قطره ایی از خاطرات

زمانی دنیای دیجیتال پای خود را به زندگی ها باز نکرده بود و نرم افزارهایی مانند فتوشاپ و کورل و ... نبودند ، وقتی می رفتیم پابوس امام رضا (ع) عشق مون این بود که یک عکسی از آنجا با خودمون سوغات بیاریم و معمولی یک پرده نقاشی شده در زمینه عکس وجود داشت. چند مدل پرده داشتند که شما یکی را انتخاب می کردی و معمولاً عکس های دسته جمعی و نهایتاً قاب گرفته شده ایی را تحویل شما می دادند و طاقچه ایی بود که این عکس ها روی آن ردیف می شد و با آمدن هر میهمان خاطرات سفر به گونه ایی نقل می شد و در پایان قصه قطره اشکی در گوشه چشم مادران نقش می بستند که خدا دوباره عمری به ما میده تا دوباره این زیارت را تکرار کنیم . شما یا بزرگترهای شما حتماً از این عکس ها خاطره ایی دارید

عکس من که در اوایل سال 1357 گرفته شده است


این عکس به عشق مادرم در این پست قرار داده شده که در دوران دفاع مقدس ، زمانی که من ماهها از منزل دور بودم ، هیچوقت آنرا از خود دور نساخت ،و با چکیده اشکهایش آنرا گردگیری نموده است . درود بر تمام مادران و به خصوص مادرانی که از این دنیا سفر کرده اند ، .....

زندگی کوهنوردی مان  می گذرد

 زندگی کوهنوردی مان با تمام دوستی ها و رفقاقت ها در حال گذر است ، چه تعداد کوهنوردان که در مسیر به آنها خدا قوت گفتیم و رفتیم ، با بسیاری از دوستان برنامه های مشترک اجرا کردیم ، قول و قرار های کوهستان در برخی موارد به ارتباطات نزدیک تری ختم شد . نگرش به زندگی وسعت پیدا کرد و رفته رفته به تعداد دوستان مان اضافه شد . حال دیگر به اندازه ایی دوستیانی داریم که بتوانیم از کوچکترین تعطیلات برای طراحی برنامه ایی استفاده کنیم . سوال اساسی اینجاست که گاهی دل مان برای خودمان تنگ می شود ، گاهی از هیاهوی جمعیتی ، دوست داریم به تنهایی خودمان بیاندیشم ... آیا شما به این نقطه نزدیگ شده اید ....

خرداد 84 در مسیر خلنو



تیر 1391 در مسیر خلنو