شده در بلندای دماوند گرفته ام که به زودی تقدیم شما خواهم کرد

شاد و با نشاط باشید

قله دارآباد 16 فروردین 92  آغاز برنامه کوهنوردی در سال جدید

جمعه 16 فروردین 92 ، برنامه کوهنوردی را آغاز نمودم ، بعد از کلی تعطیلات و دید و بازدید و مسافرت ، بالاخره فرصبت دیدار از محیط کوهستان دست داد ، در هوایی که صبحگاه ابری ، پس از ساعاتی بارش باران و در ارتفاعات بارش برف را شاهد بودم ، در یک هوای ایده آل که هوا ابری و گاهی بارش های ملایم صفای آنرا چندین برابر کرده بود . صبح کمی دیر از منزل حرکت کردم ، ساعت 7:30 صبح حرکت من از محل پارک خودرو در هوای مسیر دارآباد آغاز شد . تصاویری از این برنامه تهیه کرده ام که تقدیم شما بزرگواران می کنم

وضعیت قله دارآباد از محل دکل فلزی نگهبانی
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

ارتفاع 2980 متر
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

بارش برف هم در مسیر بود ولی شدت آن زیاد نبود ، دانه های ریز برف همراه با جریان باد با رقص گونه ها را نوازش می داد

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

ضلع شمالی جانپناه دارآباد بر روی قله دارآباد
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

ضلع شرقی و ورودی جانپناه قله دارآباد بر روی قله دارآباد
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

دور نمایی قله های اطراف بی نظیر بود ، ارتفاعات توچال را ببینید
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

خط الراس دارآباد به توچال
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

این هم عکس دو تن از کوهنوردانی که داخل جان پناه دیدم و قول دادم عکس شان را در وبلاگ قرار بدم البته به خاطر نفرینی که هنگام خروج از جانپناه داشتند ...
نفرین شان این بود : از خدا می خوام بلای خنده را برای همیشه بر لب های شما قرار بده ...

نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

کامنت این دوستان
شنبه 17 فروردین1392 ساعت: 23:30 توسط:آزاده
درود
به خاطر عكس زيبايي كه از ما گرفتيد سپاسگزارم. به اميد ديدار مجدد شما
شاد و سلامت باشيد
آزاده و سعيد


من در داخل جانپناه ، که موقع ورود حدود 10 نفری در آنجا بودند و سر سفره دو تا از این عزیزان نشستم ولی گویا آنها غذای شان را خورده بودند و من آمدم مستقر بشم آنها جانپناه را ترک کردند ، نکته مهم در فرهنگ کوهنوردی نحوه غذا خوردن آنان است که معمولا به همدیگر تعارف می کنند و از غذای همدیگر استفاده می کنند این مسئله باعث گسترش دایره دوستی ها در کوهستان می گردد .
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق

و پایان برنامه در ساعت 13:30 در یک هوای بارانی
نشاط کوهستان  پرویز ستوده شایق
پ ن :
برای رفتن به مبداء کوهنوردی قله دار آباد یکی از ساده ترین مسیرها ، منتهی الیه شمال بزرگراه امام علی (ع) تهران است که وقتی از جنوب به شمال می روید به انتهای بزرگراه که رسیدید ، با یک دور برگردان مجدداَ به سمت شمال ادامه مسیر می دهید ، پس از بیمارستان مسیح دانشوری هر جا برای پارک ماشین جا بود توقف نمایید ، اگر بالاتر هم جا بود که بروید .

برنامه آدم برفی در دشت هویج

آخرین برنامه سال 91 را در 11 اسفند 91 در منطقه دشت گرچال ( دشت هویج ) به صورت خانوادگی ، برگزار کردیم ، حدود 170 نفر در این برنامه در این برنامه حضور داشتند که اکثر آنها را خانواده های محترم همکاران تشکیل می داد ، یک روز به یاد ماندنی با برنامه های زمستانی و مسابقه آدم برفی سازی در دشت پر از برف گرچال ...
برنامه های گلگشت خانوادگی فرصتی است تا خانواده های محترم همکاران ، یک روز شاد را به خصوص در فصل زمستان داشته باشند ، معمولا ًخیلی از عزیزان برای اولین بار است که در چنین برنامه هایی حضور می یابند و با تمام توضیحات باز هم عزیزانی هستند که کمی اصطراب دارند ولی وقتی در برنامه شرکت می کنند در سال های بعد نیز پیگیر چنین برنامه هایی هستند ، گروه کوهنوردی با حمایت سازمان هر ساله یک برنامه این چنین را برای خانواده های محترم تدارک می بیند که بسیاری از عزیزان می توانند در آن حضور داشته باشند .

دشت هویج
این دشت  در ارتفاع ۲۴۰۰ متری از سطح دریا و در بالای روستای افجه  در نزدیکی لواسان  قرار گرفته و گفته می‌شود در گذشته در آن هویج  کشت می‌شده‌است، هر چند که امروزه اثری از هویج در آن یافت نمی‌شود. هم اکنون نیز دهقانان افجه به کشت محصولات مختلف کشاورزی در آن مبادرت می‌ورزند و وجود باغ‌های گیلاس نیز در آن مشهود است.
از قله‌های مجاور دشت می‌توان از قلهٔ ریزان (۳٬۶۵۰ متر)، پرسون (۳٬۱۰۰ متر)،آتشکوه  (۳٬۸۵۰ متر) و مهرچال  (۳۹۲۰ متر) نام‌برد.


 دسترسی به دشت هویج :
از تهران ، اتوبان شهید بابایی ، خیابان استخر به سمت شمال ، جاده لشگرک ، به سمت لواسانات ، به سمت روستای افجه ، روستای افجه ، شمالی ترین نقطه روستا ، کنار رودخانه ، محل پارک خودروها


ابتدای مسیر
پیاده روی پس از عبور از رودخانه ، به سمت شمال ، در جاده ایی خاکی و شیبدار آغاز می شود که به تازه گی تابلو های زیر نیز در ابتدای مسیر نصب شده است ، بقیه مسیر در امتداد شمال ، شما را به دشت هویج می رساند ، ما معمولاً به نفرات کم تجربه و حتی کودکان دو ساعته به دشت هویج می رسیم .



نمایی از دشت هویج
این هم دشت هویج که در زمستان بسیار زیباست ، مراقب باشید ارتفاع برف معمولاً زیاد است و هنگام حضور در آن گاهی در برف فرو خواهید رفت ، پس کفش خوب و استفاده از گتر برای پوشاندن دور ساق پا ضروری است . درختانی که در وسط تصویر زیر مشاهده می کنید علامت خوبی برای شناختن دشت هویج می باشد ، برف معمولا تا اواسط اردیبهشت ماه نیز در بخش هایی از این دشت می ماند و شما می توانید برای استفاه یک روزه به این منطقه تشریف ببرید .




گزارش تصویری از  برنامه جمعه 11 اسفند 91 در دشت هویج
حضوری چند ساعتی در محیطی زمستانی و بر روی برف لذت بودن در محیط پاکی ها است ، هر چند شرایط راحتی به خصوص در هوای سرد ممکن است مهیا نباشد ولی دلگرمی های با هم بودن تمام این نواقص را پوشش خواهد داد .


نفراتی که امروز در برنامه حضور داشتند


مهم با هم بودنه ...


مهم با هم خندیدن هستش ، مهم نیست آدم برفی چه شکلی در می آد


آدم برفی ها












 حرف آخرما :
 خاطرات بسیاری که در این برنامه رقم خورد ولی حیف که بخشی از این تصاویر و خاطرات را تقدیم شما کردیم و به قول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن ... بر این وزین نوشتن کی بود مانند دیدن ... هم مصداق پیدا می کند . با این حال دوست داشتیم با درج این گزارش انگیزه سفرهای زمستانی را در شما ایجاد نمایم و از شما دعوت کنیم با طبیعت مانوس باشید و از شرایط مختلف آن به ویژه فصل زمستان استفاده نمایید .
باید بود و دید و حس کرد ....

شاد و با نشاط باشید

قطرات زلال و ماندگار در الیمستان

   شنیده ایم که افراد ابعاد شخصیتی متفاوتی دارندکه هر یک در زمان هایی خاص عیان می شود ، وقتی فردی نقشی اجتماعی را عهده دار می شود سایر بخش های زندگی اش را کمرنگ تر می بینیم ،
جمعه 4 بهمن ماه 91 در جنگل الیمستان شاهد عکاسی دکتر محمدحسین ماندگار بودم ، به نکاتی توجه می کرد که شاید خیلی از افراد بی تفاوت از کنار آن می کذرند ، حس زیبایی شناختی او ستودنی است ، چند تایی از عکس هایی را که دکتر ماندگار با دوربین شخصی خود تهیه کرده اند برایم ارسال نموده است که فوق العاده زیبا هستند ، حیفم آمد آنها را فقط در آرشیو عکس های خود نگه دارم ، تعدادی از آنها را در این پست تقدیم حضورتان می نمایم هم به لحاظ زیبایی های جنگل الیمستان و هم دیدگاه زیبا و طبیعت دوست همنورد عزیزم دکتر ماندگار ، هر چند به لحاظ اخلاق مداری ، توجه به همه افراد در تمام لحظات ، روش و منش انسانی که با کوهنوردی نیز عجین شده است ،  هر یک در جایگار خود قابل تقدیر است ، تمام اصول حاکم بر کوهنوردی را یکایک مد نظر قرار می دهد و من خدا را شکر می کنم که لحظاتی از عمرم را در کنار این عزیزان هستم ، امیدوارم شما هم حس مرا پس از دیدن تصاویر داشته باشید ...
قطرات زلال


مسیردر جنگل الیمستان


دماوند



کلبه


الیمستان


سرافرازی


غروب


ماه و جنگل


قله امامزاده قاسم ( ع )


پایان برنامه جنگل الیمستان و صعود به قله امامزاده قاسم ( ع ) به همراه عباس آقا حضور در ویلای حاج حسن بود که پس از یک روز کوهنوردی ، نیاز به جایی برای استراحت و صرف شام بود ، وعده غذایی ناهار را به دلیل طولانی شدن برنامه فرصت نکردیم ولی شام را میهمان دکتر در منزل حاج حسن بودیم که ضمن تشکر از این بزرگواران شب خوب و خوشی را پس از یک برنامه به یاد ماندی داشتیم .
 عباس آقا


بخش پایانی برنامه ، که با همکاری کلیه نفرات تدارک شام و صرف آن در ویلای حاج حسن در آبعلی بود

عکس ها از : دکتر ماندگار
پ ن :
تشکر از دکتر ماندگار به خاطر ساپورت برنامه و کلیه عزیزانی که زحمت کشیدند ....

تصاویری در جنگل الیمستان

در ادامه برنامه های کوهنوردی جمعه 4 اسفند 91 صعودی به قله امامزاده قاسم داشتیم که از مسیر جنگلی الیمستان عبور می کرد ، منطقه به قدری زیبا و مفرح بود که نمی شود آنرا در قالب یک یا چند عکس خلاصه کرد ، در دو پست قبلی تعدادی از عکس های طبیعت جنگل الیمستان را تقدیم حضورتان کردم ، برنامه هایی که در زمستان اجرا شد ، زیبایی های برنامه های زمستان ماندگاری بیشتری دارند و دلیل آنهم سختی هایی است که در مرحله اجرا با آن مواجه می شویم ، هر بخشی از برنامه شرایط خاص خودش را دارد ، اگر در جنگل باران باشد یک نوع مشکل داری و اگر شب قبل بارش صورت گرفته باشد با مسیرهای گل آلود همراه خواهی بود ، شرایط مه حاکم باشد به گونه ایی دیگر اتفاقات رقم می خورد و اگر از مسیر کوچکترین انحراف داشته باشی و در جنگل گم شدی داستان کمی تا قسمتی خوفناک خواهد بود ، ماجرای برنامه های جنگل نوردی موارد پیش بینی نشده است که باید از قبل آمادگی آنرا داشته باشد ، و از آن طرف اگر برنامه ریزی درست و تجهیزات مناسب همراه داشته باشید لذت و استفاده از طبیعت زیبا به اوج خود می رسد .
دوستان همراه ، همراهان قابل اعتمادی هستند که شما در برنامه ها بر می گزیند ، و ارزش دوستی ها در سختی ها خود را نشان می دهند وقتی مشکلی برای یکی از افراد گروه پیش می آید یا به هر دلیلی حرکت او کند می شود ، سایر اعضاء گروه با صحه صدر منتظر می مانند ، و همراهی شان در آنجاست که ارزش پیدا می کن ، این فرهنگ کوهنوردان است که آمادگی لازم برای چنین موارد دارند و این ارزشی است که هر کسی جرات می کند در تیم هایی که چنین تجربیاتی را دارند همراه شوند ، ارزش و سرمایه وجود افراد است و شایسته تقدیر و تشکر ، با توجه به این نکات تصاویری از دوستانم که هر یک گوهری گرانبها در سفرها هستند به حسب حس احترام در این پست قرار می دهم ، امیدوار حداقل خودشان این ناقابل را پذیرا باشند .
   تصاویر همراهان در برنامه جنگل نوردی الیمستان و صعود به قله 2504 متر امامزاده قاسم در روز جمعه 4 اسفند ماه  1391 تقدیم شما بزرگوارن ، برنامه ایی که در یک هوای خوب و البته کمی سرد در قله ، کمی مسیر گل آلود در جنگل و مسیری که در آن زیبایی ها موج می زد انجام شد . بدینوسیله از حضور دوستان و همراهی دکتر ماندگار و خانم ناظم و دیگر عزیزان تقدیر و تشکر می نمایم .

نفرات شرکت کننده در برنامه :
دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، حبیب ، منوچهر ، عباس آقا ، نیما ، علی ، خانم عسکر ، بهجت ، سهیلا ، و من
دکتر ماندگار ، یک کوهنورد قابل و با اخلاق و افتخار کوهستان


خانم ناظم ، دره ها و مسیر رمانتیک در جنگل الیمستان




عباس آقا



بهرام ، زیبایی ها جنگل الیمستان


خانم عسکری ، در مسیر زمستانی جنگل الیمستان


نیما ، طلوع خورشید و دماوند


بهجت ، دید یال شمال شرقی دماوند در مسیر جنگل الیمستان


سهیلا ، در مسیر جنگل الیمستان


منوچهر ، در مسیر پاییزی جنگل الیمستان


حبیب ، هنگام پذیرایی در زمان صبحانه


سربلند باشید


گل باشید


جنگل الیمستان  و صعود به قله امامزاده قاسم (ادامه گزارش ، تصویری )

تصاویر برنامه جنگل الیمستان و صعود به قله امامزاده قاسم (ع) ، ادامه گزارش قبلی را در این پست درج می کنم ، در پست قبلی درج تصاویر با مشکل مواجه شد .... ببینید
زایش طبیعت در زمستان


گل پامچال ... گل پامچال


مسیر زیبا جنگل در زمستان

تابلو هایی که از ابتدا تا مسیر را نشان می دهد ، حال نصب تابلو ها به این شکل در طول مسیر درست است یا نه ، جای بحث دارد ، اکثر تابلوها با میخ های بزرگ روی تنه درخت نصب شده اند ، هر چند این مهم به منظور ایمنی افراد صورت می گیرد ولی می شد روی تابلوهای چوبی و با استفاده از طناب های تجدید پذیر نیز در مسیر نصب شود .


فضایی جنگلی رویایی در مسیر که رویش خزه ها بر روی تنه درختان بوجود آورده است


یال شمالشرقی دماوند در اکثر مسیر قابل رویت است ، دماوند برای کوهنوردان و طبیعت گردان یک نقطه قوت در سفر است که بدانی در کجا ایستاده ایی و دماوند در کنار توست ، و اینکه تنها نیستی


تلاش برای ماندن


جاده پاییزی در زمستان

زیبایی بینی


پنجه در خاک


هم سفران


کلبه در بین مسیر و گروه ما

جنگل الیمستان  و صعود به قله امامزاده قاسم

جمعه 4 اسفند ماه 91   لهاش ، جنگل الیمستان صعود به قله امامزاده قاسم (ع)

مکان اجرای برنامه :جنگل الیمستان در جاده هراز در حدود ٢٠ کیلومتری آمل قرار دارد.

بعد از گذشتن از روستای وارنا و طی آخرین تونل که شماره ١ و یا لهاش نام داره در سمت راست با تابلویی روبرو می شوید که شما را به سمت امامزاده  حسن لهاش هدایت می کند و پس از پشت سر گذاشتن امامزاده لهاش در جاده تابلویی نصب شده که سمت قله امامزاده قاسم (ع) را نشان می دهد از آنجا شروع می کنید به ارتفاع گرفتن . کل مسیر با تابلوها و روبان هایی که روی درختان مسیر گره زده شده مشخص می باشد .

مبداء شروع حركت: استان مازندران، جاده هراز

جغرافيايي منطقه: كوه پايه، جنگل و پوشش بدون گياه در قله

امكانات منطقه : آنتن دهي موبايل در بیشتر طول مسير تا قله-

پناهگاهها و جان پناههاي موجود در طول مسير:
  امكان شب ماني در زائر سراي امام زاده حسن لهاش با امكانات سرويس بهداشتي تميز، برق و آب – مقبره امام زاده قاسم در ارتفاع 2510 متر
– خانه هاي چوبي آقاي قاسمي بانيان امام زاده پايين قله  البته در زمستان تقریباً خالی از سکنه می باشد

چشمه و مكانهاي تهيه آب: روستاي لهاش

محل هاي مناسب جهت شب ماني: زائر سراي امام زاده حسن لهاش، بعد از روستاي اليمستان ابتداي شروع راه جنگلي، پايين قله كنار محل سكونت تابستاني بانييان امام زاده قاسم

مقدمه :

جاده هراز زیبایی های زیادی را در خود نهفته دارد که اگر اندکی وقت بگذاریم میتوانیم از این جاذبه ها بخوبی استفاده کنیم.

هرچند ساخت و سازهای مجاز و غیرمجاز چهره طبیعت اطراف جاده هراز را که روزگاری زیباترین چشم اندازهای طبیعی را در خود جای داده بود، خدشه دار کرده، ولی هنوز هم میتوان از طبیعتی که نفس های آخر را در مقابل سکوت ما میکشد، لذت برد!
اواسط بهار و اوایل پاییز بهترین فصل برای رفتن به جنگل است ولی مناظر زیبای زمستانی هم میتواند وسوسه انگیز باشد، البته بشرطی که تمامی اصول این گونه سفرها رعایت شود.

 گزارش سفر و صعود ما در زمستان 91 :

  پس از سفر سه روزه به ارومیه در استان آذربایجان غربی ، برنامه ای با گروه دکتر ماندگار ، در زمستانی که رنگ و بوی پاییزی داشت ، قدم به جنگل الیمستان گذاشتیم تا طبیعت را نه تنها در بهار و تابستان که در زمستان نیز ارج نهیم ، پاییز جنگل هم خود داستان تمام رنگها و زیبایی هاست و اما این برنامه که می خواست سرما و برف و سختی مسیر داشته باشد رنگ و بوی پاییزی هم داشت ، اصلا نمادهای دو فصل در هم ادغام شده بود ، برگ های پاییزی انباشته شده بر کف جنگل ولی بیصدا ، برف هایی که به مهربانی آنان را در بر گرفته بود و خزه های رشد یافته بر روی درختان و شاخ و برگ های خشکیده خود تابلویی بی بدیل در مقابل دیدگان شما قرار داده بود . حضور در جنگل در زمستان شاید سبزی بهار و پرباری تابستان و برگ ریزان پاییز را با خود نداشته باشد ولی داستان زندگی ما ، زندگی من و تو که چشمان به در دوخته تا در خزان زندگی کلام مهری را بشنویم و سپیدی موی زندگی را با دیدار اطرافیان نظاره گره باشیم ، آری دوستان حکایت رفتن به جنگل تجدید دیدار با زیبایی هاست ، اگر سبزی بهار و گرمی تابستان و رنگارنگ پاییز را به تن ندارد ولی جنگل در زمستان مهر و پایداری و امید را دل می پروراند ، این ما هستیم که نگاه هایمان را به جنگل سوق دهیم تا زندگی را از آن بیاموزیم ، ما هم در این سفر علی رغم مسیر طبیعی صعودهای زمستان جنگل را برگزیده ایم که احترام مان را به این دنیای پاکی دگر باره بسرائیم و در پیچ و خم جنگل خود را محو سازیم و شاید در تنهایی خود با جنگل نیز نجوایی داشته باشیم ، لباس های پوسیده درختان را که آماده نو شدن هستند را ببینم و بوسه به پیچ و خم گیسوان شاخه هایش بزنیم . این حداقل کاری است که برای خود انجام می دهیم تا پاس بداریم طبیعت پاکیزه جنگل و کوه و دشت هایش را ....

 با ما همراه باشید با تصاویری از این برنامه که هم سنگین بود بدلیل کندی حرکت در مسیرهای گل آلود جنگلی و سر خوردن در آنها ، و هم فرو رفتن در برف نشسته بر  قله امامزاده قاسم ، هر چه بود این برنامه با شادی فراوان انجام شد ولی خاطره ایی از پازل خاطراتمان با طبیعت را تشکیل داد ، می خواهیم خاطراتش را با شما همراهان شریک باشید ، امید که بپسندید

   ساعت 5 صبح از غرب تهران سفرمان آغاز می شود ، ساعت 6:30 صبح در پیچ و خم های جاده هراز به پیش می رویم که در جاده عکسی از طلوع زیبای خورشید در حرکت می گیرم تا لبخند صبح به خیر خورشید را تقدیم شما عزیزان نمایم . صبح به خیر

 ساعت حدود 7 صبح ،  قبل از پلور دماوند زیبا را می بینیم و حیف مان می آید ادای احترام به این اسطوره تاریخ ایران زمین نداشته باشیم ، هر چند هوا سرد است ولی از مینی بوس پیاده شده و عکس به یادگار با دماوند سپیدپوش می گیریم



ساعت 8 صبح صبحانه را در رستوران کاچیلا صرف می کنیم ، هر چند کارگران این رستوران تمایل چندانی به پذیرایی از ما نداشتند ، شاید به دلیل اینکه با لباس های کوهنوردی وارد رستوران شدیم ، بهر حال پس از صحبت های آقای حاتمی و اینکه یکی از کارگرها همشهری در آمد توانستیم وارد رستوران شویم ، این هم از عجایب رستوران های بین راهی ماست ، یا به مدل ماشین توجه می شود و یا به مدل افراد !!!! عجب



ساعت 9 صبح امامزاده لهاش را پشت سر می گذاریم و در پیچ و خم جاده با مینی بوس حرکت می کنیم ، چه بلایی سر کوله ها در حین حرکت آمد که داستان مفصلی است و از حوصله  این پست خارج است ، در آخر هم جاده پیچید و ما پیچیدیم تا به مبداء صعود برسیم


رسیدیم به این تابلو و ابتدای مسیر حرکتی ما از همین مکان شروع شد


ابتدای مسیر


خانم های گروه




و رویش در زمستان

ادامه این پست را در پست بعدی ببینید
پ ن :
- در انتهای مسیر و بعد از امامزاده، چاله ای بزرگ در نزدیکی قله وجود دارد که گفته میشود حاصل برخورد شهاب سنگ به کوه، در گذشته می باشد.
- یال شمال شرقی قله دماوند در بسیاری از قسمت های جنگل تا قله قابل رویت است
-
مهمترین نکته ای که باید در سفر به جنگل رعایت کرد، پرهیز از ریختن آشغال، و خاموش کردن آتش است که چنانچه رعایت نشود، خسارات جبران ناپذیری بجا میگذارد.

گزارش آهار ، شکر آب ، 27بهمن91

27 بهمن ماه 91 ، جمعه دیگر و تلفنی دیگر برای اجرای برنامه زمستانی در منطقه روستای آهار به منطقه شکر آب و سپس سرچشمه ، روزی به یاد ماندی با یخ زدگی صبحگاهی مسیر و برف سنگین در شکر آب ، هوای عالی با ده نفر کوهنورد ، که افتخار همراهی دکتر ماندگار را داشتند .
ساعت 5:30 صبح برنامه از خیابان فرجام در شرق تهران با یک ون به رانندگی سید و همراهی حبیب و سپس سوار شدن من آغاز شد ، در ساعت 6 صبح در شهرک غرب در غرب تهران بهجت ، دکتر ماندگار به اتفاق همسرشون ، و بهرام به گروه اضافه شد ، در بزرگراه همت سهیلا و سپس آقا محمد سوار شدند ، در سه راه لشگر هاشم جان هم منتظر ما بود با ده نفر تیم تکمیل شد و پیچ و خم جاده لشگرک را طی کردیم ، جاده فشم با گپ و گفت دوستانه داخل خودرو پشت سر گذاشته می شد ، به میدانی رسیده و به سمت غرب شهرستان اوشان ، جاده فشم را ترک کردیم ، ما داخل خودرو از شماره دادن مدیر و بحث عباس جان و حکایت های حاج حسن ، نبود رضا جان و حضورش در کلاس بهمن شناسی ، تا به روستای آهار رسیدم .
آقای عطائی فر از خانه کوه نوردان تهران را دیدم که به همراه دوستان شان به راهی قله قلعه دختر بودند ، مسیر ما در راستای روستای آهار به شکر آب بود ....

از چپ :
بهرام ، بهجت ،سهیلا ، خانم ناظم ، هاشم جان ، حبیب ، علی ، دکتر ماندگار ، آقا سید (راننده ) ، محمد و من در میدان نظرآهاری در ابتدای مسیر حرکت ساعت 7:20 صبح


در و پنجره های چوبی خانه های روستایی آثاری که روزی زنگ و لعابی داشت ، ابراز دوستی ها از این دریچخ صورت می گرفت ... امروزه  کم کم به خاطره تاریخ  می پیوندد .


عبور از کوچه پس کوچه های روستای آهار


عبور از محله میانده ، خیابان آبشار در روستای آهار


دکتر ماندگار و دوست جدیدمان علی که در این برنامه همراه مان بود


یخ زدگی ابتدای مسیر باعث می  شد تا احتیاط بیشتری داشته باشیم


ادامه مسیر برف و یخ در هم آمیخته بود




و ارتفاعات پوشیده از برف بود


بخشی از مسیر را برای عکاسی از دوستان جدا شدم ، چون تصمیم داشتم با دور زدن یالی برفی به آنها بپیوندم اطلاع فراموش اطلاع ندادم ولی در ادامه بدلیل حجم سنگین برف و مشکل عبور از مسیری که در نظر داشتم بازگشتم کمی طولانی که باعث نگرانی عزیزان شد . از این بابت عذر خواهی کردم ، با این حال اصل اساسی را که همیشه خودم تکرار می کنم و آنهم دور شدن از تیم فراموش کردم به دوستان اطلاع بدم ، بهر حال کار اشتباهی مرتکب شدم هر چند شناخت کامل به مسیر داشتم و جی پی اس نیز همراه داشتم ....
چند تا از این عکس هایی که در مسیر گرفتم تقدیم شما بزرگواران و دوستان عزیزم که در برنامه حضور داشتند.






بالاخره با برف کوبی سنگین تقریباً یک ساعته به امامزاده رسیدم و دوستان عزیز صبحانه مفصلی را برای من تدارک دیدند ، هیچ چیز بدتر از این نیست که دوستانی را نگران کنی ، خلاصه با شرمندگی تمام به سرعت صبحانه را در کافه ایی در داخل حیاط امامزاده صرف کرده و به راه افتادیم به سمت ارتفاعات ، تقریبا از همان مسیر که من خودم را به امامزاده رسانده بود ، بخش زیادی از مسیر را هنگام پایین آمدن برف کوبی کرده بودم

آثار نگرانی را در چهره دکتر ماندگار و خانم ناظم کاملاً حس می کردم، با این حال عکسی را با تابلو امامزاده از آنان گرفتم تا تاخیر خودم را به گونه ایی اذعان کرده باشم .

این هم تابلو امامزاده سیدزاهد(ع) و سیدطاهر(ع) شکر آب ، که قدمت بنا و اطلاعات مربوطه روی آن درج شده است .


بقعه مبارک امامزاده سید زاهد ( ع ) و سید طاهر (ع)


و دکتر ماندگار عکس دسته جمعی زیر را هنگام خروج از حیاط امامزاده گرفتند و مسیر پر شیب با حجم زیاد برف را از میان باغات شکر آب شروع کردیم


حرکت سمت جنوب محل امامزاده با شیبی تند


دکتر در چه فکری هستی .... کافیه از خانم ناظم دعوت کنی تا در کنارت بشینه ...


حالا بهتر شد ، در هوایی آفتابی و زمستانی لذت بخش ، خوردن یک لیوان چای در ارتفاع 2665 متری و هوای آفتابی در زمستان دلچسب خواهد بود


و خوردن جرعه آبی که در کوله کیسه شده است و گاهی کمل بک می نامندش ... نوش جان


تصاویر زیر از یک روز خوب ، یک روز شاد و با نشاط ، در ارتفاعات منطقه شکر آب در ارتفاع 2670 متری گرفته شده است ، البته چون هوا زیاد بود ، دوربین هم دیجیتال ما هم تا تونستیم عکس گرفتیم ، عکس ها به نظر خودمون که قشنگ هستند ، تا نظر شما چی باشه .... طبیعت پاک کوهستان در ایجاد لحظات شاد نقش آفرینی می کند و در همه حال خداوند بزرگ را برای در اختیار قرار دادن چنین لحظاتی سپاسگزارم


هاشم آقا مراقب باش


امان از این تبلیغات شکلات تلخ ..... ولی خدایش تلخ هست ولی خیلی خوشمزه است ، اگه نمونه اشو گیر آوردید امتحان کنید


بازگشت از مسیر که نسبتاً حجم برف زیاد است ولی لذت بخش می باشد ، بازم از گروه کمی دور می شوم تا تصاویری کلی تر تقدیم حضورتان نمایم






صرف ناهار در یک رستوران بین راهی ، البته با غذای خودمان در ساعت 16 و پایان یک برنامه زیبا در فصل زمستان همراه با دوستان با صفا و صمیمی


شاد و با نشاط باشید


یک روز به یادماندی که با هم خندیدن را مروری دوباره کردیم

پ ن :
تشکر از خداوند منان بابت سلامتی که در اختیارمان قرار داده
تشکر از آقا دکتر ماندگار و خانم ناظم بابت ساپورت و حبیب آقا بابت هماهنگی ها
تشکر از همراهی دوستان و تمام مهربانی ها
دوستانی که بخواهند یک برنامه زمستانی در این منطقه اجرا نمایند مراقب مسیرهای برفی باشند که تله برفی های زیادی در مسیر بدلیل وجود سنگهای بزرگ و شکاف های عمیق بوجود می آیند دارد .

گزارش های قبلی :

لینک گزارش  شیردره .... مسیری در دربند تهران 20بهمن 91

 لینک گزارش تصاویری از آهار به شکر آب 22 دیماه 91   

لینک گزارش تصاویر گرفته شده دکتر ماندگار از صعود قله کلوگان  15 دی 91
لینک گزارش صعود زمستانه قله کلوگان ( جبهه شمالی ) 15 دی ماه 91 

لینک گزارش صعود قله قوچ اینجا ایران است      7 دی ماه 91
لینک گزارش صعود قله قوچ جی پی اس مسیر قله قوچ    7 دی ماه 91 
لینک گزارش صعود قله قوچ  قله قوچ در هوایی بسیار عالی زمستانی صعود شد
لینک گزارش صعود قله ساکا قله ساکا و یک روز کاملاً برف ی   اول دی ماه 91  

لینک گزارش صعود قله پرسون پرسون در شرایط مه و بارش برف  24 آذر 91
 
لینک گزارش کماچال  کماچال ...   17 آذر 91
   
لینک گزارش قله ورجین  روستای راحت آباد ، قله ورجین ، روستای کلوگان  10 آذر91        



لینک گزارش  لینک گزارش صعود قله کلوگان در اسفند ماه 1389 


لینک گزارش زمستانی قله ریزان

شیردره .... مسیری در دربند تهران

 برنامه ایی متفاوت در روز جمعه مورخ 20 بهمن 91 ، با اتفاق اکیپ دکتر ماندگار در مسیر شیر دره ، با حضور 10 نفر ، در روز زمستانی که گرمای تابستانی و شرایط عالی در ارتفاعات را داشت ، اجرا گردید . این اولین برنامه من پس از حج عمره می باشد ، انتظار می رفت که هوا سرد باشد ، شرایط زمستانی حاکم باشد ، ولی اینطور نبود ، در حالی که در ابتدای صبح زمین یخ زده و ارتفاعات پوشیده از برف بود ، ولی پس از سپری شدن ساعات صبحگاهی تابش آفتاب و نبود جریان باد باعث شد تا در حین فعالیت گرمای بیشتری احساس شود ، و بهرام مدام می گفت امروز روز قله است ، منظورش صعود قله توچال بود ولی ما برنامه دیگری را تدارک دیده بودیم .
مسیر حرکتی ما از دربند آغاز ، به سمت دره اوسون رفته ، صبحانه را در هتل اوسون صرف نماییم و سپس به ایستگاه پنجم ولنجک ( تله کابین توچال ) رفته و از دره ایی به نام شیردره بازگردیم .

نفرات :
از راست : بهرام ، محمد ، دکتر ماندگار ، خانم ناظم ، عباس جان ، حبیب، خانم دکتر ...  ، بهجت ، سهیلا و بنده در پشت دوربین


و طبق معمول که پس از هر عکسی آقای دکتر ماندگار دوربین را در دست گرفته و همان عکس را با حضور بنده تکرار می کند ،


صبح زود برنامه با نیم ساعت تاخیر آغاز شد ، ایندفعه دیگه مدیر ( حبیب ) از طرف خانم ناظم کارت زرد گرفت ، به دلیل تاخیر اول برنامه ، البته بنده نیز همراه مدیر بودم و از میدان رسالت با اتوبوس خودمان را به میدان تجریش رسانید ، قرار بود مسیر رفت و برگشت متفاوت باشد که در ایستگاه دوم ولنجک تصمیم گرفتیم دره شیر دره را برای بازگشت انتخاب کنیم که در اینصورت مسیر رفت و بازگشت ما همان میدان مجسمه کوهنوردی می شد .

تصاویری از برنامه تقدیم شما بزرگواران ....
نزدیک هتل اوسون



تصاویری از نفرات برنامه

عباس جان و قصه های معروف او با حاج حسن


سهیلا


حبیب حاتمی


خانم ناظم


محمد بنیاد


بهجت ،


بهرام


صبحانه را ابتدا در یکی از میزهای هتل اوسون بساط کردیم ولی مسئول مربوطه به هیچ عنوان اجازه خوردن صبحانه شخصی را رستوران هتل نداد و حتی حاضر نشد هزینه میز را دریافت کند و این شد که صبحانه را به بیرون از هتل انتقال دادیم ، اینم قابل توجه کوهنوردان عزیز که به هیچ عنوان از صبحانه شخصی نمی توانند در این رستوران صرف نمایند ، البته تا چند وقت پیش تر چنین نبود ولی حالا هست .....




بساط صبحانه در بیرون رستوران هتل اوسون ، خیلی مفصل بود ، هر کسی چیزی با خود داشت


اینم شیرینی بابت حج عمره بفرمایید ...


حرکت پس از هتل اوسون ، در دره ایی به همین نام ، جاذبه های زیبا و زمستانی این دره چشم نواز است و پیشنهاد می کنم اگر در زمستان از این مسیر استفاده نکرده اید حتماً صعود را در آن داشته باشید ، مطمئن باشید رضایت شما را جلب خواهد نمود .


دوراهی اوسون به ایستگاه پنجم توچال


توقف کوتاه در  دو راهی اوسون


ادامه حرکت پس از دو راهی اوسون


نمایان شدن ایستگاه پنجم تله کابین توچال


عکسی دیگر قبل از ایستگاه پنجم


در ایستگاه پنجم تله کابین توچال


و خانواده هایی که با تله کابین به این مکان آمده اند و تصاویر ماندگاری از زمستان را ترسیم می کنند


ایستگاه دوم تله کابین توچال


ورود به شیردره و بازگشت از این مسیر ، برای ورود به دره شیردره از ایستگاه دوم تله کابین به سمت شرق ادامه مسیر داده از جاده اصلی خارج شده و به سمت شرق امتداد مسیر می دهید ، علامت مشخصه آن یک منبع سیمانی است که از کنار آن وارد دره خواهید شد



اتفاقاتی که در مسیر برای همنوردان رخ داد ، الحمدالله به خیر گذشت


خانم های گروه


آلودگی تهران




شیب زیاد مسیر شیردره




توقف برای ناهار در میانه شیردره


مسیرهای دشوار


انتهای مسیر

تصاویر گرفته شده دکتر ماندگار از صعود قله کلوگان

    15 دی ماه 1391 صعود به قله کلوگان همراه با آقای دکتر ماندگار داشتیم ، ذوق و عکاسی دکتر ماندگار در برنامه های گروه قابل ستایش است ، هر چند عکس هایی از برنامه قبلی از ایشان هنوز به دستم نرسیده است ولی سرکار خانم طلیعه ارباب همسر دکتر زحمت کشیده و تعدادی از عکس های گرفته شده توسط دکتر ماندگار از برنامه صعود به قله کلوگان را برایم ارسال کرده است که نمونه ای  از دید زیبای دکتر در عکاسی از طبیعت را به نمایش می گذارد .













و تصاویری که من از آقای دکتر و همسرشون گرفته ام :

دکتر ماندگار و همسر محترم شون
تصویری از سرکار خانم ارباب همسر دکتر ماندگار


عکس تبلیغاتی ، شکلات سویسی


طبیعت خالص ترین زیارتگاه خداست

و گروهی که به قله کلوگان صعود کردند
از راست : حبیب حاتمی ، هاشم امیرآبادی ، خانم ارباب ، عباس مهرآمیز، محمد بنیاد ، من و دکتر ماندگار ، رضا محمودی پشت دوربین

شاد و سر بلند باشید

تصاویری از آهار به شکر آب 22 دیماه 91

یکی دیگر از برنامه دوستان در روز جمعه 22 دیماه 91 ، آهار به شکر آب بود ، یکی از مسیرهای خوب بهاری و تابستان و حتی پاییزی ، اجرای برنامه از روستای آهار در شهرستان اوشان به منطقه شکر آب و بازدید از امامزاده و آبشار زیبای شکر آب می باشد . جاذبه زمستانی این مسیر چیست ، حس سرمای زمستان در کوچه باغهای مسیر ، دیدن مناظر بی بدیل زمستانی در مسیر ، حس ماجراجویی در جایی که کمتر افراد در زمستان به آن سمت می روند و دیدن آبشارهای یخ زده چشم هر بیننده ایی را خیره می کند . مقایسه طبیعت زمستان با سه فصل دیگر سال فوق العاده هیجان انگیز است .
من متاسفانه این برنامه را به دلیل حضور در جلسه آشنایی حج عمره از دست دادم ولی با قرار دادن تصاویر برنامه ضمن نشان دادن علاقه خودم برای حضور در این برنامه به دوستان شرکت کننده ام نیز تبریک می گویم . از آقای بهرام پور علی بابا و محمد بنیاد نیز بدلیل ارسال این تصاویر تشکر می کنم .

کوچه باغهای سبز بهاری ، شاخه های سنگین شده آلبالو و گیلاس  تابستانی و برگ ریزان پاییزی که هم اینکه با برف سفید پوشیده شده و تابلو زیبا از مسیر مهیا نموده است .




در مسیر




و مسیرهایی که پوشیده از برف


دکتر ماندگار ، به اتفاق همسرشون طلیعه ارباب و سرپرست برنامه آقای حبیب حاتمی در ورودی امامزاده


جریان زندگی در سرمای شدید نیز ادامه می یابد


و مسیر که پوشیده شده از پاکی هاست ، به سفیده دلهای پاک و به روشنی دانه های ریز برف

دوستان شرکت کننده در برنامه زمستانی آهار به شکر آب




همنوردان :
دکتر محمدحسین ماندگار ، طلیعه ارباب ، بهرام پور علی بابا ، رضا محمودی ، حبیب حاتمی ، سهیلا ، محمد بنیاد ، هاشم آقای عزیز

     اینم قسمت لذت بخش برنامه که مجبور شوی اطاقی را برای صرف صبحانه اجاره کنی ، تازه ظهر هم از قابلمه پر از ماکارونی آقای ستوده هم خبری نباشه و غذای خوشمزه تر را جایگزین نمایی .... دکتر جان سرده عزیزم مراقب خودت باشد ، بزار این هاشم جان با گرمای لیوانی چایی که بدست گرفته بخندد ، بخند جانم ، شاد باشید


در نبرد بین روزهای سخت و انسانی های سخت
این انسان های سخت هستند که می مانند نه روزهای سخت

گزارش تصویر از صعود کلک چال

جمعه 22 دی ماه 91 ، تیم دو نفر از اعضاء  گروه کوهنوردی سازمان فضایی به صورت مستقل به قله کلک چال رفتند ، تصاویری از برنامه این عزیزان تقدیم شما
برج کلکچال

تیم سه نفره ، اینانلو ، یوسفی و  دوست میهمان


شرایط زمستان مسیر منتهی به قله کلکچال


تابلو قله کلکچال


  قله اول


  صعود قله در شرایط آب و هوایی متغییر و البته سرد


بازگشت


گزارش صعود قله توچال در شرایط آفتابی و وزش باد شدید

    جمعه 22 دی ماه 91 به دلیل حضور در جلسه توجیهی حج عمره نتونستم با اکیپ دکتر ماندگار و دوستان راهی یکی از کوههای کرج شوم ، بعد از چندین برنامه که به اتفاق اجرا می کردیم ، این مورد از دستم رفت ، امیدوارم به دوستانم خوش گذشته باشد . و من برنامه شخصی را روز شنبه 23 دی 91  به قله توچال تدارک دیدم ، فرصت کافی برای هماهنگی با دوستان نداشتم تنهایی راهی این برنامه شدم ، هوا شناسی را چک کردم ، هوای آفتابی بود ، هر چه از شمال تهران در منطقه دربند اوج می گرفتم ، تهران را مدفون در دود و آلاینده های مختلف می دیدم که به دلیل وارونگی هوا نیز تشدید شده بود . اجرای برنامه به تنهایی خیلی تابع قید زمان نیست ، برای همین من دیر راهی شدم ، ساعت 8:15 بود که به انتهای تله سی ایژ رسیدم ، مسیر یخ زده بود و راه آبها که دیگر به قندیل تبدیل شده بود .


آبشارهای مسیر نیز  از دور چهره یخ زده خود را به نمایش گذاشته بودند



امروز هر چند مسیر توچال خلوت بود ولی با تمام این اوصاف دوستانی هستند که می شود لحظه ایی توقف کرد و گپی دوستانه زد ، اینبار نیز آقای حامد دشتی زاد را در مسیر دیدم که با چوب های اسکی اش به کوهستان آمده بود .

 
و تهران که در دود و غبار گم شده است


آبشارهای یخ زده ، زیبایی هایی که در زمان های کوتاه قابل رویت است و بسیاری از ما به بهانه سرما از دیدن آنها محروم هستیم


آبشار دو قلو یخی ، زیبایی این آبشار در کنار پناهگاه شیر پلا چشم نواز است



نمایی نزدیک تر از آبشار دو قلو که هم اینک یخ زده است


و گنجشکی که خیلی سعی کردم عکس خوب از آن ثبت کنم ، با این دوربین دیجیتال بهتر از این نتوانستم


و خروجی اب شیرپلا که خود صحنه ایی زیبا را به تصویر کشیده بود


در شرق قله اسپیلت ، کلکچال و گردنه های مربوطه زیباتر از همیشه خود نمایی می کردند


در غرب هم مسیر ایستگاه پنجم توچال  ،  در هوایی صاف می درخشید


قبل از سیاه سنگ ( جانپناه امیری )، یک تیم 8 نفره که شب را در این جانپناه سپری کردند گویا بدلیل شدت سرما تا صبح نتوانستند بخوابند


قبل از قله توچال


با دماوند در هوایی صاف

 
و در داخل جانپناه روی قله توچال ، که ساعت 14:45 در قله بودیم و بدلیل اینکه با تاخیر حرکت نموده بودم و نیز زمانی را در شیرپلا و جانپناه امیری سپری نمودم برای بازگشت زمان کافی نبود و با سرعت خودمان را با ایستگاه 7 توچال رسانیدم تا با تله کابین به ولنجک برگردم و مجبور شدم یک ماشین از پارکینگ ولنجک به تجریش و از آنجا به میدان سربند محل پارک خودرو بگیرم


روی قله به دلیل شدت وزش باد و سرما دوربین یخ زد و من نتونستم عکسی تهیه کنم و فقط در خروجی جانپناه آخرین عکس را نمایی از دماوند از روی قله توچال تهیه کردم ، که تقدیم حضورتان می نمایم


عکسی را که می خواستم نتونستم از جانپناه بگیریم و بخار روی لنز یخ زد


به پایان آمد این دفتر حکایت هم چنان باقی است ، امیدوارم مورد عنایت و توجه تون قرار گرفته باشه
تا درودی دیگر بدرود
شاد و با نشاط باشید

قله توچال در شرایط آفتابی ولی سرد صعود شد

جمعه 22 دی ماه 91 به دلیل حضور در جلسه توجیهی حج عمره نتونستم با اکیپ دکتر ماندگار و دوستان راهی یکی از کوههای کرج شوم ، بعد از چندین برنامه که به اتفاق اجرا می کردیم ، این مورد از دستم رفت ، امیدوارم به دوستانم خوش گذشته باشد . و من برنامه شخصی را روز شنبه 23 دی 91  به قله توچال تدارک دیدم ، فرصت کافی برای هماهنگی با دوستان نداشتم تنهایی راهی این برنامه شدم ، هوا شناسی را چک کردم ، هوای آفتابی بود ، هر چه از شمال تهران در منطقه دربند اوج می گرفتم ، تهران را مدفون در دود و آلاینده های مختلف می دیدم که به دلیل وارونگی هوا نیز تشدید شده بود . اجرای برنامه به تنهایی خیلی تابع قید زمان نیست ، برای همین من دیر راهی شدم ، ساعت 8:15 بود که به انتهای تله سی ایژ رسیدم ، مسیر یخ زده بود و راه آبها که دیگر به قندیل تبدیل شده بود .

تصاویر و گزارش برنامه را در این پست بخوانید

صعود زمستانه قله کلوگان ( جبهه شمالی )

امروز جمعه 15 دی ماه 1391 ، برنامه صعود به قله کلوگان از جبهه شمالی با گروه دکتر ماندگار ، که چند وقتی است برنامه های یک روزه ام را با آنها منطبق نموده ام ، این قله برای دومین بار است که در زمستان صعود می کنم ، بار اول با آقای رضا محمودی دو نفری این مسیر را طی کردیم که گزارش آن در لینک زیر داده شده است .

لینک گزارش صعود قله کلوگان در اسفند ماه 1389

قله کلوگان به ارتفاع 2950 متر در شمال روستای کلوگان و جنوب روستای امامه در منطقه رودبار قصران ، در جاده تهران به فشم قرار دارد .جبهه شمالی آن یکی از زیباترین مسیرهای صعود زمستانی می باشد که اکثر اوقات پوشیده از برف است .

صعود به قله کلوگاناین عکس آخرمون هستش ، اول ببینید



نام برنامه: صعود به قله 2950 متری کلوگان

نوع برنامه: زمستانی همراه با برف کوبی

منطقه اجرای برنامه: استان تهران ، شهرستان رودبار و قصران ، جاده فشم ، روستای امامه

تاریخ اجرای برنامه:  امروز 15 دی 1391

نفرات: پرویز ستوده شایق – رضا محمودی ، دکتر محمدحسین ماندگار ، خانم طلیعه ارباب ( همسر دکتر ماندگار ) ، حبیب حاتمی ، هاشم آقا ، عباس اقا ، محمد بنیاد ( میهمان )  و سید ( راننده ون )

ساعت حرکت از تهران: 6 صبح روز جمعه 15 دی 91

رسیدن به روستای امامه: 08:45صبح    صرف صبحانه قبل از حرکت ، در کنار جاده

ساعت حرکت کوهنوردی: 09:25  صبح

رسیدن به قله: 13:45

رسیدن به محل شروع برنامه: 16:45      

و امروز گروه 8 نفره در شرایط زمستانی که ابتدا سرمای زمستانی و هوای صاف و در نهایت سرمای سوزناک همراه با وزش باد ، برنامه را با خوبی و خوشی به پایان رساندیم . صبح را سید و حبیب در اتوبان باقری شروع می کنند ، من هم در خیابان فرجام به آنها ملحق می شوم ، سنگک صبحگاهی را تهیه کرده ام ، وقتی وارد ون سید می شوم بوی نان فضای ماشین را پر می کند ، خوش و بشی و حرکت به سمت غرب تهران و ملحق شدن دکتر ماندگار و همسرشون و بازگشت مسیر از اتوبان همت را پی می گیرم ، ابتدای صبح ماجرا سارا برای حبیب اتفاقات عجیبی به دنبال دارد ، بنده خدا در حین توجیح نبودن سهیلا در این برنامه اسم سارا را به زبان می آورد ، سین چین حبیب بابت این اسم و افکار جلوتر برای خود صاحب قصه می شوند ، پس از تقاطع شریعتی عباس هم به جمع اضافه این قصه حاج حسن هنوز دم نکشیده ولی موضوع سارا جا افتاده است ، چی بود ، کی بود و چراهایی که مدیر باید از آن دفاع کند . در کپ و گفت های صبح گاهی خیابان استخر را هم از جنوب به شمال طی می کنیم ، هاشم آقا و آقا رضا هم سوار شده و کمی جلوتر دوست حبیب آقا محمد پس از پارک خودرو خود در ابتدای جاده لشگرک جمع گروه تکمیل می شود . دکتر بالشتک بادی اش را از ابتدای مسیر طی کرده و هر چند گاهی از خواب بیداری می شود ولی اظهار نظرهایش بسیار سنجیده و به جا بیان می شود ، البته گیر امروز او بیشتر به عباس بوده تا مدیر ... عباس چکار کرده بعدا صداش در خواهد آمد .

ساعت یک ربع به 9 به سه راهی قبل از روستای امامه رسیده و از ماشین پیاده شدیم ، سرمای صبحگاهی جانی برای تشعشع های خورشید نگذاشته است و در سرمای لذت بخش صبحگاهی همزمان با تعویض لباس ها صبحانه نیز آماده می شود ، از هر کوله ایی چیزی بیرون می آید ، پنیر ، گردو ، نان سنگک ، مربای زعفران (آلبالو ) ، عسل ، خیار و گوجه و خرما و ..... بااالاخره در هر شرایطی که بود صبحانه صرف شد و آماده حرکت می شویم اما ...

عجله دکتر ماندگار و همسرشون برای آغاز صعود بیش از دیگران به چشم می خورد ، این عجله  بدلیل سرمای صبجگاهی است یا عشق به صعود  قله ، از حرف های دکتر می شد گزینه دوم را حدس زد چون می گفت ، اگه حرکت نمی کنید ناهار را هم اینجا بخوریم بعد بریم ...!!!!

خانم دکتر فعلا نظری نداشتند ولی الحق مربای زعفران ( ببخشید آلبالو زعفرانی ) بسیار خوش مزه ایی درست کرده بود . چه حالی داد صبحانه ، جای دوستان خالی ... اون صبحانه های شاهانه ، که در سرمای منهای ده درجه ، سر پایی ، با چایی داغ و بدن هایی که در اثر سرما دائماً روی ویبره بودند ، خوب چسبید چی بگم ... ، اصرا نکنید عکس صبحانه را نخوام گذاشت ...

عکس خانم ارباب در 15 دی 1391

عباس تلفن اش زنگ می خوره .... یک آهنگ شاد  نمایشنامه اجازه گرفتن عباس از اوستاش حاج حسن کلید می خوره ، قصه خیلی طولانی هستش ولی خوب پخش یک مکالمه تلفنی گویای بسیاری از حقایق خواهد بود.

عباس : الو جاج حسن  خیلی مخلصیم ممنون که بهم مرخصی دادی ، صدای اون خط را نداریم ....

عباس : مگه خودت نگفتی می تونی جمعه بری کوه ، از اون ورن خط ببین عباس من کی گفتم ، پاشو بیا در مغازه ، سر راهت یه راست گوسفند هم بگیر برای ظهر می خوایم آبگوش بار بزاریم ، عباس : جاجی حسن به چون خودت ، و به چون منزل ( منظور عیال مربوطه حاج حسن ) خودت اونروز گفتی می تونی یه جمعه در میون بری کوه

حاج حسن : پدر سوخته آخه من بعد مغازه می خواستم استخر هم برم ، حالا کی منو مشت مال می ده ، آخه پسر تو مغازه هم که هستی پشت دخل که نمی تونی بشینی همش اینور و انور ورجه وورجه می کنی ، راستی اون قرص فشار خون منو کجا گذاشتی ....

عباس : الو حاج حسن چرا صدات قطع شده ، الو انگار آننن نمی ده ... خوب فعلا خدا حافظ بوق ...بوق ق ق



در میانه راه هستیم ، مناظر اطراف فوق العاده چشم نوازند ، زیبایی های کوهستان در شرایط برفی ، یکدست و تماما آنها یکرنگی است ، مانند دوستانی که از دو رنگی و چند رنگی بیزارند ، طبیعت نیز در این فصل موسیقی یکرنگی را برای کل منطقه می نوازد . بالاخره تونستم یک عکس خوب کوهنوردی بگیرم ، تشکر بچه ها
نفرات از جلو :رضا محمودی ، هاشم جان ، خانم ارباب ، دکتر ماندگار ، عباس آقا ، محمد بنیاد ، حبیب حاتمی و من که پشت دوربین هستم ....


برفکوبی و گذر از شیب های پربرف ادامه می یابد


دکتر ماندگار هم داوطلب برف کوبی به عنوان نفر اول می شود ، آنانی که برفکوبی را به عنوان نفر نخست تجربه کرده اند می دانند که چقدر انرژی باید مصرف کرد تا مسافتی را طی کنید


چقدر خوشحال شده حبیب که دکتر رو هم به برف کوبی وادار کرده ، هر چی بهش می گیم حبیب هوای دکتر را داشته باش بازم می خنده


هوا امروز هم به لطف خدا یاری مان کرد و ما صعود خوبی را برای رسیدن به قله کلوگان از جبهه شمال ادامه می دهیم ، و اما قدرت خانم ناظم ( همون خانم ارباب ) نیز ستودنی بود ، او هم حبیب را وادار کرد تا به عنوان سر قدم برف کوبی کند ، ولی تنها اشتباه ایشان رضایت از عملکرد او بود که او نیز پس از دریافت حکم رضایت مندی جلوداری تیم را رها کرد و برف کوبی به عهده آقای محمودی و سایر نفرات افتاد .... اینه که می گن بابا پاداش را باید پس از اتمام کار داد نه اینکه به محض شروع نمرات تشویقی سرازیر شود ، اینم نتیجه اش خانم ناظم این تجربه ها را بگوش نمی خواد آویزان کنی سنگین است در تصمیم های مدیریتی مد نظر بگیرد ..... ما که گفتیم ... حال خود دانید


این سنگ در مسیر بود ، به نظر شما شبیه چه حیونی است

نشاط در کوهستان با نشاط کوهستان


چترهای حمایتی این چنینی بسیاری در برنامه شکار شده است ، فقط تنظیم گتر کوهنوردی و آماده سازی گرتکس و عینک و .... نیست ، باید دکتر ماندگار بابت این خدمات همسر محترم شون حساب ویژه ایی برای طلیعه گشایش نماید ... آنچه باید دیده شود ، می شود ، آنچه باید بیان شود می شود

روستای امامه و ارتفاعات مهر چال یکی مدفون در آلودگی و آن یکی مه


عبور از مسیرهای نقاب برفی


استفاده از طناب برای عبور از شیب های تند و مسیرهای صخره ایی


قدم های پایانی برای رسیدن به قله کلوگان  ، در شرایط که مه بر منطقه حاکم شده و برودت هوا بیشتر شده است


بالاخره به قله رسیدیم ، به یک شکر پنیر هاشم آقا بسنده کرده و ارتفاع کم کردیم تا در جای مناسبی چای و کاپوچینو و البته شکلات خارج خانم ارباب بخوریم


خوشحالیم که یک روز خوب خدا را نیز در این طبیعت پاک در کنار هم و با هم خندیدیم


عکس گرفتیم


به فردایی بهتر اندیشیدیم


عکس همدیگر را خراب کردیم !!!!


و با سرعت برگشتیم


تبلیغات شکلات خارجی داشتیم ، رسم حسنه ایی که پس از بهرام (برادر خانم ارباب ) که از سوئیس برایمان شکلات تلخ آورده بود ، و از اون روز ما دیگر می دانیم که سهیمه شکلات خارجی داریم ، اصلا انگیزه صعود را بالا می بریم و به هر بهانه ایی حاضریم کوله حمل کنندگان شکلات ( خانم ناظم گروه ) را جستجو کنیم و مدیر ( حبیب ) تبحر عجیبی در وارسی کوله پیدا کرده است . سرپرسته دیگه ، ته پرست که نیست ، باید سرش به کوله همنوردان بره ، اگه نره پس کجا بره !!! اقا من عیار ظرفیت آدم ها دقیقا دستم نیست اگه زیاده روی کردم بگید ..


بخش دوهزارم قصه عباس و حاج حسن در آجیل فروشی .... خواب ام می آد و گر نه براتون می نوشتم . البته این عکس ربطی به قصه نداره و در بخش تبلیغات کاپوچینو و فلاسک نو عباس ارائه می شود


و در جای امنی خوردنی های قله را خوردیم ، و می بینید که هر زنی پشت اش به مردی گرمه و برای همین هم هست که به راحتی می تونه پوست بکنه ... البته نه هر پوستی


راه بازگشت ادامه دارد ، روش های مختلف بازگشت ، سر خوردن دیگه سن و سال نمی شناسد و بسیار هم کیف می دهد ، قبول ندارید خودتون امتحان کنید ، رضا که در این روش صاحب سبک هم هست و شلوارهای پاچه کوتاهی اختراع کرده که روی تمام لباس ها پوشیده می شه ، مثل یک پوشک بچه ما تحت را حسابی حفاظت می کنه از سرما و خراش های احتمال و شما حالشو می برید ، تنها اشکال آن این است ،اولا اگر سفارش دوخت بدی هر 100 سال یکی دوخته می شه و دوم اینکه باید برای پوشیدن آن ضمن داشتن مهارت باید جنبه هم داشته باشی


پیروز باشید


پایان برنامه با یک تمرین حمل مجروح خاتمه یافت


اون عکس اولی را آخر هم ببینید


تا درودی دیگر بدرود

پ ن :

1-تشکر از آقای دکتر ماندگار که کلیه هزینه های برنامه را تقبل نمودند .
2-و تشکر از همسرشون بابت تهیه ناهار و توزیع شکلات به خصوص شکلات خارجی در قله
3- فایل جی پی اس در برنامه اسفند 89 می تونید استفاده کنید، در این برنامه نیز جی پی اس ام از کاورش افتاده بود ، بخشی از صعود را تراک کردم .

کوه بی بی شهربانو برای صعود

خوب همیشه قرار نیست که صعود های اسم و رسم دار داشته باشیم ، امروز پنجشنبه 14 دی ماه 91 برای تهیه یک نقشه من به اتفاق آقای رضا محمودی ، به کوههای بی بی شهربانو رفتیم ، مطمئن هستم بسیار از شما بزرگواران به این کوه صعود نکرده اید ، ارتفاع اون چقدره خیلی بهش فکر نکنید ( ارتفاع بلندترین قسمت این کوه 1535 متر می باشد )، این که در جنوب شرقی تهران کوهی هست که شما می توانید حتی برای کوهپیمایی خط الراسی آن اقدام کنید بسیار باید شکر گذار باشیم . خط الراس این کوه به صورت شرقی-غربی کشیده شده است . این کوه چرا اینقدر مظلوم مانده شاید به دلیل ارتفاع آن باشد ، شاید اسم و رسم ها همیشه بر یلندا ایستاده اند ولی من به نوبه خودت از این کوه به نیکی یاد خواهم کرد و آنرا نه تنها برای صعود بلکه برای انجام آموزش های مقدماتی کوهنوردی بسیار مناسب دیدم ، حسرتم از این بابت بود که چرا زوتر برای دیدار آن اقدام نکرده بودم ، مطمئن باشید جایی که کوه بی بی شهربانو قرار گرفته بسیار می تواند مفید به فایده واقع شود ، جایگاهی که نیاز به مسافرت از جنوبی ترن نقطه تهران به شمالی ترین نقطه آن نیازی نباشد ، گروه هایی که در بدو تشکیل می توانند از آن استفاده بهینه نمایند و اهالی که ایجاد گروه های کوتاه روز خوشی را در آن سپری نمایند . دست به سنگ ، صخره و سنگ هم دارد ، تجربه غار را اگر کسی نداشته باشد به صورت محدود می تواند در آن ببیند و افراد خردسال و کهنسال که به راحتی می توانند از آن استفاده نمایند .
  از کوه بی بی شهربانو ، اطلاعات خیلی کمی به خصوص در رسانه های کوهنوردی منتشر شده است ، شاید کسی آنرا جدی نمی گیرد ، شاید هم حضور پایگاه های نظامی مانع استفاده مردم از این کوه می شود ، به خصوص جبهه شمالی آن ، که مسیر فوق العاده زیبایی است ولی متاسفانه جاده ایی نظامی یال های آنرا خراشیده و تا ارتفاعات بالای 1500متر نیز رفته است ، حتی از خط الراس نظامی آن نیز جاده سراسری عبور کرده است ، در تصاویر می توانید مشاهده کنید ولی مسیرهای متعددی برای صعود دارد و امروز که ما موفق شدیم به این منطقه بیاییم برف به صورت پراکنده روی آن دیده می شد . راستی در این کوه چند دهانه غار هم دیدیم ، طول غار چقدر است و این غارها به کجا منتهی می شوند ، من اطلاعاتی در این خصوص ندارم، مختصات دهانه دوتا از آنها را که یکی در جبهه شمالی و یکی در جبهه جنوبی است را در waypont ها داده شده است .

 

  045         03-JAN-13 11:48:28            N35 36.031 E51 29.810      1284 m 

  045 St     03-JAN-13 11:27:29            N35 36.299 E51 29.648      1191 m 

 046         03-JAN-13 12:11:13            N35 35.870 E51 29.931      1347 m                 

 047         03-JAN-13 12:17:31            N35 35.821 E51 29.868      1395 m                 

 048         03-JAN-13 12:27:58            N35 35.695 E51 29.801      1486 m                 

 049         03-JAN-13 12:34:36            N35 35.658 E51 29.742      1514 m 

 049 Ghar03-JAN-13 12:32:15           N35 35.673 E51 29.741      1505 m 

 050         03-JAN-13 14:16:10            N35 35.655 E51 29.790      1511 m 

 050 Ghar est03-JAN-13 13:36:52     N35 35.642 E51 29.753      1498 m 

 051         03-JAN-13 14:28:55            N35 35.713 E51 29.914      1441 m 

 052         03-JAN-13 15:07:13            N35 36.299 E51 29.647      1191 m 


لینک فایل جی پی اس مسیر طی شده


تصاویری از گوگل ارث از کوه بی بی شهربانو

مسیر زرد رنگ سمت راست صعود و سمت چپ بازگشت ما را نشان می دهد


این هم پروفایل ارتفاع به مسافت طی شده کوه بی بی شهربانو


کوه بی‌بی شهربانو در جنوب شرقی تهران بين طولهــاي جغرافيايي ´28 °51 تا ´31 °51 شرقي و عرضهاي جغرافيايي ´ 36 °35 تا ´38 °35 شمالي گسترده شده است . در دامنه‌های کوه ری و بر فراز صخره‌ای کوهستانی، بنایی گنبدی مینایی به نام بقعه بی بی شهربانو واقع است. مردم محل بی بی شهربانو را دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی و همسر حسین بن علی و مادر امام چهارم شیعیان، سجاد می‌دانند. البته سالهاست زیارت کنندگان این محل فقط مردم ری نیستند و از زائرین شهرهای مختلف ایران گرفته تا شیعیان کشورهای عراق و افغانستان و پاکستان برای زیارت به این محل می آیند.


چند تا عکس هم با موبایل گرفتم که شاید جالب باشه ...

از سمت شرق به غرب



موقعیت بقعه بی بی شهربانو از ارتفاعات ، عکس از شمال به جنوب


همون موقعیت عکس قبلی کمی زوم شده تا جزئیات بیشتر از مکان بقعه بی بی شهربانو قابل رویت باشه


خط الراس کوه بی بی شهربانو،غرب به شرق


همنورد کوه و یار غار و همسفرهای دور و درازم ، رضا محمودی ، همنوردم در آرارات ترکیه ، آیلندپیک منطقه هیمالیا و کازبک گرجستان و بسیار جاهای دیگر که می توانستم و می خواهیم ولی هنوز نرفتیم ... هی بهش می گم پسر اخماتو وا کن بهت نمی یاد ... کو گوش شنوا ...


اینم منم فکر می کردم امروز با ماشین یه جای مرتفع می ریم تا یک نقشه توپوگرافی دستی تهیه کنیم که سر از اینجا در آوردیم ، باد سرد این جا حسابی دستانم را کرخ کرده بود ،


اینم یه دوستی که اتفاقی ایشان را دیدیم ظاهراً به دنبال شیره درخت بادام کوهی می گشت ، می گفت برای بسیاری بیماری ها مفید است ، تنها توصیه ایی که بهش کردم اینکه مراقب باشه موقع کندن شیره آسیبی به درختان طبیعت وارد نکنه ، البته وقتی ما داخل غار برای صرف ناهار توقف داشتیم ایشان هم با چراغ پیشانی آقای محمودی وارد غار شد ، ولی پس از حدود 15 دقیقه بازگشت و گفت مسیر یه جورایی مسدود شده و استخوان های انسان زیادی را در آنجا دیده بود ، همراه با یک چادر حدود 8 نفره که آنجا پنهان کرده بودندو توری که برای شکار پرندگان از آن استفاده می شده آنجا دیده بود ....


نمایی دیگر از خط الراس کوه بی بی شهربانو


و جاده ، جاده ایی عریض که کوه را به اتوبان شبیه خواهد کرد ، ...


کانتینرهایی در ارتفاعات کوه بی بی شهربانو در کنار جاده ، برای چی من خبر ندارم ...


با هر چرخش کوه ، جاده هم می چرخد


بازگشت


در منطقه وسیعی در قسمت شمالی کوه بی بی شهربانو ، جایی که کمربند سبز حایل بین کوه و شهر می شود ، درختان زیادی به این شکل بریده شده اند ... چرایی آنرا از چه کسی باید پرسید ؟


بخشی از زمین هایی که درختان آن قطع شده است ، انصافاً متاثر شدیم ... صحنه خوبی نبود


تعدادی از درختان کوچک تر پابرجا بودند ....


و عکس هایی که نباید دید ....!!!!


قله قوچ در هوایی بسیار عالی زمستانی صعود شد

جمعه 7 دی ماه 1391 با گروه 8 نفره  در شرایط بسیار ایده آل و هوایی صاف صعودی به قله قوچ داشتیم.

نفرات شرکت کننده در برنامه :
   دکترمحمدحسین ماندگار ، سرکار خانم طلیعه ارباب ( همسر دکتر ماندگار ) ، هاشم آقا ، رضا محمودی ، حبیب حاتمی ، یک میهمان از کشور سوئیس آقای بهرام ( برادر خانم ارباب ) ، سهیلا و من ( ستوده )

موقعیت مکانی قله قوچ : در منطقه دماوند ... آبسرد .... روستای هاشمک قرار دارد

شرایط آب و هوایی روز صعود  : هوا کاملاً صادف ، بدون ابر ، بدون باد ، زمستانی برفی به خصوص در نزدیکی قله با برف کوبی ، چنین هوایی در زمستان تاکنون سابقه نداشته است

مختصات جغرافیایی  قله قوچ :  با جی پی اس همراه من  GARMIN GPS map76CSx

N 35.56465         E 052.06593

كوهستان قوچ از شمال به جاده فيروزكوه و از جنوب به منطقه ايوانكي محدود مي شود . مجموعه ارتفاعات كوهستان قوچ به صورت شرقي غربي با قلل متعدد و متنوعي حد فاصل دوبخش کيلان و پارچين قراردارد كه مرتفع ترين آن كوه قوچ  در جنوب شرقي روستاي هاشمك مي باشد .

راه دسترسی به قله : برای رسیدن به مبداء صعود قله قوچ از تهران به سمت شرق ، جاده فیروزکوه ، قبل از آبسرد ، تابلو روستای هاشمک ، تابلو محمودیه ، سمت راست ، و در ابتدای جاده توقف نموده و دقیقا به سمت جنوب کوه پیمایی را آغاز می کنید .از روی قله قوچ این گرا ها را با قطب نما بدست آوردیم ، قله دماوند در 360درجه ، قله توچال در 295 درجه و دکل مخابراتی در گرای 100 درجه ثبت شد .

گزارش برنامه :

ساعت 5:45 یک خودرو ون از اتوبان باقری تقاطع فرجام شرقی در نارمک با حضور آقای حاتمی و سید راننده حرکت می کند ، بنده حدود ساعت 5:50 سوار شدم ، ساعت 6:15 در شهرک غرب ، دکتر و دو همراه شون و در بازگشت در اتوبان شهید همت تقاطع خروجی به سمت میدان ونک سهیلا به ما ملحق شد ، هاشم آقا و آقای محمودی در حوالی پاسگاه پلیس جاجرود به پیوستند و جاده فیروز کوه را در پیش گرفتیم ، قبل از آبسرد دماوند به سمت روستای هاشمک در جهت جنوب پیچیدیم ، در امتداد تابلویی با عنوان محمودیه ادامه مسیر دادیم تا به تابلویی که روی آن حک شده بود روستای سفید خانی ، دهستان جمع آبرود بخش مرکزی رسیدیم . ساعت 9:15 پس از تعویص لباس آماده حرکت شدیم در حالی که هوا کاملاً صاف و کمی سرد بود .

نفرات شرکت کننده در ابتدای برنامه

ازچپ :رضا محمودی ، دکتر ماندگار ، بهرام ارباب ، سید(راننده) ، آقای حاتمی ، هاشم آقا ، خانم ارباب و سهیلا ، بنده هم پشت دوربین هستم ، البته بعد از این عکس دکتر عکس دیگری گرفت .... در ساعت 9:15 صبج حرکت را شروع کردیم ، در امتداد جنوب ، در گرای معکوس دماوند



امروز در طول کل برنامه ، دماوند را با وضوح هر چه تمامتر می دیدیم ، هوای دماوند نیز امروز از دور بسیار عالی به نظر می رسید ، هیچگونه ابری را در بلندی دماوند امروز مشاهده نکردیم ، و در تمام مراحل برنام سعی کردم در اکثر عکس ها به نوعی دماوند نیز به عنوان عضو ثابت حضور داشته باشد

دماوند زیباتر از همیشه خود را در معرض دید ما قرار داده بود



ابتدا جاده خاکی را که با برف پوشیده شده بود ، در امتداد جنوب آغاز کردیم


پس از 15 دقیقه به یک گاو داری خالی رسیدیم ، که تابلو خاصی نداشت ، ولی در بخش شمالی آن قندیل های زیبایی تشکیل شده بود که فوق العاده زیبا بودند ، تمام پیکرهایی که خالق یکتا می آفرینند زیبا هستند ، به شرطی که بخواهیم چشمان خود را به زیبا دیدن عادت دهی ....


شروع کردم از قندیل ها با دماوند عکس هایی را بگیرم ، انتهای این قندیل به قله دماوند می رسید ، البته با فاصله ایی بسیار زیاد ، یا شاید این عروج از دماوند است که به صورت ستونی به آسمان کشیده شده است ، شما هم می توانید تصورات خودتان را داشته باشید

آقا بهرام مقیم سوئس و تلفن همراه آی پود IPOD او که موضوع کل کل او و دکتر بود ... ، خیلی شخصیت دوست داشتنی  و مهربانی داشت ، از همراهی او در گروه بسیار خشنود شدیم ، البته لازم به توضیح است که ایشان کوهنورد قابلی است و یه جورایی مانکن برند کامل میلت است ، بهرام جان فقط ما به یک کوله ات رضایت می دهیم .......



یک ساعت پس از حرکت در کنار یک دامداری و پروار بندی ( حسین صولتی ) توقف می کنیم ، البته اینجا نیز خالی بود ... این چند نقطه برای این است که چرا باید تمام این گاوداری و دامداری هایی که با کلی هزینه احداث شده اند خالی باشند و از جنب و جوش در آنها خبری نباشد ... نا خود آگاه به فکر وام هایی می افتم که برای احداث چنین جاهایی گرفته می شود ... بماند


پس از صبحانه بسیار توپ خندان و پر انرژی به راه خود ادامه می دهیم ، صبحانه چی بود  ، عسل ، پنیر ، گردو ، خیار و گوجه ، خرما  و ... البته چای داغ و نان سنگک ، صبحانه دسته جمعی چه کیفی می ده



خط الراس دو برار را در جنوب قله دماوند به این زیبایی دیده بودید ... فکر نکنم حتی در تابستان نیز چنین زیبایی منطقه قابل رویت بوده باشد ... بیشترین نگاه مان امروز دماوند خواهد بود ، اینو قبلا هم گفتم ....


امروز فقط روز عکس گرفتن با دماوند بود ، البته پشت سرمان خط الراس دوبرار و زرین کوه را می توانید ببینید.


در هوای خوب تمام شادی هایمان نیز خود نمایی می کرد


دکتر ماندگار کوهنورد با اخلاق با دماوند ، انسان های بزرگ که در تمام مراحل زندگی شان بزرگ هستند و قابل ستایش اند ، عشق به طبیعت و کوهستان و احساس او نسبت به کوهستان ستودنی است


طلیعه و افتخار به دماوند  ، بی شک پشت هر مرد موفقی زن موفقی حضور دارد که طلیعه نمونه بارز آن است ، ضمن اینکه در این برنامه مادر ایشون نیز زحمت ناهار خوشمزه ایی را برای گروه تقبل کرده بودند ، کوهنوردی طلیعه سابقه طولانی دارد و صعود او به منطقه هیمالیا ، کلیمانجارو و بسیاری جاهای دیگر از او کوهنوردی قابل ساخته است . فکر می کنم تهیه بسیاری از ملزومات کوهنوردی دکتر نیز به عهده ایشون باشه .... ( فضولی )

هاشم آقا با دماوند ، امروز خودمونو خفه کردیم ، در شرایط بسیار مناسبی قرار داشتیم ، نور ، طبیعت ، و البته دماوند و صحنه های زمستانی باعث شده بود تا در حد لالیگا از خودمون عکس بگیریم .... دلتون نسوزه پاشید خوب این جاهای نزدیک رو برید دیگه ، اینم هم اطلاعات در همه جا وجود داره ... وقت ندارید ، پس از تصاویر دوستان لذت ببرید


اینم به خاطر هاشم جان ، چکار کنم دوستش دارم دست خودم نیست ، البته تقریبا مطمئن هستم که او راهش به اینترنت نمی افته که این تصاویر رو ببینه ولی خوب یکی از همنوردان بسیار قابل اعتمادی است که اگر کسی به همراه او به کوه برود ، رفقات را تا منتهی الیه خودش به جا می آره


حبیب حاتمی و عکسی با دماوند

بهرام  با دماوند ، در آرزوی صعود دماوند


این عکس هم تقدیم بهرام برای اینکه در این برنامه میهمان گروه بود ، امیدوارم در سوئیس همیشه تندرست باشنند

اینم سهیلا ، کوهنوردی او قابل تحسین است و صعودهای قدرتی و سرعتی او در گروه بسیار خوب می باشد


اینم رضا جان ، کل دماوند را می خواهد به دوش بکشد ، شما فکر می کنید بتونه ....


خوب منم باید افتخار کنم به دماوند سربلند که از هر نقطه چشم مان به جمالش روشن شود ، بی اختیار آرامش قلبی خواهیم داشت و به عنوان سمبل ایرانی سربلند در اسطوره ایی ملی مان جای گرفته است . سربلندباشی ای دماوند


خواهر(طلیعه) ساکن تهران و برادر ( بهرام ) ساکن سوئیس که عکس مهربانی ها را با دماوند می گیرند ، این عکس ها به خاطر اینکه بهرام میهمان ما بود و امیدوارم با خاطرات خوش به سوئیس باز گردد تقدیم هر دو تاشون


آخرین درختان به جای مانده در منطقه را نیز در کنار دماوند قرار دادم تا بدانند رگ و ریشه هایشان در یک خاک قرار دارد


سنگها و صخره های سرزمینم را نیز دوست دارم


بالاخره در ساعت 13 به قله رسیدیم ، جی پی اس من 2615 متر را نشان می داد


آقا این کاپوچینو روی قله همراه با شکلات سوئیسی در قله چه می کنه ، بهتون پیشنهاد می کنم هر وقت میهمان سوئیسی داشتید بهش اعلام کنید که برای روی قله حتما شکلات تلخ همراه با مغز فندق و ... فراموش نشه ، البته این شکلات با تبلیغاتی که همراه بود که فکر می گنم اگر برند های معرفی شده بدانند در ایران چنین مورد استقبال قرار گرفته حتما این آگهی ها را در شبکه خبری خود پخش خواهند کرد ... عکس ها تقدیم خواهر و برادر گرامی و بدینوسیله تشکر از هر دوتاشون برای همه چیز


طلیعه به عکس بالا رضایت نداد گفتش که این یه برند دیگه است ... بابا کوهنوردی امروزی ما تجاری ، تبلیغاتی شد ، البته گروه هم از این شکلات ها بی نصیب نمودند ، خدایش خیلی خوشمزه بود . کام تون شیرین

و کوه هایی که در بخش های جنوبی در مه مدفون بودند و من هیچ اطلاعاتی از آنها ندارم


حدود 40 دقیقه در قله قوچ توقف داشتیم ، چند تا گرای اطراف از جمله گرای دماوند ( 360درجه) گرای توچال(295درجه ) و گرای دکل مخابراتی ( 100درجه ) را از روی قله قوچ گرفتیم . و برخی دوستان با نحو گرا گرفتن اشنا شدند


در قله ها می شود نسخه نوشت و تجویز آزمایش در دفترچه وارد کرد ، بالاخره دکتر ماندگار در قله ها نیز وظیفه خود را با کمال احترام به خوبی انجام می دهد و در خواست دوستان را تحت هر شرایطی اگه بتواند انجام می دهد ، درود بر دکتر ماندگار و تشکر از این همنورد محترم ، این دفترچه در قله توسط دکتر ماندگار دستور آزمایش نوشته شد و مهر گردید . البته ایشان در جریان این عکس نیستند ... شیطنت ما گاهی باعث می شه تا از لحظات دوستان نیز خاطر تولید کنیم ، امیدوارم دوستان از اینکار من گله مند نباشند

خسته نباشی همنورد ، همه خوشی ها را گفتیم ولی برنامه نسبتاً خوبی بود


مسیر بازگشت را یال شرقی به با گرای 100 درجه به سمت دکل پایین آمدیم و بعد به سمت شمال ( گرای 360 درجه ) تغییر مسیر دادیم

با آرزوی توفیق برای دوستان ، شاد و با نشاط باشید

امیدوارم که تصاویر زیبا مورد پسند شما بوده باشد ، اگه تعدادی زیاد بود بدینوسیله پوزش می خواهم ، چنین شرایطی معمولا در این منطقه دست نمی ده و من سعی کردم عکس های زیادی از این صعود بگیریم .

با احترام پرویز ستوده شایق


قله ساکا و یک روز کاملاً برف ی

جمعه 1 دی 91 ، بعد از کافه کوه و مراسم شب یلدا ، صبح زود در روستای افجه در لواسانات حاضر شدیم تا صعودی به قله ساکا داشته باشیم ، می دونید که ساکا در جهت شمالی روستای افجه قرار دارد و خیلی قله قشنگی است ....

نفرات شرکت کننده در برنامه :
دکتر محمدحسین ماندگار ، رضا محمودی ، طلیعه ارباب ( همسر دکتر ماندگار ) ، آقای حبیب حاتمی ، هاشم آقا ، بهجت ، سهیل+آ ، عباس مهرآمیز و من و سید که راننده ون بود و تا روستای افجه ما را رساند

وسیله نقلیه : یک دستگاه خودرو ون


تصاویری از برنامه :
سلام صبح به خیز ، بفرمایید دهنتون را شیرین کنید ، این شیرینی را خانم دکتر زحمت کشیدند آورند ، مناسبت نداره ، دنیا که تموم نشد شاید هم تموم شده و این اولین روز دنیای جدید است پس می ریم که کوهنوردی زیبا را در روزی از روزهای پاک خداوندی داشته باشیم ، این آقا هم عباس آقاست ، ارادتمند حاج حسن ....


ابتدای مسیر  ،شمالی ترین نقطه روستای افجه و آغاز حرکت در امتداد شمال
از راست: دکتر ماندگار ، عباس آقا، آقای محمودی ، سهیل+آ ، خانم ارباب ، بهجت ، جبیب حاتمی و من


صبحانه در تنها قهوه خانه مسیر  ،قهوه خانه آقای لاری ، صبحانه ای نسبتاً مفصل  ،فکر می کنم اگر اقلام آنرا بشماریم  ، باور کردنی نیست پس بی خیال می شم ، از حلوای یزدی خانم دکتر ، عسل ، گوجه و خیار و پنیر و .... بماند


حرکت مجدد بعد از قهوه خانه در شرایطی که بارش برف شدت گرفته بود و هوای مسیر مه گرفته ، قله های ریزان و ساکا و مسیر آتشکوه کاملاً در درون مه قابل رویت نبودند ولی مسیر مشخص بود و یک گروه نیز قبل از ما مشغول طی کردن مسیر به سمت ساکا بودند


عبور از شرق رودخانه به سمت غرب قبل از دشت هویج و حرکت از روی یالی در  امتداد شمال غربی


و لذت عکاسی در شرایط بارش برف ، دوربین دکتر ماندگار در کلیه شرایط زیبایی های طبیعت و نفرات گروه را به تصویر می کشید و فیلم برداری می کرد ، شاید این خاصیت طبیعت باشد که انسان را مجذوب خود می کند و شکر سلامتی و بودن در منطقه زیبا و بهره بردن از زیبایی های فصل زمستان می تواند تاثیرات مثبت فراوانی در زندگی داشته باشد . امروز اولین روز زمستان است ولی برف چندی است میهمان کوه های اطراف این منطقه می باشد ....


و سگ مهربانی که با تکه نانی همراهمان شد و لحظاتی را برای دادن دست دوستی با او توقف کردیم و نوازشش کردیم تا تنهایی را در این زمستان پر برف کمتر احساس کند و تقریبا همه با او عکس گرفتند و فوق العاده بود اعتماد او به همنوردان ،


اینم بهجت که با همراه جدیدمان عکس یادگاری گرفت


و سهیل آ  که خوشحال بود عکسی را در کنارش داشته باشد


عکس گرفتن اپیدمی شد ، خانم ارباب هم این لحظه زیبای ملاقات مان با سگ با وفا  را از دست نداد


عکس خانم های گروه را گرفتیم شاید رضایت دهند که حرکت مان را ادامه دهیم ، هر چند خودمان هم بدمان نمی آمد لحظاتی را به بهانه عکس گرفتن توقفی داشته باشیم


حرکت مجدد در امتداد قله ساکا ، با برف کوبی بارش برف سنگین و مسیری که توسط یکی از گروه های جلوتر از ما برف کوبی شده بود ، تا کجا می توانیم در این شرایط به پیش برویم که فعلاً زمان برای بازگشت را محاسبه کرده بودم و فرصت پیش روی داشتیم


نفرات گروه خوشحال بودند و از این هوای خوب لذت می بردند  ، هر چند گرتکس ها اصلاً جوابگوی این شرایط نبودند و  هر جلوتر می رفتیم در اثر تعرق  و عبور نفوذ آب تمام بدنمان خیس شده بود .

پر افتخار قدم بر می داشتند


آقا ارادتمندیم  ، آقا رضا در چه فکری ، تراژدی ارا کوه را در ذهن مرور می کند ، به آینده کوهنوردی و یا اینکه تصمیم به بازگشت می گیریم ، هر چه باشد خیری در آن است ... مطمئن هستیم


در شرایط دشوار و پرشیب با برف کوبی سنگین ، تا نزدیکی گردنه رسیدیم ، هوا به شدت سرد شد و سرعت باد افزایش یافت ، مه منطقه را پوشانده بود و زمان کافی برای بازگشت با توجه کوتاه بودن طول روز نداشتیم ، برای همین تصمیم به بازگشت گرفتیم ، آخرین عکس ها در شرایط بسیار سخت نیز گرفته شد ، باطری دوربین را برای اینکه فعال نگه دارم چند بار در نزدیک بدن نگه داشتم تا بتوانم عکس هایی را به یادگار بگیرم که بماند ماندگار ، اگه بخش هایی از آن تار شده بدلیل بخار گرفتگی لنز دوربین است ...


راستی فلاسک عباس آقا که صبح رونمایی شده بود ، در قله با نسکافه داغ از هم پذیرایی کرد ، خانم ناظم ( همون خانم ارباب )  مثل همیشه تزریق انرژی را با توزیع شکلات های خوشمزه و چند دقیقه ایی در شرایط سرمای زیاد در محل توقف داشتیم ،  از سرمای شدید دستهای یکی از دوستان که با دستکش خشک برطرف شده و یکی دیگر از عزیزان که برای گرم کردن دستهای یخ زده اش جایی گرمتر از زیر بغل های دکتر ماندگار پیدا نکرد ، تا بخواهیم دستکشی را ته کوله در آوریم گویا سرما چنگ و دندان را نشان می داد ، باد و سرما و رطوبت می رفت که مثلث خطر سرمازدگی را تشکیل دهد که جلوی آن گرفته شد


بازگشت

بازگشتی لذت بخش


هی به هاشم آقا می گم عزیزم از هوای سالم کوهستان استفاده کن ، کو گوش شنوا ...


همه افراد تیم در سلامت کامل و سرحال و قبراق

پس از خوردن ناهار مختصر و طبق معمول ماکارونی و سیب زمین تخم مرغ ، کوکوسبزی ،  حلواشکری یزدی و خیار و گوجه و ... میوه و تنقلات و چای و ... در حال رقابتی ، به انتهای مسیر که روستای افجه می باشد نزدیک می شویم ، نقاشی آسمان و طبیعت را نمی توان در یک فریم و فریم های زیاد هم جا داد ، باید ببینیم و بگذریم


و باز هم عباس که شیفته روحیه بسیار عالی و شاد او شدم ، او و قصه هایش که بسیار روحیه بخشی و شنیدنی است ، شادی و نشاط را به جمع گروه هدیه می دهد ، در ضمن او کوهنورد قابل است و در مرام و مسلک همراهی گروه خود مکتبی است .

و آدم بخش شادی بخش در انتهای مسیر که یک نفر خوش ذوق با سلیقه خاصی او را در مسیر ساخته بود ، همیشه آدم برفی ها در چهره مرد یا مذکر دیده شده اند ولی این مورد کمی متمایز بود بطوری که دقایق بسیار را به ذوق سازنده آن خندیدیم




و در ساعت 16:15 دقیقه به روستای افجه می رسیم و حدود 15 دقیقه نیز روستا را در شرایط بارانی به سمت پایین سرازیر می شویم و کمی مانده به سر چشمه سید با خودرو ون به ما می رسد و از همان مکان دور می زند و با ظاهری تمام خیس سوار ماشین می شویم ، در داخل ماشین نیز دیدن تصاویر گرفته شده توسط دکتر ماندگار و بنده و خنده های پیاپی به تصاویر زمان را برایمان کوتاه می کند تا به گردنه لشگرک برسیم


دکتر ماندگار و من


و تشکر از حبیب حاتمی برای برنامه ریزی و هماهنگی برنامه


خدایا شکرت ، از سلامتی و تندرستی که در اختیارمان قرار دادی و خدا شکرت برای تمام نعمت هایت
در ساعت حدود 17 آقای محمودی ، آقای حاتمی ، هاشم آقا و من از خودرو ون پیدا شدیم و با وسیله نقلیه دیگری از دوستان جدا شدیم و امیدوارم به روز خوش دیگری با دوستان خدا حافظی کردیم .

صعود به قله آزاد کوه در سال80


 صعود به قله آزاد كوه ( ارتفاع  4400 متر )

تاریخ اجرا      10 و 11 خرداد ماه 1380)

سرپرست      افشین ابراهیمی   مسیر    منطقه نور- بلده   تعداد                8    نفر

اسامي برادران شركت كننده :

علي خدامي نظر ،    مصطفي آجورلو  ، محمدكاظم نوروزي  ،افشين ابراهيمي (مسئول برنامه) ،
 عليرضا محمدي  ،خدابخش امين دهقان  ،محمدرضا ياوري  ،حسين اسدالهي  

مقدمه :

 آزاد كوه قله اي است از سلسله جبال البرز مركزي به ارتفاع 4403 متر كه بوسيله گردنه چورن به ارتفاع 3830 متر و قله  سرماهو  به ارتفاع 4150 متر به شكل خط الراس نعلی شکل در جهت شرقي و جنوب غربي به قله  يخچال و قله كمانكوه و خط الراس اصلي متصل است و از طرف جنوب شرقي به  قلل كهنو ، گون پشته و نرگس ها منتهي مي شود.

 اسامي ديگر اين كوه شاهزاده كوه و كوه كج گردن  است كه بلندترين كوه در منطقه نور و مازندران و از لحاظ فني از كوههاي مطرح نزد كوهنوردان مي باشد.

جبهه شمالي اين كوه حالت ديواره اي و عمودي داشته و كاملا پرتگاهي است و هيچگونه مسير صعودي جهت كوهپيمايان از اين جبهه براي آزاد كوه وجود ندارد. در قله كوه دو شاخك وجود دارد كه بالا ترين ارتفاع قله برروي شاخك شرقي با ارتفاع 4403 متر توسط گروه پژوهشكده ثبت گرديد. روي اين شاخكها آثار ابنيه تاريخي وجود دارد كه بر اساس مدارك مربوط به خرابه آتشكده هاي باستاني مي باشند.

 منطقه آزادكوه يكي از سرچشمه هاي اصلي رودخانه هراز است كه پس از گذر از مسافتي طولاني از سمت غرب به شرق در منطقه اي به نام دوآب بلده يا هردورود به شاخه ديگر هراز مي پيوندد و پس از گذشتن از آمل به درياي خزر مي ريزد.

راههاي متعددي جهت صعود به اين كوه وجود دارد كه از ميان آنهابه مسيري كه از وارنگرود آغاز مي شود و مسيري كه از اليكا و كلاونكا آغاز مي شود يا مسير روستاي نسن و مسير ناحيه اشاره نمود. اما بهترين راه دسترسي به قله مسير شمال شرقي قله است كه از روستاي كلاك آغاز و پس از دورزدن كوه از جانب جبهه جنوب غربي حمله به قله آغاز مي شود كه در اين برنامه از اين مسير استفاده گرديد.

زمانبندي صعود به قله آزاد كوه

روز اول : پنجشنبه   10/3/80

1-      حركت از پژوهشكده                                                                               13:30

2-      حركت از كرج پس از ملحق شدن ساير افراد                                                     14

3-      توقف در منطقه ماهان ( كيلومتر 43 جاده كرج ) جهت اقامه نماز                         15:40

4-      رسيدن به سه راهي پل زنگوله و خارج شدن از جاده چالوس به سمت منطقه صعود  17:15

5-      ورود به روستاي كلاك                                                                             18:45

6-      حركت به سمت قله                                                                                     19

7-      تعيين محل شب ماني و اطراق در محل مناسب : ارتفاع 2980                               20:05

8-      صرف شام و استراحت                                                                             22:30

روز دوم : جمعه   11/3/80

1-      بيدارباش; اقامه نماز و صرف صبحانه                                                             5:00       

2-       آغاز صعود                                                                                           6:30

3-      گذر از گردنه چورن به ارتفاع  3832 متر                                                         9:20

4-      فتح قله آزادكوه                                                                                    11:30

5-      بازگشت به محل كمپ اصلي و صرف ناهار                                                       14:30

6-      حركت به سمت روستاي كلاك                                                                      16

7-      حركت به سمت تهران                                                                                17

8-      پايان برنامه در ميدان آزادي                                                                       22:30

 

  گزارش برنامه :

        كوهنوردي بدون شك يكي از بهترين و سالمترين ورزشها است كه علاوه بر جنبه هاي ورزشي آموزه هاي فراواني براي آدمي دارد كه از آن جمله مي توان به افزايش روحيه فعاليتهاي گروهي, جمع پذيري, ثبات قدم در راه رسيدن به اهداف, فراگيري روش مبارزه با مشكلات, آشنايي با روحيات فردي و افزايش حس تعاون و همكاري و فداكاري در افراد است.

      بعبارتي كوهنوردي بيش از تاثير بر تقويت عضلاني و جسماني افراد باعث تقويت روحي و معنوي مي گردد و اين موضوع از بارزترين محاسن اين ورزش در مقايسه با ساير ورزشهاست.

       درراستاي فعاليتهاي انجام شده در زمينه كوهنوردي در پژوهشكده , اولين برنامه چندروزه گروه در تاريخ 10 و 11 خرداد ماه سال جاري با صعود به قله آزادكوه  اجراء گرديد. اين برنامه با ياد روانشاد عبدالصمد وطن خواه از همكاران مجموعه تحقيقات مهندسي در منطقه عمومي جبال البرز مركزي و ناحيه نور ـ بلده برنامه ريزي و با يك گروه 9 نفره اجراء گرديد. لازم به ذكر است به دليل كمبود امكانات به خصوص كيسه خواب و كوله جهت اقامت و شب ماني تعداد شركت كنندگان به ميزان تداركات در دسترس محدود گردد. گرچه تا آخرين روز قبل از حركت كليه كساني كه امكان تهيه تداركات فوق الذكر را داشتند نيز امكان ثبت نام داشتند. با اين اوصاف متاسفانه 5 تن از افرادي كه ثبت نام قطعي كرده بودند در برنامه شركت نكرده و عملا امكان حضور ساير افراد مشتاق را سلب نمودند كه بعنوان عمل قابل نكوهش بايد مورد پيگيري قرار گيرد تا در آينده مجددا چنين مواردي تكرار نشود.به هرصورت برنامه طبق زمانبندي از پيش طراحي شده شروع و طبق روال پيش رفت. جدول زماني انجام صعود ضميمه گزارش است.

        از لحاظ فني نيز گروه وضعيت مناسبي داشت و كليه همنوردان به جز مسئول حفاظت از اموال كه اين وظيفه خطير را برعهده داشت و موفق به صعود به قله 4403 متر ي شدند. پس از فتح قله جهت شادي روح شهدا و درگذشتگان كوهستان و بخصوص عزيز تازه از دست رفته آقاي وطنخواه  فاتحه اي قرائت نموده , به يادگار عكسهايي گرفته و در نهايت با قرائت سوره انشراح قله را به سمت كمپ اصلي ترك نمودند. نظم و صلابت گروه كوه  پژوهشكده و تعظيم شعائر اسلامي در تمام مسير حركت گروه مورد توجه ساير كوهنوردان و گروههاي حاضر در منطقه قرار گرفت كه به دفعات به افراد گروه و راننده محترم كه در روستا در انتظار گروه بود ابراز گرديد.

        در نهايت جا دارد از كليه بزرگواراني كه اين برنامه و ساير برنامه هاي گروه كوهنوردي را حمايت نمودند تشكر نموده و توفيق روزافزون ايشان را در خدمت هرچه بيشتر به ايران اسلامي از خداوند متعال خواستاراست. همچنين از پيگيريها و فعاليتهاي مداوم برادران مسئول در گروه كوهنوردي و راننده محترم كمال تشكر را دارد.

صعود به قله اسپیلت در سال 80


گزارش برنامه صعود به قله اسپيلت

شمال تهران از مسير گلاب دره اردگاه كلكچال

سرپرست : رضا راد           تاريخ : 80/1/30

  

افراد شركت كننده آقايان :

 نوروزي ، ياوري ، قلي زاده ، مصطفوي ، عباسي، دهقان، صادقي، آجورلو، محمدي، سميعي، عيني،‌سهرابي، بنايي، سفري، دكتر محمدي، شعباني، راد

گزارش برنامه :

  برنامه در ساعت 8 از ابتداي مسير گلاب دره و شرايط بسيار مناسب آب و هوايي آغاز شد. قبل از شروع كوهپيمايي جلسه كوتاهي برگزار شد و مطالبي در مورد اصول حاكم بر يك سيستم كوهنوردي توسط سرپرست برنامه عنوان شد سپس كوهپيمايي آغاز شد. در ساعت 8:35 گروه براي صرف صبحانه در كف رودخانه گلاب دره توقف كرد و صبحانه در محيطي بسيار با صفا صرف شد. رأس ساعت 9 گروه حركت كرده و از مسير شرقي دره كه تا حدودي شيب تند و مسير سنگي دارد عبور كرد در مسير چند آبشار زيبا ديده مي شد كه در اين فصل پرآب و چشم نواز بودند. پس از عبور از باغهاي متعلق به وزارت آموزش و پرورش گروه مسير معمولي اردوگاه كلكچال را قطع كرده و از راه غربي دره كلكچال مسير را تااردوگاه كلكچال ادامه داد. و در ساعت 10:45  به اردوگاه كلكچال رسيد اردوگاه كلكچال در گذشته براي برگزاري اردوگاههاي پيشاهنگي ساخته شده و داراي محوطه وسيع،‌ آمفي تئاتر سرباز،‌استخر و يك برج است كه از تمامي نقاط تهران قابل مشاهده است. همچنين داراي يك ساختمان درطبقه بالا سالن بزرگ است كه اكنون بعنوان رستوران و غذاخوري مورد استفاده قرار مي گيرد. اداره اين مجموعه امروزه بعهده وزارت آموزش و پرورش است. گروه پس از استراحتي كوتاه در ساعت 11:20 حركت خود را به سمت قله اسپيلت ادامه داد و در ساعت 12:30 به قله صعود كرد . هواخوب ولي باد شديدي در قله وجود داشت و مناظر قلل توچال و كلكچال از يك طرف و منظره شهر تهران چشم افراد را نوازش مي داد پس از نواخته شدن سرود ملي و انجام يك دقيقه سكوت به احترام شهدا و گذشتگان و رفع خستگي كرده ، حركت به سمت پائين را آغاز كرده و در ساعت 13:20 به اردوگاه و ساعت 14 از مسير كنار ايستگاه تلويزيوني جماران به ابتداي مسير حركت برگشت. در طول برنامه در چند نوبت جلسات آموزش كوهنوردي و در انتها نيز جلسه انتقاد و پيشنهاد و تبادل نظر برگزار شد و برنامه با موفقيت و بدون مشكل در ساعت 15:30 به اتمام رسيد.

گروه كوهنوردي پژوهشكده مهندسی

پرسون در شرایط مه و بارش برف

جمعه 24 آذر ماه  1391

امروز نیز یکی از روزهای خوب کوهنوردی مان همراه با دوستان در منطقه لواسانات ، روستای افچه و با هدف صعود قله پرسون در این منطقه صورت گرفت ، برخی از الفاظ قادر به بیان شرایطی که در ذهن دارید و دوست دارید آنرا توصیف کنید نیستند ،و این که دوست دارم بیانی از یک روز خوب در کوهستان داشته باشم ، کلمات گویای تمام آن چیزی نمی توانند باشند که احساس می شوند ، با این مقدمه گزارش برنامه صعود به قله پرسون در شرایط مه و بارش برف را تقدیم حضورتان می نمایند .

همنوردان در این برنامه : محمدحسین ماندگار ، طلیعه ارباب ، حبیب حاتمی ، بهرام  پورعلی بابا ، هاشم جان ، دوست همراه شون اقای امیری ، سهیل آ و من

برنامه حرکت صبحگاهی با نیم ساعت تاخیر آغاز می شود ، حجم برف در منطقه دلیل این تصمیم بوده است تا با تاخیر و شرایط دید بهتر بتوانیم وارد منطقه شویم ، ساعت 6 صبح ار نارمک با حضور آقای حاتمی و من با یک خودرو ون آغاز شد و پس از سوار شدن بهرام ، دکتر ماندگار و همسرشون ، و در نهایت سهیلا ، بسمت اتوبان بابایی و خیابان استخر و در ابتدای لشگرگ با اضافه شدن هاشم و دوست شون آقای امیری ، جاده لشگرک را سرازیر شدیم .

دکتر ماندگار با یک جعبه شیرینی وارد خودرو شد ، بحث ها پیرامون مناسب شیرینی بالا گرفت ، بحث های صبحگاهی همراه با گپ و گفت دوستانه که از روحیات بالای کوهنوردی سرچشمه می گیرد ، جمع های کوهنوردی پس از اجرای چند برنامه همانند رابطه خانوادگی می شود . صحبت هایی از برنامه های هفته قبل صورت گرفت که در صعود به قله ورجین در منطقه فشم صورت گرفته بود و اینکه آقای محمودی بدلیل همراهی تیم نجات در پیدا کردن گروه گم شده در ارا کوه نتوانسته بود صبح همراه ما شود . و صدایش از پشت تلفن شرایط مناسب صعود را نشان نمی داد ، هر چند در پایان برنامه مطلع شدیم که طاقت نیاورده و تا دشت هویج پشت سر گروه آمده است ولی متاسفانه در آن موقع ما نزدیک قله بودیم ...

دوربین عکاسی در کوله مانده بود من نتوانستم از جعبه کامل شیرینی عکس بگیریم ولی از آخرین شیرینی ها در روستای افجه عکس گرفتم ، در صبح سرد و صبحانه نخورده  وقتی با یک جعبه شیرینی خوشمزه مواجه می شوید باید تشکر ویژه داشته باشیم  ، پس خیلی خرده نگیرید ، بهانه ایی برای استمرار دوستی ها و شادی در برنامه می تواند هر چیزی باشد . و اینکه در فکر دوستان باشی و این حرکت بسیار پسندیده ایی است که در قاب خاطرات ماندگار می شود .



و این شیرینی که در مجاورت مسیر حرکت در راستای قله سر فراز ریزان دیده شد

و آماده حرکت می شویم ، شرایط جاده بارندگی باران و شرایط منطقه ابری و گاهی مه بود ،



آقا سید راننده خودر ون دیگه شده یک پای ثابت برنامه ، هر وقت برنامه ایی باشد و تعداد محدود با هماهنگی آقای حاتمی و ایشون ، برنامه استارت می خورد و چقدر دوست داشت با گروه عکس یادگاری داشته باشد ولی خوب من تصویر ایشون را با دکتر ماندگار گرفتم تا بماند برایش یادگار


تقریبا ساعت 9 صبح حرکت مان از روستای افجه در امتداد شمال ، بادیدی از قله ریزان در پیش رویمان آغاز می شود


ساعت حدود 8:40 دقیقه است و ما تازه به قهوه خانه میان راهی رسیدیم که در بین باعات افجه قرار دارد ،
تیم 8 نفره از چپ : آقای امیری ، دکتر ماندگار ، خانم ارباب ، سهیل آ ، آقای حاتمی ، هاشم جان ، بهرام و من


گروه های زیادی امروز در این مسیر هستند ، که ما نیز در مسیرمان به تعدادی از آنها برخورد کردیم


و بر می گردیم و با خنده ایی دوباره حرکت مان ادامه می یابد



قله ساکا و خط الراس آتشکوه در سمت چپ (غرب ) شرایط آشفته ایی از لحاظ آب و هوایی دارند


و قدم های آخر قبل از دشت هویج ، هاشم جان پشت دوربین قرار می گیرید و به تلافی دهان برای بلعیدن اکسیژن باز برنامه کماچال  مرا وادار می کند که دهانم را باز کنم و نمی گذارد دهانم بسته بماند و فقط در افکارم برایش درود بفرستم ...


عکس برنامه قبلی ( کما چال ) با زیر نویس  اکسیژن خالص در ارتفاعات ، دهان برای بلعیدن باز .......

خیلی مخلصیم هاشم جان


ساعت یک ربع به 10 به دشت هویج رسیدیم


به عینک ها توجه کردین ، مشترکات از خیلی چیزها شروع می شود از جمله عینک ( شوخی با دکتر ماندگار ) ، آقا خدایش این دکتر ماندگار آدم خوش سفری است ، از همه جهات ، واقعاً ستودنی است ، حالا چرا ستودنی ، الان عرض می کنم ، هر وقت این اقای ستوده می ره پشت دوربین تا عکس تکی ( ببخشید دسته جمعی ) بگیره دکتر بلافاصله میاد و دوربین رو می گیره می گه شما هم تو عکس باشین حالا شما بفرماید ستودنی هست یا نه ....


به دوتا عکس زیر دقت کنید ، در عکس اول دکتر هست و بقیه دوستان و در عکس دوم جای من و دکتر عوض شده ، عکس اول توسط من و عکس دوم توسط دکتر گرفته شده است ، البته دکتر ماندگار با دوربین به صورت حرفه ایی عکس برداری می کند ولی ما که به عکس های دکتر دسترسی نداریم به همین ها اکتفا می کنیم

صبحانه در هوای سرد دشت هویج صرف شده و آماده حرکت می شویم و چقدر دیر ساعت 10:40 البته برنامه ریزی در کوهنوردی اهمیت بسیار زیادی دارد ، اکیپ حاضر با هدف لذت بردن از صعود و بودن در طبیعت و شرایط زمستان وارد منطقه شده و لذا در بسیار موارد در قید برنامه ریزی های دقیق عمل ننموده است ... هدف دوستی ها و با هم خندیدن ها و آفرینش شادی و نشاط  در بستر کوهستان می باشد که خدا را شد حاصل شده است .


بین مسیر دشت هویج و قله پرسون

واین حیوان با وفا که لحظات زیادی از وقت ما را گرفت

بالاخره به نزدیکی قله پرسون رسیدیم ، حدود ساعت 13 اگه ساعت دوربین درست باشد و ما بدلیل مه غالیظ ، بارش سنگین برف و باد منطقه صلاح را در این دیدیم که از همین نقطه که با جی پی اس خانم ارباب حدود 3200 متر را نشان می داد ما تصمیم به بازگشت گرفتیم تا به موقع به مبدا برسیم ، در بازگشت هوا دوباره متغییر بود و گاهی آفتاب خودی نشان می داد و ما می توانستیم از دیدن مناطق اطراف ، به خصوص قله ریزان وساکا و دشت هویج لذت ببریم . این عکس هم بعد از خوردن یک لیوان قهوه عالی که توسط دکتر ماندگار سفارشی تا اینجا حمل شده بود گرفته شد ، فکر کنم دکتر جان در برنامه های بعدی هم به این قهوه نیاز پیدا کنیم که خیلی چسبید ...

حس رضایت صعود ،کوهنوردی در شرایط بارش برف


حس توانایی در صعود ، رسید به نقطه ایی که احساس توانمندی کنی ، یک لذت و رضایت درونی است و اینها در اثر تلاش و مبارزه با خویشتن خویش بدست می آید و زمانی که در به اوج می رسی به پایان دنیا نمی اندیشی چون کاری را که باید انجام می دادی ، به انجام رسانده ایی ...


حس سرما ، این احساس را باید در شرایط قرار بگیری تا حس کنی ، با کلمات شاید قابل انتقال نباشد ولی آنانی که در شرایط مشابه بوده اند ، می فهمند وقتی سرما به دستان راه پیدا می کنید ، گرم کردن مجدد انگشتان سرما دیده کار راحتی نخواهد بود .


بازگشت

 


و قله ریزان که در زیر بارش برف زیباتر شده است


آخرین نگاه به دشت هویج و قله ریزان در شمال آن


و ناهار مختصر و دیر هنگام در تنها قهوه خانه بین مسیر ، البته ماکارونی که من به همراه آورده بودم ، و کمی زودتر خودم را به قهوه خانه رسانده تا آنرا داغ کنم ، و تشکر همگی از خانم ستوده بابت ماکارانی ناهار امروز ، هر چند زیاد نبود ولی خوب با تعریف دوستان خورده شد ، به قولی ( از جان خانم ناظم )  در این شرایط هر چیزی خوش مزه می شود . این آقای سمت راست قهوه خانه دار می باشد نام اش را فراموش کردم ولی خیلی با مرام بود ...

همنوردان در این برنامه :
1- طلیعه ( طلا ) ارباب همسر دکتر ماندگار ،
 بابت شیرینی بازم مچکریم ، خوشمزه بود ، البته بودن خانم ارباب در جمع خیال ما را از جهاتی راحت می کنه ، نان شیرمال همیشه همراه داره ، کشمش و انجیر رو روش حساب می کنیم ، شکلات از اون باحالاش اول مسیر ، میانه مسیر رو داریم و البته اطلاعات علمی فراوان که باید پیش بیاد و وارد به صحبت کنیم اونوقت که باید در موردش نوشت ، به روز و آپ تو دیت هم هست که می تونه شیرینی صحبت هاشو زیاد کنه ، البته اگه به این دکتر ما یه نمه گیر کمتر بده بهتر تره ... ( این شوخی با خانم ارباب ... )


2- دکتر محمدحسین ماندگار
  ، گفتنی های فراونی در مورد ایشون به عنوان یک کوهنورد وجود دارد ، مرام و معرفت کوهنوردی ، فرهنگ کمک و همیاری دیگران ، همکاری گروهی و بسیاری از خصایص در او جمع اند که با یک بار همراهی می توان از نزدیک شاهد آن بود . نمی توان با او بود و از او ننویشت در عین بزرگی و بزرگ منشی ، لبخند با افراد و برای دیگران ، و ایجاد شادی و نشاط بدون اینکه کلامی بر زبان آورد منتقل می شود ...
عنوان عکس ایشون را هم گذاشتم : حس عکاسی در شرایط دشوار البته به درخواست ....


3- هاشم جان
حیف عادت نکردم او را بدون رضا محمودی ببینم ولی فرد توانایی که همیشه صلابت اش مثال زدنی است ، در کوهستان وجود چنین افرادی باعث آرامش و نشاط است ، صعودهای فراوان او به قلل مختلف از او  فردی توانمند در کلیه زمینه های زندگی در طبیعت ساخته است ، در چند برنامه ایی که در خدمت ایشان بودم ، بسیار از او آموخته ام آنچه را که در کتاب ها و نوشته جات یافت نمی شود .


4- آقای امیری دوست هاشم جان


5- سهیل آ
نفر ثابت حضور در برنامه ، همراهی تیم در کوهستان ، و وقت شناس


6- بهرام پورعلی بابا
بهرام همنورد جوانی که صداقت او قابل ستایش است ، در برنامه ریزی دقیق عمل می کند و همیشه آن تایم در قرار ها حضور دارد ، وظیفه خود را در مقابل جمع به خوبd انجام می دهد و فردی قابل اعتماد در برنامه های کوهنوردی است .

7- حبیب حاتمی
داستان عزل و نصب او از مدیریت توسط جانشین اش ( سهیل آ ) هم تا پایان سفر حتی در ماشین ادامه داشت ، آخرش جانشین حرفی رو زد که مدیر رو تا نزدیکی های منزلش اش به فکر فرو برده بود ، اون سخن این بود ، کاش به جای جانشین ، من ..... مدیر بودم .
این حرف از در ادامه صحبت های هاشم جان بیان شد ، این قسمت رو دوستان گروه بهتر می دونن


8- ومن


گزارش های قبلی با این گروه :


لینک برنامه کماچال

لینک گزارش ورجین با این گروه

لینک گزارش زمستانی قله ریزان

پ ن :
1-جای آقای رضا محمودی در این برنامه خالی بود ، هر چند ایشان پشت سرما تا دشت هویج آمدندو برگشتند
2-ساعت دوربین من یک ساعت جلو می باشد ، زمان روی تصاویر را یک ساعت به عقب ببینید
3- تشکر از آقای دکتر ماندگار بابت هزینه مالی برنامه

کماچال ... komachal

یه موقع کسانی یا چیزایی یا قله هایی در کنارمان هستند ولی عجب نه نام آنرا می دانیم و نه به ملاقاتشان می رویم ، کماچال قله ایی است که چنین حسی را برایم داشت . اگر هم جستجوی در مورد این قله داشته باشید شاید کمتر مطلب دندان گیری نصیب تان شود ....

جمعه 17 / 9 / 91 همراه شدیم با تعدادی از دوستان برای صعود قله کمال چال ، کماچال را در مسیر هاشم چال هم می خواندیم تا بدینوسیله تشکر خودمان را از هاشم جان که چنین برنامه ایی را که معرفی کرده بود داشته باشیم .

همراهان : دکتر محمد حسین ماندگار ، سرکار خانم طلیعه ارباب ( همسر دکتر ماندگار ) ، رضا محمودی ، حبیب حاتمی ، هاشم جان ، سهیل آ ( همان سهیلا بخوانید ) و من 

این تهران است که در جهت شما در ساعت 7 صبح از پارکینگ ولنجک پشت سر گذاشتیم ، زمانی که خورشید خنده های خود را به شهر تهران ارزانی می دارد ،



از همان ابتدای ورودی پارک بدون اینکه تا ایستگاه اول برویم ، صعودمان را از یالی به نام ولنچک یا کماچال ( اگر نامش همین باشد ) آغاز کردیم ،همان یال مشترک دره ولنجک و پلنگ چال ، دره پلنگ چال در امتداد مسیر در سمت چپ (غرب ) و دره ولنجک در سمت راست ( شرق ) مسیر حرکتی مان قرار داشت . جالب بود چون گاهی خیلی از مسیرهای ساده را فراموش می کنیم طی کنیم ، اما هم مسیر خوبی بود و نسبتاً طولانی تر ، در ادامه گزارش خواهید دید


اولین ارتفاعاتی که خودشان را در معرض دید قرار دادند ، قله چین کلاغ و قله دوشاخ در غرب  مسیر حرکتی مان بود ، همیشه کوهستان سپید و پاک قابل ستایش اند ...



هوا صاف ، آفتابی و بسیار عالی بود ، طلوع صبحگاهی خورشید و نوازش گرمای خورشید در اول صبح حس خوبی را از بودن در طبیعت می داد




و افق دید خوب پس از یک روز بارندگی در تهران


تشعشع نور خورشید از جنوب شرق به شمال غرب در تهران بزرگ جریان از نور را به رخ می کشد

توقف برای صبحانه  ساعت 9:30 در مسیر، البته با فرصت کافی ، حدود 45 دقیقه توقف داشتیم


و حرکتی که دوباره آغاز می شود
از چپ : ماندگار ، محمودی ، هاشم ، حاتمی ، ارباب ، سهیلا و من پشت دوربینم


و تهران در غبار وارونگی هوا مدفون می شود




اکسیژن خالص در ارتفاعات ، دهان برای بلعیدن باز .......


لحظات شاد در مسیر


با هم می خندیم و تا دو هفته ایی که از عمر جهان باقی است !!!!! چندم دسامبر قرار دنیا به پایان خودش برسه !!!


تهران از ارتفاعی بالاتر


مسیر


نقاب برف




نمایی از قله کماچال از دور ، جهت دید از جنوب به شمال


نمایی از ایستگاه دوم توچال در سمت شرق در مرکز تصویر


بالاخره قله کماچال ، همان قله ایی که از ابتدای هدف قرار داده بودیم ، ارتفاع قله متفاوت گفته شده ، 3050 یا 3055 و .... که جی پی اس ما کمتر از این اعداد را نشان می داد ، مهم نیست ارتفاع چند متری بیشتر یا کمتر باشد ، مهم پشت سر گذاشتن یک روز خوش و رسیدن با هم و در کنار هم به قله بود ..... و عکسی به یادگار در قله تهیه می کنیم و بدینوسیله برگی را بر خاطرات زندگی مان اضافه می کنیم



و سرازیر می شویم به سمت ایستگاه پنجم توچال


گردنه آخر قبل از ایستگاه پنجم


کماچال دید از شمال غرب به جنوب شرق


ایستگاه پنجم توچال و توقفی کوتاه در آن


و بازگشت با تله کابین و پایان برنامه یک روزه ما

همراهان :
نمای نزدیک ، هاشم آقا و آقای محمودی


رضا محمودی ، مربی و مدرس کوهنوردی ، لیدر تورهای خارجی ، دانشجوی راهنمایان کوهستان و راهنمای طبیعت گردی ، صعودهای برون مرزی آیلندپیک در منطقه هیمالیا ، قله آرات به دفعات ، کلیمانجارو ، کازبک در کشور گرجستان ، کاچکار ، شاه داغ و ......


هاشم آقا ، مردی که بیش از سی سال با کوه و کوهستان مانوس است و اکثر قلل ایران را ار مسیرهای عادی و غیر نرمال طی کرده است ، کوه باری از تجربه به خصوص در برنامه های زمستانی ....


حبیب حاتمی


طلا ( طلیعه ارباب ) ، هر چند گاهی از درد زانو مجبور است برنامه های سبک استفاده کند ولی تجربه او در کوهنوردی ، بیشتر از همسرمحترمشان نباشد کمتر نیست ، تجربیات برون مرزی او با نگاهی دیگر و اطلاعات کلان اش مثال زدنی است ، از پیدایش انسان و سیر تکاملی آن به گونه ایی بحث می کند که گویا اطلاعات آنلاین در اختیار اوست ...


سهیل آ ، علاقمند به طبیعت و کوه و کوهستان را می توان در او حس کرد ، یک پای ثابت کوهنوردی در این گروه کوچک




عکس دیگر
دکتر محمدحسین ماندگار و همسرشون ، دکتر خیلی اصرار نکن حق با خانمهاست ،


وعکسی که دکتر ماندگار از  من  گرفته است ، ضمن تشکر از ایشان

تشکر از همنوردانم که افتخار همراهی شان در یک برنامه ایی دیگر نصیبم شد.

لینک گزارش زمستانی قله ریزان

پ ن :
1- چرا با اب و تاب به گزارش های ساده می پردازم ، دوست دارم بدونیم که می تونیم از برنامه های ساده هم لذب ببریم و لحظات شادی را در کنار هم باشیم
2- امیدوارم گزارش مختصر و تصاویر مورد توجه شما بزرگواران قرار گرفته باشد
3- داستان لیدی ایز فرست که خانم ارباب بیان کردند ، جالب بود اگه نشنیدید به طور کوتاه اینجا آوردم .
    می دنید از کجا جمله اول خانم ها .... اومده ... کافی است به عصر غارنشینی بازگردید ، جایی که غارهای در نداشتند و حیوانات قبل از شما آنجا را برای زندگی انتخاب می کردند ، ورود خانم ها اول صورت می گرفت تا ، پیشمرگ آقایان باشد ... خوب دیگه ... داستانهای بین مسیر همیشه ماندگار خواهند ماند
این گزارش  در حال تکمیل شدن است ، دوباره برگردید تا عکس های بهتری را ببینید

روستای راحت آباد ، قله ورجین ، روستای کلوگان

جمعه 10 آذر ماه 1391 ، صعودی که متفاوت می شود ، از جهات مختلف ، برنامه را از مسجد انیسی در مسیر بین روستای امامه و راحت آباد آغاز می کنیم ، مسجدی که توقفگاهی موقت برای کوهنوردان می باشد، با آب گوارا در کنارش و منتظر بخاری که به آن هدیه شود . روستای امامه در مسیر جاده تهران به فشم قرار دارد ، قبل از دو راهی اوشان به سمت شرق جاده باریکی با شیب ملایم وجود دارد و از جاده اصلی حدود 12 کیلومتر فاصله دارد ، از قسمت شمالی روستای امامه ، ادامه جاده به روستای راحت آباد ختم می شود که محل آغاز برنامه قبل از رسیدن به روستای راحت آباد می باشد .

برنامه زمستانی ، خوشحالی دیدن زندگی برخی از حیوانان وحشی ، در شرایط آب و هوایی بسیار عالی  و در نهایت با آثار برگ ریزان پاییزی در کلوگان با خوبی و خوشی خاتمه می یابد ، تا خدای را سپاسگزار باشیم از اینکه سلامتی عطا کرد تا سپاسگزار بخشی از زیبایی هایش باشیم ، این بار به جای ورود به گزارش های خسته کننده ،با تصاویر برنامه در خدمت تان هستم و امیدوارم بتوانم به زودی فایل جی پی اس آنرا نیز به گزارش اضافه کنم ولی در حال حاضر به گزارش تصویری این برنامه که فوق العاده در شرایط عالی اجرا گردید تقدیم حضورتان می گردد ، امید که بخشی از نشاط کوهستان از طریق به نمایش گذاشتن این تصاویر انتقال داده باشم ، هر چند در بسیاری موارد که به زندگی حیوانات مربوط می شود سکوت اختیار می کنیم .

پس از توقف در این مسجد و صرف صبحانه ، ساعت 9:15 آماده حرکت می شویم ، ایندفعه به سمت جنوب تا یال شمالی ورجین را صعود کرده باشیم 

نفرات شرکت کننده : دکتر محمدحسین ماندگار و همسرش( خانم ارباب ) ، آقای حبیب حاتمی ، سهیلا( بخوانید سهیل + آ ) ، رضا محمودی ، بهرام پورعلی بابا و من

از راست : خانم طلیعه ماندگار ،  آقای دکتر محمدحسین ماندگار ، ر ضا محمودی ، من (ستوده ) ، بهرام ، سهیلا و حبیب حاتمی پشت دوربین





در امتداد جاده به طرف جنوب حرکت خود را آغاز می کنیم ،


شادمانه به مسیر زمستانی و راهی که پشت سر می گذاریم می نگریم
از راست : بهرام ، رضا محمودی ، آقای حاتمی ، سهیل+آ ، خانم دکتر ماندگار و خود دکتر ، منم پشت دوربینم

روستای امامه محصور در میان قلل اطراف  ، در قسمت شمالی مسیر حرکتی مان ، می ماند


گامهایمان به روی برف جای می گیرد تا رد پای برخی حیوانات ، همچون روباه  ،گرگ ، گراز و ... را پی می گیریم


به تماشای پرندگان آزاد مشغول می شویم که روز به روز حریم زندگی شان محدودتر می شود


هوای بسیار عالی و از شرایط خوب مسیر لذت می بریم
به قله نزدیکتر می شویم ،

ساعت 12 به قله می رسیم


منطقه سپیدپوش را نظاره می کنیم

و در شمال شرق ، دماوند را از قله ورجین به نظاره می نشینیم


و به افتخارش در آن دور دست هاست ، عکسی به یادگار با دماوند می گیریم


و به افق های دور خیره می شویم ، سربلند باشید دکتر ماندگار

 در قله ورجین خنده شادمانه صعود را سر می دهیم ( حبیب حاتمی )


رضا محمودی


دکتر ماندگار و همسرشون


و بهرام عزیز


چای می نوشیم


و گرازهایی که در حال صعودند .... و حرف هایی که در سینه نگه می داریم ، تا مبادا نشانی باشد برای آنانی که شامه تیزی دارند ،


رو به سوی خط الراس قله دارآباد به قله توچال برمی گردیم ، یال شمالی دارآباد و توچال در مقابل مان قراردارد





و سکوت می کنیم تا مبادا چشمان ناپاکی ، بفشارد ماشه ایی ، لذت می بریم از آنچه می بینیم




با هم عکس می گیریم تا خاطرات مان را قاب بگیریم ، برای زمانی که آرزوهایمان با پایان اش نزدیک می شود !


خسته نباشید


ادامه مسیر بازگشت ، بوته زاری خشک


به روستای کلوگان نزدیک می شویم


مسیرهای صخره ایی هم تمام می شود


ساعت 16:28 به کنار تابلو  سازمان حفاطت محیط زیست می رسیم


از کوچه باغ های برگ ریزان شده روستای کلوگان عبور می کنیم


درختانی که سیب های انتهای بار خود را به رایگان هدیه به زمین می کند


بالاخره در رستورانی در جاده فشم ، ناهار و عصرانه مان را با ماکارانی ، کتلت و خیار و گوچه و ماست محلی یکی می کنیم


و پایان یک روز خوش و به یادماندنی را با دوستانمان در دفترخاطرات مان ثبت می کنیم و خدا را هزاران بار شکر می کنیم برای سلامتی که در اختیار قرار داده است . خدایا شکرت

پ ن :
تشکر از دوستان عزیزی که این برنامه را تدارک دیده بودند و ما به نوعی در این برنامه میهمان بودیم ، جناب آقای دکتر ماندگار ، آقای حاتمی و آقای محمودی عزیز ..... شاد و با نشاط باشید

پاییز در مسیر آهار به ده تنگه

جمعه 19 آبان 91 با گروه کوهنوردی سازمان فضایی ایران، در مسیر روستای آهار به منطقه ده تنگه در شهرستان رودبارقصران ، از توابع شمیرانات در استان تهران همراه شدیم ...فصل پاییز عجب زیبایی های خیره کننده ایی دارد ، این تابلو نقاشی پاییز هر چه در باره اش بنویسیم حتی حق رنگارنگی برگی ، رنگ به رنگ را ادا نکرده ایم ...

از ده تنگه و مسیر کوچه باغ های زیبای اش در پست قبلی نوشتم ،  همینطور مطلبی در خصوص زخمی که بر مسیر کوچه باغ های منطقه توسط چکش های میکانیکی غول پیکر وارد شده و فاجعه جاده سازی دیگری آغاز شده است را تقدیم حضورتان کردیم که برای مطالعه آنها به لینک های زیر مراجعه بفرمایید .

رودبارقصران سرزمین زیبا

و فاجعه جاده سازی آهار به ده تنگه آغاز شد

در اینجا گزارش تصویری از برنامه تقدیم حضورتان می گردد . چه فصل زیبایی است این پاییز....

می رویم تا ببینیم



می بینیم

رو به عقب برگشته عکس می گیریم


می گذریم


باز هم می رویم


فیلم برداری می کنیم


از باغی به باغ دیگر


از کنار رودخانه عبور می کنیم


کوچه باغ ها را طی می کنیم


در مسیر آبشار کم آب ده تنگه قرار می گیریم


خوشحال از روزی خوش باز می گردیم


بازهم نقاشی پاییز را به تماشا می نشینیم تا برنامه ایی دیگر


آرزوی شادی و نشاط برایتان دارم

توچال جمعه 14 مهر

روز خوب دیگری سپری شد ، با دوستان جدید و برنامه ایی جدید ، روز توچال در جمعه 14 مهر 91، از مدتها پیش به دوست عزیزم آقای مهرابی قول داده بودم با دوستان و همکارانشان در صعود توچال همراه شوم ، به همین دلیل نتوانستم به استقبال دخترم به فرودگاه بروم ، این صعود با تمام زیبایی هایش تقدیم دختر عزیزم شیما ....
گزارش تصویر این برنامه تقدیم همه عزیزانی که در برنامه حضور داشتند و دوستان وبلاگ نشاط کوهستان ، که اینک به عنوان بستری برای گسترش دوستی هایم نقش ایفا می کند .... درود بر یکایک شما



آبشار دو قلو ، زیباتر از همیشه

پناهگاه شیرپلا ، پذیرای کوهنوردان بسیار در شمال تهران


میهمان من ، نوش جان


تابلوها ، به لاتین هم نوشته شده تا راهنمای غیر فارسی زبانان هم باشند ، تشکر مجدد از حسین نظر و دوستانی که در نصب تابلو ها کمک کردند ، به خصوص کوهنوردان بسیاری که نامی از آنها در محافل برده نشده است ولی نقش بسیار در حمل و کمک به نصب این تابلو ها داشته اند .






جانپناه امیری ، گذرگاهی که برای توچال از کنار آن باید گذشت ، چشمه نرگش نیز با لوله گذاری آبی گوارا در این محل تقدیم کوهنوردان می کند ، آب خنک نوش جانتان


در مسیر ، حمید ثابتی ( وبلاگ رقص برف ) ، دوست همه کوهنوردانی که به توچال می آیند




آقای ستوده چند بار بهت بگم این ردیف شعرهای رقص برف را درست کن ...... حمید ثابتی



عکسی از اول تیر ماه 1387 من و حمید ثابتی در مسیر توچال به شهرستانک


تصویری یادگاری از صعود قله توچال با دوستان


دوستانی که مرا می شناسند ، در برنامه ها ، در کوه ها در محیط مجازی با من آشنا هستند و ...




و توچال که همیشه دوستش خواهم داشت


تا درودی دیگر .... بدرود


پ ن :
بهرام را در بازگشت دیدیم ، عکسی نگرفتم ، حیف شد ولی باعث دلگرمی و خوشحالی ام شد .
هوای توچال امروز بسیار خوب و آفتابی  و عالی بود .

صعود خط الراسی قله دارآباد به قله توچال

جمعه 6 مرداد 91 تصمیم گرفتم با یکی از دوستان ( بهرام پورعلی بابا ) در یک برنامه یکروزه، پس از صعود قله دارآباد ، به قله توچال نیز صعودی داشته باشیم ، صعود بسیار زیبایی بود ، هر چند خط الراس تیغه ایی و مسافت طی شده طولانی بود ولی زیبایی خاص خود را داشت . یک روز تلاش در هوایی بسیار عالی برایمان لذت بخش بود .

برنامه را ساعت 5 صبح از پارکینگ دارآباد آغاز کردیم ساعت 9:15 به قله دارآباد بودیم، در قله صبحانه خوردیم و گپی با دوستان ارسبارانی به خصوص جناب فرهادی نژاد و افراد تیم داشتیم و  17:30 قله توچال رسیدیم، با نیم ساعت استراحت در پناهگاه توچال راه بازگشت از مسیر توچال را در پیش گرفته ساعت 20:30 در شیرپلا توقفی یک ساعته داشتیم و بدلیل تاریکی هوا 23:00  به میدان مجسمه کوهنورد رسیدیم ، شلوغی دربند باعث شد تا میدان مجسمه تا میدان دربند را نیز پیاده طی کردیم و از آنجا با یک وسیله به دارآباد و ساعت 24:30 به منزل رسیدم .......

تصاویر از این برنامه تقدیم حضورتان خواهد شد . امیدوارم شما هم در شادی ما شریک باشید

دور می شویم از تهران قبل از طلوع آفتاب

بیدار می شود خورشید

بیدار می شود گل ها

بیدار می شود بهرام

و همراه می شویم با کوه

و چقدر زیباست ، تیغ هایی که به تو لبخند می زنند

و خوش آمد می گوید حشرات

و همینطور دوستان صخره و گیاه

به قله دارآباد و پناهگاش در ساعت 9:15 صبح می رسیم

با استاد فرهادی نژاد و دوستانش در کنار پناهگاه احوالپرسی می کنیم

جانپناه روی قله دارآباد

و دور می شویم از قله دارآباد در امتداد غرب بر روی خط الراس صخره ایی

مسیر حرکتی مان

قدم های نخستین را در امتداد مسیر بر می داریم

الان در شمال دره ایی هستیم که باغچه خلیل در آن قرار دارد ، باغچه حلیل و دره آب زندگانی و تهران را در جنوب خود می بینیم

و در هر فراز و فرودی جانپناه قله دارآباد در دید رسمان قرار دارد

و از خنده گل ها غافل نیستیم ، در لبخند آنها خود را شریک می دانیم

می رویم

گذر می کنیم

گاهی مسیر دشوار می شود

و لبخند گل ها رضایت صعود را دو چندان می کند

دور می شویم از جانپناه قله دارآباد ، هوا صاف و افتابی است ، در انتهای تصویر می توانید جانپناه را به صورت نقطه ایی رویت کنید

قله توچال را با لکه برفی بر روی آن از دور می بینیم

با دوستان گروه کوهنوردی صها در قله ای در مسیر با ارتفاع 3333 متر می خندیم ، این عزیزان پیشرو تیم دو نفره ما از قله دارآباد تا توچال بودند ، البته هر از گاهی ما پیش می افتادیم و بیشتر آوقات آنها ، تشکر ویژه از این عزیزان به ویژه سرپرست تیم شون

من و بهرام در همین قله ساعت 12

کفش دوزک ها قبل از ما قله را صعود کردندتا بگویند ما هم هستیم

چه پدیده های زیبایی در میان سنگ های خرد شده دیده می شود ، به دو کفه متقارن توجه کنید

و سنگ هایی با لایه های متفاوت و رنگارنگ ، در امتداد تصویر قله توچال را می بینید ، عکس از شرق به سمت غرب گرفته شده است .

در این نقطه ایی که قرار گرفتیم

توچال در غرب ما قرار دارد

و قله دارآباد در شرق ما

و ما هم محو تماشایی گل هایی که کمترفرصت خود نمایی دارند ، این اگر تماشای این گل ها تنها بهانه صعود باشد ارزش این حرکت را افزایش نمی دهد .

ساعت نزدیک 17 هنوز به قله توچال نرسیده ایم ( ساعت دوربین ام یک ساعت عقب است )

ساعت 17:30 به قله توچال رسیدیم

ساعت 18:38 جانپناه سیاه سنگ ( امیری )

چشمه نرگس در هنگامه غروب خورشید ، یک روز تمام بودن ما و خورشید به پایان خود نزدیک می شود

شیرپلا ساعت حدود 20:30

پس از حدود 40 دقیقه توقف در شیرپلا و صرف مختصر شام ، در تاریکی به سمت پایین حرکت کردیم ، ساعت 23 به میدان مجسمه کوهنورد رسیدیم

امیدوار خوشتون اومده باشه


پ ن :

ساعت دوربین عکاسی یک ساعت عقب می باشد

کل مسیر توسط GPS ثبت شده است پس از آماده سازی در صورت تمایل تقدیم حضورتان می گردد

شلوغی میدان مجسمه به خاطر کندوکاری و نیز ازدحام مراجعه کنندگان ، خیابان را کاملاً قفل کرده بود .

صعود به قله خلنو  

قله خلنو ، پنجشنبه و جمعه 22 و 23 تیر 1391 توسط گروه کوهنوردی سازمان فضایی ایران صعود شد ،

مبدأ صعود به قله خلنو، روستای لالون یا لالان در منطقه رودبار قصران و در نزدیکی فشم در استان تهران است.

قله خلنو بعد از دماوند با ارتفاع 4375 متر بلندترین و در عین حال دور از دسترس ترین قله در البرز مرکزی است.این قله مرتفع ترین سرچشمه رودخانه های لار و لالون و وارنگه رود است که در قلب کوهستانهای البرز واقع شده.

از مهمترین ویژگیهای خلنو وجود برفچالهای بزرگی در دره شمالی موسوم به سرخرسنگ و وجود دریاچه ای زیبا در منتهی الیه دره وارنگه رود می باشد که در نهایت به دره چالوس ختم میشود.

موقعیت جغرافیائی :
تک قله خلنو سومین قله مرتفع البرز مرکزی واقع در شمال شمشک و رودبار قصران از شمال به دره رودخانه وارنگرود از شرق به دشت لار و از غرب به وسیله خط الراس هرزه کوه به منطقه دره رودخانه کرج چالوس متصل می گردد از هر سوی دارای شیب های تندی است این قله سرچشمه اصلی رودخانه وارنگرود بوده که سرچشمه و مبداء و منبع اصلی دریاچه سد کرج می باشد .

مسیر صعود :
برای صعود به قله خلنو بهترین مسیر دره لاون می باشد از طریق دره لالون با طی یک مسیر پر فراز و نشیب م باید به چشمه آب معدنی تلخ آب رسیده از آنجا شیب تندی را طی کرده به گردنه ورزا در ارتفاع 4100 متری رسیده این مسیر از لالون به 4 ساعت زمان نیاز دارد . از گردنه ورزا مسیر را به بصورت تراورس طی کرده با کمر بر کردن قله برج و با صرف 2 ساعت دیگر می توان به قله خلنو بزرگ دست یافت .

آب و هوا :
منطقه خلنو نیز چون آزاد کوه تابع آب و هوای عمومی البرز مرمزی باد غالب جناح غربی است این ناحیه بعلت ارتفاع زیاد آن در پائیز و زمستان هر سال بسیار سردسیر توام با هوای ناپایدار ریزش برف و بهمن توام است در اوایل بهار هر سال انکی هوا پایدار تر شده و فصل صعود به آن در 3ماهه تابستان می باشد . آب مصرفی در طول مسیر بوفور یافت شده و در صورت کم آبی می باید از آب های حاصل از ذوب برف چال های دامنه شرقی آن استفاده کرد .

کروکی قله خلنو بزرگ و قله های اطراف

افراد شرکت کننده در برنامه

عبور از باغ های روستای لالون بالا

باغات پرمحصول روستان لالون

عبور از روستا و باغات مسیر

چشمه تلخ آب ، همزیستی مسالمت آمیز با چشمه شیرین آب ، پدیده ایی زیبا و بی بدلیل که در یک نقطه چشمه ایی با آب معدنی تلخ ( حاوی ترکیبات آهن ) و در کنار آن چشمه ایی گوارا از آب شیرین

جریان زندگی

پل های برفی بین مسیر

آبشار و محل شب مانی گروه

بر بلندای قله خلنو بزرگ

و تبریک به  آقای غریب زاد بابت همت والایش ، علی رغم حال نامساعد در روز قبل موفق به صعود قله شد

از بلندای خلنو

و گل های زیبایی های  از منطقه تقدیم شما

شاد و با نشاط باشد

کمک رسانی

وجه تسمیه روستای لالون: طبق گفته برخی از اهالی روستا - نام این روستا لاله گون بوده که به دلیل وجود گل های فراوان در این منطقه به این نام مشهور بوده است و با گذشت زمان به لالون تبدیل شده است ، حالا چرا در تابلو ها لالان نوشته می شود من نمی دانم

تشکر از آقای غنی زاده بابت سرپرستی این برنامه و عکس ها

و تشکر از جابر یوسفلو و بهرام پورعلی بابا بابت عکس ها

تشکر از بشیر شادروان و رضا امجدی فر بابت هدایت افراد تا قله

و تشکر از همه عزیزانی که در برنامه حضور داشتند