این چه رسم رفاقتیه که یه رفیق تو سالگرد آشنایی به کام مرگ لبخند بزنه و رفیق دیگه در انتظار لحظه های شوم جدایی گریه کنه؟ من و تو... تو و کوه... کوه و من!
ببینم رفیق هنوز معتقدی که " به کوهها که در آمیزیده شدی ، زیست شروع می کند ، سرخ و تا شروع سرخ ، کوههای سرد و سپید تمام می شوند" ؟

تازه می فهمم روی پرچمی که از قله آورده بودیم چی نوشتی؟ اما چرا اینقدر عجول؟ چرا بی خبر؟ هنوز به قول هایی که داده بودی عمل نکردی، بلند شو!
نکنه یادت رفته قرار بود با قطار محلی بریم پاکستان ، قراقروم و برام یه کلاه بافتنی بخری و برای ممدرزا شلوار پلار!
نکنه یادت رفته قرار گذاشتیم سالی یه بار تو زمستون ، بچه های تیم لاک پشت ها دور هم جمع بشیم و برف بازی کنیم؟ما از اراک ، تو از بندر عباس ، حمید از اهواز ، سعید از شیراز ، علی و محمود از مشهد ، جعفر از تهران و فواد از همدان و اوه کلی بچه های باحال ! راستی ممدرزا رو دیروز دیدمش ، جای کف کفشت از رو دماغش رفته!
نکنه یادت رفته قرار بود یکی از بهترین کوهنوردای ایران بشی؟ سوپ های بد مزه ای که درست می کنی رو به خورد هر کس بدی در جا سنگ کوب می کنه و تو تنها تو اردوها می مونی!
نکنه یادت رفته صبح چه رنگیه؟
برنامه صعود بعدی رو چیدم، می دونم نمی تونی رد کنی حتی اگه توانش رو نداشته باشی اونقدر پر رو هستی که بخوای بیای ، بلند شو!
نگو نمی تونی، تو از هر دختری که می شناسم قوی تری ، کله خراب تر و دیوونه تر ، بلند شو!
باشه... هر طور دوست داری ، شاید هم مجبوری همون جا تو زیبا ترین جایی که دوست داری بخوابی، بالش نرم ابرهای دماوند ارزونی تو! ولی بدون بدونِ بودن ِ بودنی که بودی جات خالی نمی شه چون خاطره ها جای فاصله ها رو نمی گیرن و فاصله ها هم جای خاطره ها! هر جا هستی و خواهی بود بخند و شاد باش و به ما هم سر بزن. یاد تو و اسم تو جاوید می شه بهت قول می دم! آره رفیق تو هم عضو گروه لاک پشت ها هستی، مگه نه؟ دارم یه مسیر گشایش میکنم، اسمش رو می ذارم لاک پشت ها به یاد و خاطره تو و تمام دوستای لاک پشتی که روزی به تو خواهند پیوست.
اون برنامه ای که قرار بود اجرا کنیم ... مطمئن باش صعودش می کنم و به روح تو تقدیمش می کنم. منتظر باش !
صدای گهگاه چکاوکان و جویباران جاری و گل های بابونه و شقایق دماوند جهاز عروسی ات و ابرهای سپیدش پرده ها و برف های همیشگی اش فرش های حجله عروسی ات! مبارک باد این زندگی جدید...

نامت سبز چون بهار
یادت گرم چون تابستان
خاطرت رنگارنگ چون پاییز
روحت سپید و پاک چون زمستان
این ضایعه دردناک و جان گداز رو از طرف خودم و بچه های لاک پشتی به خونواده های کشمیری ُ معماری و ترابی تسلیت می گم.